صدای شکستن شرح دلدادگی، توفان احساس، کشمکش اندیشه های پرخاشگرانه جوانی ست. فرهاد، شخص اول نمایشنامه که باید او را اول شخص غایب نامید به عللی معلوم و مجهول، که به گونه یی تپیده در هم عرضه می شوند، به طور ناگهانی به زندگی خودش پایان داده است. او در میدان نمایش حضور جسمانی ندارد. اما تمامی گرد و نه نمایش با سر انگشت او می چرخد.
فرهاد، از یک سو گرفتار در عشق افلاطونی و نافرجام توتیا بوده است، و از سوی دیگر شوریده اختراع پیچیده خودش، گونه یی سنفنی روایتگر با بهره گیری از اصوات طبیعی، و در مجموع مبتلای یاس و دلزدگی جوانی. او واکنش بازماندگانش را در رو به رو شدن با مرگ خودش روی یک حلقه نوار صوتی ضبط و پیشگویی کرده و بسیاری ناگفته ها را با آنان گفته، و برادر دوردست و ناشناخته خودش را مامور صحنه گردانی پخش این نوار کرده است.
موضوع(ها):
نمایشنامه فارسی - قرن 14
ارسال دیدگاه