تولد : نائومی کلاین (به انگلیسی: Naomi Klein) (متولد ۱۹۷۰) یک روزنامهنگار و فعال اجتماعی کانادایی است که بیشتر از همه به بهخاطر تحلیلها و نقدهایش بر جهانیسازی شرکتی(corporate globalization) کردهاست.
کلاین که در دانشگاه تورنتو در رشته روزنامهنگاری تحصیل کردهاست، از فعالان بزرگ سیاسی ضد- جهانیسازی نئولیبرالی یا به عبارتی طرفدار تغییر جهانیسازی کنونی است و خواهان تغییر آن به گونهای است که اثرات زیانبار اقتصادی، سیاسی و محیط زیستی آن حذف شود؛ که او را در گروه alter- globlalization قرار میدهد که با anti-globalization کاملاً متفاوت است.
در سال ۲۰۰۰، کلاین کتاب بدون مارک را منتشر کرد، که برای بسیاری، به جنبش ضد جهانیسازی تبدیل شد. او در این کتاب، فرهنگ مصرفی برند محور و عملکرد شرکتهای بزرگ را مورد حمله قرار دادهاست. همینطور کلاین در این کتاب چندین ابر شرکت را به بهرهکشی از کارگران در فقیرترین کشورهای جهان در جهت کسب سود بیشتر، متهم میکند. کلاین در این کتاب، شرکت نایک را مورد نقد قرار میدهد طوریکه شرکت نایک چندین بار پاسخهای جزء به جزء خود را به کلاین، منتشر کرد. بدون مارک با فروش بیش از یک میلیون نسخه در بیش از ۲۸ زبان، به پرفروشترین کتاب بینالمللی تبدیل شد.
در سال ۲۰۰۲ کلاین کتاب حصارها و پنجرهها را منتشر کرد، این کتاب مجموعهای از مقالات و سخنرانیهای اوست که در حمایت از جنبش ضد جهانی شدن، نوشتهاست. (تمام درآمد حاصل از فروش این کتاب از طریق صندوق حصارها و پنجرهها، به نفع سازمانهای فعال هزینه شد)
در سال ۲۰۰۴، کلاین و همسرش، اوی لوییس، فیلمی مستند به نام The Take را ساختند. این فیلم در مورد کارگرانی در آرژانتین است که بطور دسته جمعی، کارخانهای را بستند و سپس خودشان تولید را از سر گرفتند. این رویداد اولین غربالگری آفریقایی ای بود که در جاده کندی در جنوب شهر آفریقایی دوربان، که آغازگر جنبش Abahlali baseMjondolo بود، رخ داد. حداقل یک مقاله در Z Communications این فیلم را، برای فضاسازی اش از کل آرژانتین و سیاستمدار خوآن دومینگو پرون، که احساس او را به عنوان یک سوسیال دموکرات به تصویر کشیدهاست، مورد نقد قرار دادهاست.
کتاب سوم کلاین «دکترین شوک: ظهور سرمایهداری فاجعه» که در ۴ سپتامبر سال ۲۰۰۷ منتشر شد، در سطح بینالمللی فروش بالایی داشت و در جدول آثار پرفروش روزنامهٔ نیویورک تایمز قرار گرفت. این کتاب به ۲۸ زبان دنیا ترجمه شدهاست. کلاین در این کتاب براین باور است که سیاستهای «بازار آزاد» که از سوی میلتون فریدمن (برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد) و «مکتب علم اقتصاد شیکاگو» ارائه شدهاند، به شکلی برجسته در کشورهایی همچون شیلی در زمان پینوشه، روسیه تحت رهبری یلتسین، و ایالات متحد آمریکا (برای مثال، طی خصوصیسازی مدارس عمومی نیواورلئان پس از طوفان کاترینا) اجرا شدهاست. همچنین نائومی کلاین در این کتاب مدعیست، در حالی که شهروندان کشورهای نامبرده در شوک ناشی از فجایع، تحولات ناگهانی یا تهاجمهای نظامی در کشور خود قرار داشتهاند، طرحهای سیاسی (برای نمونه، خصوصیسازی اقتصاد عراق تحت رهبری "تشکیلات ائتلاف موقت، CPA") پیادهسازی شدهاند. محور مباحثههای کتاب پیرامون این قضیه است که کسانی که مایل به اجرای سیاستهای بدنام «بازار آزاد» هستند، در حال حاضر این کار را با بهرهگیری از ویژگیهای خاصِ به وجود آمده پس از فجایع بزرگ (اقتصادی، سیاسی، نظامی یا طبیعی) انجام میدهند. ماجرا از این قرار است: هنگامی که یک جامعه "شوک" بزرگی را تجربه میکند، تمایل گستردهای برای یک واکنش سریع و قاطع در جهت اصلاح وضعیت ایجاد شده وجود دارد؛ این تمایل به انجام یک عمل جسورانه و فوری، فرصتی را برای افراد سوءاستفادهگر فراهم میکند تا سیاستهایی را اجرا کنند که فراتر از یک واکنش مشروع و قانونی به فاجعهٔ مزبور است.
ارسال دیدگاه