کتاب «نون والقلم» اثر نویسندهی خوشقلم «جلال آل احمد» است. این داستان که رویکردی سیاسی اجتماعی دارد در قالب طنز نوشته شده است. داستانی طولانی و جذاب که جلال در نگارش جزئیات شیوهی جدیدی را بهکاربرده است.
کتاب نون و القلم دارای داستان پردازی و شخصیت پردازی و نماد پردازی بسیار شیرینی است. انتخاب کلمات هوشمندانه است و مثل همیشه کلام محاوره جاری است و میتواند مخاطب را بهخوبی تحت تاثیر قرار دهد. نام کتاب از روی یکی از آیات قرآن انتخاب شده و تا کتاب را مطالعه نکنی از علت این نامگذاری سر درنخواهید آورد. شخصیتهای اصلی کتاب دو میرزا بنویس هستند و تا حدودی زندگی این دو نفر باهم قیاس میشود. شخصیتهای نمادین این کتاب که میتوانند در هر دورهای دیده شوند و در این داستان مربوط به زمانهای پیش از دوران نویسنده هستند. دوران قلندرها. داستان دربارهی دوران این قلندرها و یک فرقهی متصوفه و اوج گرفتن آنها و تصرف شهر به کمک و حمایت مردم برای چند ماه و درنهایت بازگشت حاکم بر زمام داری. جلال در این داستان عقایدش را دربارهی تصوف بیان میکند و نشان میدهد که نظر خوبی دربارهی آنها نداشته و آنها را نقد میکند. دیالوگهای خوب و دلنشین این کتاب که رگههای تلخ طنز در آن جاری است جدای از پیش بردن جنبهی داستانی کتاب اهداف و افکار جلال را که کنایههایی به معضلات سیاسی و اجتماعی است بیان میکند. جلال خوب بودن و مفید بودن را وظایف انسانی میداند و میگوید هرچند که رژیم مشکل داشته باشد و ظلم و ستم جاری باشد وظیفهی ما است که برای این آشفتگیها کاری انجام دهیم و در پی اصلاحات بربیاییم هرچند که نتوانیم کاری از پیش ببریم.
ارسال دیدگاه