تولد : مسعود انصاری (زادروز: ۱۰ آذر ۱۳۰۶ در تهران؛ درگذشت: ۲۰ شهریور ۱۳۹۳ در واشینگتن آمریکا)، یکی از منتقدان خرافات کیش اسلام بود.
انصاری، پس از گذراندن دوران دبیرستان، و دریافت دیپلم ادبی در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، به دانشکده پلیس-که در آن زمان، آموزشگاه عالی پلیس، خوانده میشد-رفت. وی، پس از اتمام تحصیل، افسر موتورسوار پلیس شد.
ستوان انصاری، برای ورود به دانشکده حقوق دانشگاه تهران، بدون اجازه کارگزینی شهربانی، ثبتنام کرد؛ غافل از اینکه صفدری، رئیس دانشکده حقوق، با سرهنگ رجائی، رئیس کارگزینی شهربانی، دوست است. سرهنگ رجائی از ستوان انصاری خواست که از رفتن به دانشکده حقوق، چشمپوشی کند، ولی انصاری نپذیرفت.
در همان سال، سرگرد انصاری، به ریاست اداره روابط عمومی شهربانی کل کشور، منصوب شد که پستی همتراز سرتیپی بود. انصاری، پس از گرفتن دکترای حقوق و علوم سیاسی، در مؤسسات آموزش عالی، به تدریس پرداخت و تا دورۀ بازنشستگیِ زودرس خود، به کار مورد علاقهاش که تدریس زبان انگلیسی بود، ادامه داد.
مسعود انصاری دارای دانشنامه حقوق در رشته قضایی از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دانشنامه فوق لیسانس در رشته روابط بینالملل از دانشگاه لندن و سه دانشنامه دکتری است.
در سال ۱۳۴۶ خورشیدی، در کنکور اعزام افسران شهربانی، در برنامه اصل چهار، شرکت کرد و به آمریکا رفت. از دانشگاه جان هاپکینز، دکترای حقوق در رشته جرم شناسی، دریافت کرد و سپس، دکترای هیپنوتیزم خود را از دانشگاه آمریکایی پسیفیک، گرفت.
کتابشناسی
1. ناسیونالیسم، و مبارزات ضداستعماری کشورهای آفریقای شرقی- برنده جایزه بهترین کتاب سال ۱۳۴۳
2. دینسازان بیخدا
3. از بادیهنشینی تا امپراطوری
4. آسیبشناسی روانی سید علی خامنهای
5. تشنجات سیاسی پس از جنگ دوم جهانی
6. مصونیتهای قانونی
7. نقش روحانیت در تاریخ معاصر ایران
8. مرزهای نو در روانشناسی
9. روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی
10. روانشناسی قماربازی، علل، و راههای درمان آن
بازشناسی قرآن
11. کورش بزرگ و محمدبن عبدالله
12. شیعهگری و امام زمان
13. روز قیامت در اسلام
14. الله اکبر
15. نگاهی نو به اسلام
16. زن در دام ادیان ابراهیمی
17. خوشههای زرین
18. کشتار ۶۷
19. زمان در انگلیسی
20. روش نو در دستورزبان انگلیسی
21. فعل و فهرست افعال بیقاعده در زبان انگلیسی
22. ۲۸ جلد انگلیسی در خانه
23. عزم شکسته
24. آفات انسانی
25. دادگاه عدل مردمی (نمایشنامه)
برگردانها به زبان فارسی:
1. شرح حال برتراند راسل به قلم خودش
2. سرزمین محکوم
3. پول خون
4. اسلام و مسلمانی (چرا مسلمان نیستم؟)
5. قرآن و حدیث در تصویر
6. ترور در حکومت الهی، ناشر: شرکت کتاب
و ...
تا بهاندازهٔ کافی مرجع و منبع موثق برای نوشتن یک کتاب نداشتم، دست به نوشتن نمیزدم. در هیچکدام از کتابها نمیتوانید متنی پیدا کنید که بنمایهٔ قوی نداشته باشد و نمایشی از احساس در آن باشد. وقتی کتابی بنمایهٔ قوی ندارد، گویی انسان میخواهد به تعصبات خود خوراک بدهد. ازاینرو بود که همیشه به ناشران خود میگفتم در هر صفحه که به مرجعی اشاره میکنم، نام مرجع را در همان صفحه بنویسید نه در آخر فصل یا کتاب.
ارسال دیدگاه