جان فریمن: "این کتاب میراث یونگ برای عامه کتابخوان است"
پس از این که مصاحبه جان فریمن با دکتر "کارل گوستاو یونگ" (Carl Gustav Jung) روانپزشک و روانکاو سوئیسی در سال ۱۹۵۹ موفقیت آمیز از آب در آمد، وی به درخواست یک موسسه انتشاراتی دوباره عازم زوریخ شد و یونگ را متقاعد کرد که کتابی درباره عقاید و اندیشه های بنیادی خود برای عموم بنویسد که در نهایت با همکاری گروهی چند نفر از نزدیک ترین شاگردانش این کتاب به رشته تحریر درآمد.
- فصل اول به نام "آشنایی با ناخودآگاه" توسط خود یونگ نوشته شد و فصول بعدی به ترتیب توسط همکارانش نوشته شدند:
- فصل دوم : "اساطیر باستانی و انسان امروز" نوشته "ژوزف ال هندرسن"
- فصل سوم: "فرایند فردیت" نوشته "ماری لوییز فون فرانتس"
- فصل چهارم: "سمبولیسم در هنرهای بصری" نوشته "آنی یلا فه"
- فصل پنجم: "سمبل ها در یک تحلیل فردی" نوشته "یولانده یاکوبی"
- نتیجه: "علم و ناخودآگاه" نوشته "ماری لوییز فون فرانتس
"کارل گوستاو یونگ" کتاب های متعددی به رشته تحریر درآورده است اما در بیشتر این کتاب ها به سختی می توان به رشته منسجمی از اندیشه های یونگ دست یافت، اما کتاب "انسان و سمبول هایش" یکی از کتاب هایی است که می توان به اکثر عقاید و اندیشه های یونگ به صورت منسجم تری دست یافت. همچنین سعی شده تا جای ممکن به صورت زبانی ساده و با شرح و بسطی که برای همگان مفید و قابل درک باشد نوشته شود.
یونگ و همکارانش در این کتاب به بررسی "رابطه انسان با ناخودآگاهش" می پردازند و این که چگونه ما از طریق رویا با ناخودآگاهمان ارتباط برقرار می کنیم و در سراسر کتاب به اهمیت رویاهایی که می بینیم تاکید می شود.
یونگ نیز به مانند فروید معتقد بود که بسیاری از رویاها نقش "جبرانی" دارند و در واقع بیشتر یک واکنش روانی به امیال و آرزوهای برآورده نشده هستند که بدین طریق توسط رویا به خودآگاه منتقل می شوند. اما موضوع موقعی متفاوت می شود که رویاهای ما "تکراری" باشد، یا رویاهایی شدیدا "عاطفی و پر هیجان" باشند، در این صورت ما دیگر نمی توانیم تنها به تداعی ها و تجربه های شخصی بیننده رویا اکتفا کنیم. در این جا است که یونگ مفهوم "کهن الگوها" (Archetype) را به میان می آورد و چنین تعریف می کند:
"کهن الگوها در حقیقت روند (Trend) غریزی هستند و همان قدر مشخصند که انگیزه پرندگان در ساختن آشیانه، یا انگیزه مورچگان در تشکیل اجتماعات منظم"
در جای دیگری می گوید:
"درست همان طور که بدن مانند موزه اندام هایی است که هر یک از آن ها دارای یک تاریخ تحول طولانی است، باید انتظار داشت که ذهن نیز به همان طریق تشکیل شده باشد، و مثل بدنی که به آن تعلق دارد حتما تاریخچه ای دارد."
در مجموع پس از خواندن این کتاب شما به طور کلی با روش تحلیل اسطوره ها، شماری از آثار هنری و رویاها، به روش یونگ آشنا خواهید شد و شناخت قابل توجهی نسبت به روان انسان و فرایند رشد از دیدگاه یونگ خواهید رسید.
در پایان باید اشاره کرد که خواننده این کتاب بهتر است با این پیش فرض به استقبال این کتاب برود که به بیشتر نظریه های یونگ در این کتاب نقدهای جدی از دیدگاه علمی وارد است. اما همان طور که "فون فرانتس" در انتهای کتاب اشاره می کند این افکار خلاق از این جهت ارزشمند هستند که مثل کلید به انسان کمک می کنند که روابط ناشناخته بین حقایق را عریان سازند و در عین حال به نگرش خودآگاه متوازن تر و وسیع تری دست یابند .
علی محمدی (کارشناس ارشد روان شناسی)
ارسال دیدگاه