رمان «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد» نوشتهی «پائولو کوئیلو»، نخستین بار در سال 1998 میلادی در برزیل به چاپ رسید. این رمان، دربارهی دختر 24 سالهای اهل اسلوونی به نام ورونیکا است که تصمیم به خودکشی میگیرد. این رمان تا به حال بارها در قالب نمایشنامه و در تئاتر به اجرا در آمده است.
ارسال دیدگاه
jafari_maryam76
وقتی کتاب به پایان رسید، احساساتی چند گانه در من ایجاد شد ،شادی و سرمستی از انتخاب و خواندش، حسرت از تمام شدنش، متحیر از غافل گیری پایانی اش، متأثر از روایت داستانی اش و متفکر از موضوع فراگیرش . این اثر همانند دیگر آثار پائولوکوئیلو، پایانی شگفت آور و جذاب دارد و روایتی از امید و زندگی است، داستان دختری که همه چیز دارداما آگاهی از زندگی و غایت وجودی اش ندارد و مهم تر از همه آگاهی از مرگ ندارد و یک روز تصمیم میگیرد تا زمانی که جوان است خودکشی کند تا مجبور نباشد سالیان سال با روزمرگی زیست کند اما خودکشی وی ناموفق است و به تیمارستانی در اسلوونی برده میشود و ورودش به آنجا آغاز مسیر جدیدی در زندگی اش است. شاید خیلی از ما در زندگی شبیه ورونیکا باشیم و از نعمت زندگی کردن درست استفاده نمی کنیم، این کتاب به ما یادآوری میکند که هر روز یک معجزه است.
1398-12-06مریم جعفری
jafari_maryam76
آنها فکر میکنند نرمال هستند چون همه شان کار های مثل هم انجام می دهند.
1398-12-06jafari_maryam76
برای عشق بازی اتاق خواب جای مناسبی است هر جای دیگری جز اتاق خواب الگوی بدی است و باعث هرج و مرج میشود.
1398-12-06jafari_maryam76
همیشه کسی هست که دقیقا همان چیزی رو می خواد که تو میخوای.
1398-12-06jafari_maryam76
هیچ کس نمیتواند قضاوت کند ، هر کسی حد رنج خود را می شناسد یا فقدان معنا در زندگی اش.
1398-12-06jafari_maryam76
همه رویاهایی دارند اما فقط تعدادی از مردم میرن دنبال رویاهاشون و این همه مون رو ترسو میکنه.
1398-12-06