داستان در جهان خیال و واقعیت میگذرد، نگارگر به روایت حکیمی یونانی، مشهور به کوپتا میپردازد، که در دستنوشتههایی که سدهها بعد مردی انگلیسی آنها را کشف میکند، حضور دارد ...؛ اثری ویژه، با جملات جادویی و شگفتانگیز اثر پائولو کوئیلو است. در کتاب دستنوشته های آکرا تشخیص بین واقعیت و داستان، آسان نیست، و هیچ مرزی برای هیچکدام، به چشم نمیآید. اساس این دستنوشتهها ارزشها هستند، که هرگز نمیتوان آنها را داستان دانست. این ارزشها در طول زمان وجود خواهند داشت و جاری خواهند بود. در ماه دسامبر سال ۱۹۴۵ میلادی، دو برادر که در جستجوی مکانی برای استراحت بودند، در منطقهی حمرا دام، در مصر علیا، در غاری پناه جستند، و در آنجا صندوقی پر از پاپیروس یافتند. به جای اطلاع دادن به مقامات محلی، آن دو تصمیم گرفتند آنها را یکی یکی در بازار عتیقه بفروشند، تا توجه مقامات دولتی جلب نشود. مادر این جوانان که از «انرژی منفی» آنها میترسید، تعدادی از پاپیروسهای تازه کشفشده را سوزاند. سال بعد به دلایلی که تاریخ از آن آگاه نیست، آن دو برادر با هم دعوا کردند. مادرشان که این نزاع را، نتیجهی همان «انرژیهای منفی» میدانست، پاپیروسها را به یک کشیش سپرد، و کشیش یکی از آنها را به «موزهی قبطی قاهره» فروخت. در آنجا عنوان: «نسخه خطی ناگ حمدی» را به پاپیروسها دادند، که این نام هنوز روی آنها هست (ناگ حَمَدی نزدیکترین شهر مصر، به مکانی است که این نسخهها در آن پیدا شدند). یکی از کارشناسان موزه، تاریخنویس ادیان، «ژان دورس» به اهمیت این کشف پیبرد، و برای نخستین بار در سال ۱۹۴۸ میلادی، در مقالهای به آن اشاره کرد. سایر پاپیروسها، کمکم در بازار عرضه شدند. این پاپیروسها ترجمه یونانی متونی هستند، که بین اواخر سده نخست پیش از میلاد مسیح، تا سال ۱۸۰ پس از میلاد مسیح، نوشته شدهاند و این مجموعه را «اناجیل اپوکریفال» نیز مینامند، زیرا در اناجیل چهارگانهای که امروز میشناسیم جایگاهی ندارند.
موضوع(ها):
داستانهای برزیلی - قرن ۲۰م.
ارسال دیدگاه