تولد : سید اشرفالدین حسینی گیلانی، متولد ۱۲۴۹ در قزوین، شاعر احمدسرا، نویسنده و مدیر روزنامه نسیم شمال از روزنامههای دوره مشروطیت ایران بود. وی در سال ۱۳۱۳ در دارالمجانین تهران درگذشت.
اشرفالدین در سال ۱۲۴۹ در قزوین زاده شد. در ۶ ماهگی پدر را از دست داد و میراث پدریش غصب شد. این رویداد او و خانوادهاش را با فقر و تنگدستی روبهرو ساخت.
اشرفالدین تحصیلات مقدماتی را در مدرسهی صالحیهی قزوین نزد ملاعلی طارمی و ملامحمد علی برغانی صالحی به پایان رساند و سپس رهسپار عتبات شد. در کربلا در درس فقه و اصول میرزاعبدالله و میرزا علینقی برغانی صالحی حاضر شد؛ و پس از حدود ۵ سال به قزوین بازگشت. اشرفالدین پس از آن در تبریز به ادامهی تحصیل پرداخت و نزد استادان آن دیار صرف و نحو، هیئت، جغرافیا، هندسه، فقه، منطق و کلام آموخت و چنانکه خود میگوید: با «پیری روشن ضمیر» دیدار کرد که تأثیر بسزایی در حیات روحی و معنوی وی نهاد.
تحول اساسی در زندگی او هنگامی رخ داد که به رشت مهاجرت کرد. اشرفالدین در این سالها با رهبران مشروطیت در گیلان آشنا شد و نخستین شمارهی نسیم شمال را به صورت هفتگی منتشر ساخت. اما نزدیکی وی به برخی از اعیان با نفوذ گیلان چون سپهدار رشتی، سردار معتمد و سپهسالار محمدولی خان تنکابنی، سبب درگیری و مشاجرات قلمی او با برخی از روزنامهنگاران گیلانی شد.
اشرفالدین پس از بمباران و انحلال مجلس، از بیم مأموران محمدعلی شاه با لباس مبدل از طریق روستاهای گیلان و قزوین به اشتهارد گریخت. پس از فرار اشرفالدین از رشت، نسیم شمال نیز به مدت ۷ ماه توقیف شد. در بازگشت به رشت، اشرفالدین به عضویت «کمیتهی ستّار» که معزالسلطان، تربیت، کسمایی، برادران اسکندانی و تنی چند از دیگر مبارزان گیلان آن را تشکیل داده بودند، درآمد. این کمیته با رهبران سوسیال دموکرات قفقاز برای تأمین اسلحه و تهیهی طرحهای پیشبرد انقلاب همکاری داشت. به نظر میرسد که بسیاری از اندیشههای سیاسی اشرفالدین در همین دوره و با حضور در این محفل پایهریزی شده باشد، چه پس از آن وی روزنامهاش را به نشر افکار «کمیتهی ستار» اختصاص داد.
چندی بعد در پی اولتیماتوم روسها و انحلال مجلس دوم، نسیم شمال مجدداً تعطیل شد و اشرفالدین بار دیگر ناگزیر از ترک رشت شد. ظاهراً فشار مأموران تزاری و کنسول روس در خروج او از رشت بیتأثیر نبودهاست. پس از آن، روسها چاپخانهی عروةالوثقی را که نسیم شمال در آن چاپ میشد، ویران کردند. از این هنگام تا انتشار مجدد نسیم شمال در تهران، از زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست.
اشرفالدین پس از ورود به تهران چندی در سایهی حمایت سپهدار رشتی زیست. محل اقامت او در تهران، ابتدا در پارک امین الدوله، سپس حجرهای کوچک در ضلع شرقی مدرسهی صدر، و در پایان عمر منزلی محقر در شرق تهران بود. از زندگی خانوادگی اشرفالدین چون دیگر جنبههای زندگی شخصی او آگاهیهای دقیقی در دست نیست. به گفتهی نفیسی عشق نافرجام او در جوانی سبب تنهایی و تجردش تا پایان عمر شد.
در بارهی واپسین سالهای زندگی و بیماری روحی او، گزارشهای مبهم و متناقضی وجود دارد. به روایتی وی در ۱۳۰۹ ش دچار اختلال حواس شد. دربارهی سبب بروز اختلال مشاعر و رهایی او از تیمارستان نیز نظرها متفاوت است. وی در ۲۹ اسفند ۱۳۱۲ کمی پس از رهایی از تیمارستان و در اولین روزهای آغاز پانزدهمین سال انتشار نسیم شمال درگذشت. او را در گورستان ابن بابویه به خاک سپردند.
بنا بر گفتهها در منابع یاد شده و موثق، به قلم سعید نفیسی و حسین نعیمی ذاکر، اشرفالدین گیلانی مشکل روانی نداشته، محجور نبوده و از تیمارستان نیز رهایی نیافته. او در تیمارستان تحت شرایط مشکوکی درگذشت.
ارسال دیدگاه