رمانی ست که نشان میدهد خودخواهی انسانها، تا چه اندازه میتواند دنیا را آشفته سازد. نویسنده به صورت موازی داستان چند تن را، که همگی عضو یک خانواده ی بزرگوار هستند، با واژه های خویش پیگیری میکند. «سام راف»، رئیس هیئت مدیره ی شرکت داروسازی راف، در رخدادی کشته میشود، و دخترش «الیزابت»، جای او را در هیئت مدیره میگیرد، در حالیکه همه ی اعضای هیئت مدیره، میخواهند، الیزابت را وادار به سهامی عام کردن شرکت کنند، الیزابت متوجه میشود، که کسی از همان اعضا، کارشکنی میکند، و سعی در ایجاد خسارت و ضرر و زیان، برای شرکت را دارد، و حتی مرگ پدرش نیز، صرفاً یک حادثه نبوده است، تلاش برای یافتن خائن آغاز میشود...
موضوع(ها):
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
ارسال دیدگاه