موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن 14
محور اصلی رمان "عشق "است ;عشقهای تلف شده، بی عاقبت و ناتمام .رمان حاوی پنج بخش است .دو شخصیت در مقام نویسنده یکی پس از دیگری در رمان ظاهر میشوند .این دو شخصیت قرار است خاطرات بانویی پیر را تحریر کنند . نویسنده نخست، در بحرانیترین لحظات از ادامه کار سر باز میزند و آن را به دست نویسنده دیگری میسپارد .توفیق دیدار بانوی پیر برای نویسنده جدید حاصل نمیشود و او خود تصمیم میگیرد تا برای ادامه حکایت، پایانی بیندیشد . اما در این میان چند پرسش اساسی در ذهن او مطرح میگردد" :این بانوی عاشق آیا از آغاز وجودی خارجی داشته است؟"، "آیا او ساخته ذهن نویسنده نخست نبوده است؟"، "آیا انبوه پیچیده خاطرات رازی را در خود پنهان کرده است؟"، "آیا اساسا هدف از نوشتن روشن ساختن حقیقت است یا پنهان کردن آن؟"، "عرف، اخلاق، عادت و سنت آیا در ایجاد ارتباط خلاق انسانی مانع ایجاد میکنند؟ "و "جهانی که مردان را به شیطنت جنسی تشویق میکند آیا چنین شیطنتی را از جانب یک زن به رسمیت میشناسد؟ "با همه آنچه یاد شد، دشواری "نوشتن "نیز مضمون دیگر این رمان است .
ارسال دیدگاه