آلن دوباتن فیلسوف ۴۷ ساله سوئیسی است که اکنون در انگلستان زندگی می کند. او در دانشگاه کمبریج تاریخ و فلسفه خواند و مدتی نیز در دوره PhD فلسفه فرانسوی در دانشگاه هاروارد مشغول تحصیل شد ولی دوره دکترای فلسفه اش را رها کرد تا برای عموم کتاب بنویسد و فلسفه را به زندگی روزمره مردم پیوند بزند.
اولین کتاب آلن دو باتن "جستاری در باب عشق" در سال ۱۹۹۳ منتشر شد - زمانی که آلن دو باتن ۲۴ ساله بود- و دو میلیون نسخه از آن فروش رفت. کتاب حاضر (در باب مشاهده و ادراک) در سال ۲۰۰۵ نوشته شده است. این کتاب کوچک (صد صفحه ای جیبی) خلاصه ای از سایر کتاب های آلن دو باتن است.
فصل اول کتاب "در باب لذت اندوه" نام دارد و به مرور آثار ادوارد هاپر نقاش آمریکایی (۱۹۶۷-۱۸۸۲) می پردازد، آثاری که در آن ها هاپر تصویری از تنهایی و اندوه قابل احترام خلق کرده است. آلن دو باتن در این مقاله ۱۴ صفحه ای مهارت نگاه کردن به یک تابلوی نقاشی را به ما می آموزد. آلن دو باتن به ما یاد می دهد که هنرهای تجسمی را به عنوان یک "رسانه" در نظر داشته باشیم و به آن ها نگاه صرفأ تزئینی نداشته باشیم. این موضوع آن قدر برای آلن دو باتن مهم است که در این زمینه دو کتاب نوشته است که خوشبختانه هر دو به فارسی ترجمه شده اند:
کتاب "هنر همچون درمان" که او همراه جان آرمسترانگ نوشته توسط مهرناز مصباح به فارسی ترجمه شده و نشر چشمه آن را منتشر کرده است و کتاب "معماری شادمانی" که توسط پروین آقائی ترجمه شده و انتشارات ملائک آن را منتشر کرده است.
فصل دوم کتاب "در باب مشاهده و ادراک" گزارشی است فیلسوفانه و روان شناسانه از فرودگاه هیترو لندن. این فصل "در باب رفتن به فرودگاه" نام دارد. آلن دو باتن در این یادداشت ۸ صفحه ای به ما می آموزد که به آن چه به آن عادت کرده ایم دوباره نگاه کنیم، نگاهی دقیق و خیال پردازانه، و دریابیم که جهان اطراف ما تا چه حد شگفت انگیز و تأمل برانگیز است. این موضوع (نگاه موشکافانه و خیال پردازانه به یک فرودگاه) دستمایه یک کتاب دیگر آلن دو باتن بوده است: کتاب "یک هفته در فرودگاه" که توسط مهرناز مصباح ترجمه شده و نشر چشمه آن را منتشر ساخته است.
فصل سوم کتاب "در باب مشاهده و ادراک" خلاصه ای است از آنچه آلن دو باتن در کتاب "جستارهایی در باب عشق" نوشته است. در این فصل از کتاب آلن دو باتن به کالبد شکافی یک رابطه عاشقانه می پردازد و به یکی از آسیب های اساسی این رابطه می پردازد، این که تلاش کنیم برای جلب رضایت معشوق تبدیل به آن کسی بشویم که نیستیم و "اعتبار" و اصالت خود را از دست بدهیم. به این دلیل آلن دو باتن نام این فصل از کتاب را "در باب اعتبار" گذاشته است.
اگر با خواندن این فصل کتاب علاقمند شدید که به طور مفصل به نقد آلن دو باتن از رابطه عاشقانه گوش بسپارید کتاب "جستارهایی در باب عشق" او با ترجمه گلی امامی و توسط انتشارات نیلوفر به فارسی ترجمه شده است.
فصل بعدی کتاب (در باب کار و خشنودی) به موضوع رضایت شغلی می پردازد و به این سؤال می پردازد که آیا می توان از فعالیت شغلی انتظار داشت سبب لذت و خشنودی ما شود یا کار اجباری است که ما برای برآوردن نیازهای ضروری مان مجبوریم تن به آن بدهیم. آلن دو باتن این موضوع را در کتاب "خوشی ها و مصائب کار" بیشتر باز می کند و نظرات فیلسوفان برجسته ای چون امانوئل کانت، کارل مارکس و ویلیام جیمز را به زندگی شغلی ما وارد می کند.
در فصل بعدی کتاب (در باب رفتن به باغ وحش) آلن دو باتن نگاه چارلز داروین و دزموند موریس را عاریه می گیرد و به جامعه و روابط انسانی با نگاه زیستی تکاملی می نگرد.
در فصل دیگر کتاب (در باب افسون اماکن پر ملال) آلن دو باتن درباره زادگاهش (زوریخ) سخن می گوید و به بهانه این موضوع دیدگاه "گوستاو فلوبر" را پیش می کشد که از زیبایی و تمیزی و نظم زادگاه خود (روئن فرانسه) خسته شده بود و با سفر به شرق و شمال آفریقا از شلختگی، کثیفی و در هم تنیدگی انسان و حیوان لذت برده بود. ماجرای نگاه و سفر گوستاو فلوبر نیز در فصلی از کتاب "هنر سیر و سفر" آلن دو باتن بیشتر باز شده است.
این کتاب آلن دو باتن نیز با ترجمه گلی امامی توسط انتشارات نیلوفر به فارسی منتشر شده است.
کتاب کوچک "در باب مشاهده و ادراک" شما را با نگاه فیلسوفانه آلن دو باتن به جزئیات تکراری زندگی روزمره آشنا می کند و مقدمه ای خواهد شد برای خواندن آثار مفصل او.
دکتر محمدرضاسرگلزایی (روانپزشک)
ارسال دیدگاه
seahorse
در باب مشاهده و ادراک را که میخوانی، فلسفه میخوانی، بی آنکه بدانی فلسفه میخوانی! پس از اتمامش، عمیق تر به مسائل روزمره نگاه می کنی بی آنکه حتی کتاب قطوری خوانده باشی. روان بودن نثر کتاب که هنر مترجم را نشان می دهد، موجب می شود برای درک مقصود نویسنده، ابدا کار دشواری در پیش نباشد و از ابتدا تا انتها، لذت کتابخوانی را بچشی! (این متن بخشی از متن یکی از پست های اینستاگرامم هست)
1398-12-02seahorse
زبان در مواجهه با عشق به لغزش میفتد، تمنا از بلاغت بی بهره است...
1399-01-15#کتاب_ناتمام
seahorse
...عشق، تاثیر خودش را گذاشته بود، چون همین موقعیت فریبنده بود که مرا واداشت بپرسم او از چی خوشش می آید،_جای اینکه فکر کنمخودم از چی خوشم می آید؟
1399-01-15