موضوع(ها):
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
« میلکمن» به همراه نزدیک ترین دوست زندگیاش،«گیتار» تصمیم به ربودن ساک برزنتی سبزرنگی میگیرد که به گمان پدرش، حاوی طلاهای به جا مانده از نیای اوست. اما پس از چندی میلکمن در مییابد که ساک در خانه «پیلات» از سقف آویخته شده و استخوانهای مردی را در بر دارد که همسر عمهاش، «پای لت»، بوده است. در این راستا گیتار، یاردیرینه میلکمن، به عضویت انجمن هفت روز در میآید. هدف این انجمن کشتن یک سفید پوست در برابر هر سیاه پوستی است که به دست سفید پوستان کشته شود. (خواه آن سفید پوست قاتل باشد یا نباشد).گیتار برای پیشبرد اهداف خویش در انجمن به پول نیاز دارد و میلکمن نیز به تجربه و ابتکار گیتار نیاز دارد. در این میان گیتار تصّور میکند که میلکمن، طلاها را باز یافته، امّا سهم او از آنها را نداده است. از این رو میلکمن را آماج شکار انجمن هفت روز قرار میدهد. رمان با صحنه رو در رویی دو یار دیرین با یک دیگر و مرگ ناخواسته پایلت، با شلیک گیتار پایان میپذیرد. رمان حاضر به شیوة رئالیسم جادویی، بازتاب دهندة غم غربت گروهی از سیاهان آمریکا- آفریقایی در مناطق سیاه پوست نشین جنوب ایالات متحده است.
ارسال دیدگاه