تولد : سید مهدی شجاعی(۱۳۳۹، تهران) داستاننویس و روزنامهنگار ایرانی است.
سید مهدی شجاعی در سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد و هفده سال بعد با دیپلم ریاضی، برای ادامه تحصیل در رشته تئاتر وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شد. مهدی شجاعی در بدو ورود به دانشکده، گرایش کارگردانی تئاتر را برگزید و حدود سه سال نیز با همین گرایش پیش رفت و عموم واحدهای کارگردانی را پشت سر گذارد. در این زمان که به سن بیست سالگی رسیده بود، از میان مسیرهای مختلف پیش رو، نویسندگی را به عنوان حرفه برگزید. به همین جهت از رشته کارگردانی به نمایشنامهنویسی و ادبیات دراماتیک تغییر جهت داد و همچنین با اعلام انصراف از ادامه تحصیل همزمان در رشته علوم سیاسی، علیرغم گذراندن عموم واحدهای مهم و اساسی، تمرکز خود را بهطور ویژه در حوزه داستاننویسی قرار داد.
سید مهدی شجاعی حوالی سالهای ۵۸ و ۵۹ یعنی حدود ۲۰ سالگی، اولین آثار او چه در مطبوعات و چه در قالب کتاب منتشر شدند.
سید مهدی شجاعی در سال ۱۳۷۶ اقدام به راهاندازی انتشارات کتاب نیستان کرد. انگیزه اصلی این حرکت معرفی و چاپ برگزیدگان ادبیات در حوزههای داستان، شعر و نمایشنامه بود. این پروژه در نهایت در سال ۱۳۸۰ با انتشار بیش از ۲۵۰ دفتر از هنرمندان معاصر خاتمه یافت. کتاب نیستان علاوه بر پروژه «گزیده ادبیات معاصر»، حدود ۴۰۰ عنوان در حوزههای ادبیات، ادبیات دینی، مذهب و کودک و نوجوان منتشر کردهاست.
سید مهدی شجاعی سردبیر و مدیر مسوول ماهنامه نیستان بود. مطالب طنزی که تحت عنوان رزیتا خاتون و در اعتراض به فضای فرهنگی جامعه آن زمان، در مجله به چاپ رساند، منجر به شکایت علی رازینی دادستان وقت تهران گردید. ماهنامه نیستان در نهایت از اتهامات وارده تبرئه شد، اما سیدمهدی شجاعی اعلام کرد تا زمانی که چنین شاکیانی در عرصه فرهنگی فعالیت میکنند، دیگر مجلهای منتشر نخواهد کرد. سیدمهدی شجاعی هماکنون مدیرمسئول انتشارات کتاب نیستان است.
آثار
۱. بر محمل بال ملائک
۲. ضریح چشمهای تو
۳. دست دعا، چشم امید
۴. دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز
۵. متقین
۶. امروز، بشریت…
۷. خدا کند تو بیایی
۸. کشتی پهلو گرفته
۹. بوی سبز پونهها
۱۰. بدوک
۱۱. خار و دل
۱۲. از دیار حبیب
۱۳. حرفهایی که کهنه نمیشوند
۱۴. تنها راه رستگاری
۱۵. و ...
یکی از بزرگترین مصائب ما این است که هرکسی از راه رسیده، شابلونی به دست گرفته و متأسفانه به قدر درک و فهم خودش، اهالی فرهنگ و هنر را دستهبندی و کدگذاری میکند و برهرکدام برچسبی از قبیل خودی و ناخودی و بیخودی و… غیره میچسباند و متأسفانه تر این که به اقتضای قدرت نفوذ و جایگاه و منصبش، در عمل هم برایشان تعیین تکلیف میکند.
ارسال دیدگاه