ژوزه ساراماگوژوزه دی سوزا ساراماگو (به پرتغالی: José de Sousa Saramago) زادهی ۱۶ نوامبر ۱۹۲۲ در آزیناگا، درگذشتهی ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰ در تیاس، لاس پالماس نویسندهی پرتغالی برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.
تقدیم به روح بلند پدرم که با هر نفس لحظه ای به او نزدیک تر می شوم از آن روز به بعد، دیگر کسی نمرد. حادثه ای کاملاً متضاد با روال عادی زندگی، که حتی هماهنگی دنیای ارواح را بر هم زد. علی رغم الهامات عالمانه ای که هر اتفاقی را توجیه می کنند، کافی است به چهلمین کتاب تاریخ جهان نگاهی بیاندازیم تا ببینیم کوچک ترین خبری، حتی یک خبر برای نمونه نمی توان یافت که نشان دهنده ی پدیده ای مشابه حتی در مدت یک شبانه روز با بیست و چهار ساعت بیهوده و بی هدف آن، در زمانی متفاوت باشد. چه شب هنگام و چه روز؛ این که صبح یا عصر یک روز بی آن که کسی، حتی یک نفر، بر اثر ابتلای بیماری، سقوط یا اقدام به خودکشی یا هر دلیل دیگری جان خود را از دست بدهد. هیچ کسی، به معنای واقعی کلمه؛ حتی در یکی از حوادث و تصادفات معمول رانندگی که همواره در تعطیلات و یا پس از اتمام جشن ها و میهمانی ها، در اثر بی مبالاتی ناشی از سرمستی یا نوشیدن بیش از اندازه، دو راننده را در جاده ها یا بزرگراه ها، برای کسب مقام نخست در رسیدن به مرگ به رقابت می خواند.
مرگ نمیتواند ظالم باشد، زیرا آنچه انجام میدهد، دست کم از منظر خودش اصلاً ظالمانه نیست. از سوی دیگر، پس از آن چند ماه اعتصاب، دیگر انتظار ندارید که گوشهایش اعتراضی بشنوند و چشمهایش شاهد نگرانی مردم باشد. تاکنون پیش نیامده کسی که قرار بوده بمیرد، نمیرد؛ اما گویا در یک لحظه همه چیز تغییر کرده بود، یعنی مدرکی در دست مرگ بود که نشان میداد دستکم در مورد یک نفر، تقدیر مانند همیشه عمل نمیکند. و اکنون موجودی که یونیفورم تاریخی خود، یعنی کفن سیاه مشهور خود را بر تن و داسی بلند در دست داشت، روی صندلی نشسته بود و همانطور که با انگشتهای استخوانی خود بر میز ضربه میزد، به اتفاقی میاندیشید که نمیتوانست پاسخی برای وقوع آن پیدا کند...
ارسال دیدگاه