مراسم رونمایی «دربست عشقآباد»
آیین رونمایی مجموعه داستان «دربست عشق آباد» نوشته سمیرا آرامی، بعدازظهر جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۸ در چهارچوب نهمین نشست از سلسلهجلسات کتاب جمعه نیماژ در کافه کتاب نیماژ برگزار شد. این نشست با حضور نویسنده اثر، مصطفی مستور، مریم حسینیان، احمد ابوالفتحی و جمعی از نویسندگان اتفاق افتاد.
در ابتدای این مراسم مصطفی مستور؛ نویسنده، درباره سالیان گذشته و آشناییاش با داستانهای سمیرا آرامی گفت: در حدود ۱۵ سال پیش من در جشنواره داستان مشهد داور بودم که خانم مریم حسینیان هم آنجا بودند و دبیر آن جشنواره آقای هادی مظفری بود. یادم هست که داستانهای رسیده خیلی چنگی به دل نمیزدند اما من از یکی از داستانهای خیلی خوشم آمده بود و وقتی گفتم این داستان حتما باید جایزه بگیرد خانم حسینیان گفتند این نویسنده یعنی سمیرا آرامی با دبیر جایزه نسبتی دارند و ممکن است حرف و حدیث پیش بیاید اما بهنظر من نادیده گرفتن آن داستان و تعلق نگرفتن جایزه به آن بهدلیل نسبت نویسندهاش با دبیر جایزه کاملاً بی معنی بود چون داستان خوب، داستان خوب است و باید مورد تقدیر قرار بگیرد.
نویسنده رمان «استخوان خوک و دستهای جذامی» در ادامه ضمن اشاره به توجه ویژه داستانهای آرامی به مسائل اجتماعی و بهخصوص کودکان و نوجوانان تصریح کرد: همان موقع من سمیرا آرامی را خیلی تشویق کردم که داستاننویسی را ادامه بدهد چون حس کرده بودم او بهطور غریزی در داستاننویسی یک استعداد ویژه است و علاوه بر این زبان نوجوانان را بسیار خوب میداند و روایت میکند. البته این داستانها را بهصورت یکجا در این کتاب هنوز مطالعه نکردم که البته این کار را خواهم کرد اما مطمئن هستم که در این ۱۵ سال این استعداد را بهلحاظ فنی رشد و پرورش داده است. بسیار امیدوار هستم سمیرا آرامی در ادامه رمانی حجیم هم بنویسد و ما شاهد موفقیتهای بیشتر این داستاننویس باشیم.
در ادامه این مراسم مریم حسینیان، داستاننویس و مدرس داستان نویسی در معرفی سمیرا آرامی گفت: سمیرا آرامی محصول یک کارگاه داستان نویسی از میان دانشآموزان بسیار مستعد مشهد بود که جالب است بدانید اتفاقات عجیبی در آن کارگاه افتاد و استعدادهای خیلی خاصی مثل سمیرا آرامی از دل آن کارگاه بیرون آمدند و برخی از داستانهای اوبسیار بینقص بودند، درخشیدند و جوایز متعددی هم گرفتند. زمانهایی یک نویسنده اتفاقی در داستانهایش رقم میزند که انطباق خاصی با دیدگاههای روانشناسی پیدا میکند و من همینجا دعوت میکنم داستانهای مجموعه «دربست عشقآباد» را با رویکرد روانشناختی هم بخوانید. راویان کودک در این مجموعهداستان برای کودکان و درباره کودکان قصه نمیگویند بلکه راویانی هستند که از رنج روایت میکنند و در این کتاب با همین ویژگی چهار داستان بسیار شاخص وجود دارد. بدون اینکه نویسنده نگاهش را به مخاطب تحمیل کند این رنج روایت میشود. ما در روانشناسی رشد اعتقاد داریم از ۶ سالگی تا ۱۱ سالگی بهبعد شروع تفکر منطقی است، شروع پذیرش استدلال و آغاز دوستیابی و ما این نمود را در همه داستانها مشاهده میکنیم.
وی افزود: همچنین طبقات اجتماعی اهمیت زیادی در داستانها پیدا میکنند. طبقاتی که زیر خط فقر قرار دارند، آدمهایی که در منجلاب فقر دست و پا میزنند. موقعیتهایی که گرایش به ظلم و زنستیزی پیدا میکنند. اما این نگاه کودکانه و شیرینیاش و انتخاب هوشمندانه راوی کودک، فضا را بسیار تلطیف کرده است. اصولا روانشناسان وقتی میخواهند حال درونی یک کودک را بررسی کنند هیچوقت با خود کودک حرف نمیزنند و همیشه حال مادر کودک را جویا میشوند. یعنی نبض کودکان در دستان مادرشان است. در دو داستان از این مجموعه ما رنجی مادرانه میبینیم و فکر میکنم این دو داستان جزو بهترین داستانهای کتاب هستند. اندوه مادر و تلخی زندگی را بیشتر حس میکنیم و این اتفاق کوچکی در یک داستان کوتاه نیست.
حسینیان اضافه کرد: مواجه کودک با مسئله شر خیلی اهمیت دارد. بهرغم طراوت و شادیآور بودن داستانها و همینطور تصویری و دیالوگ محور بودنشان اما مواجهه راوی کودک با شرارت بسیار اهمیت دارد. چقدر این موضوع تکاندهنده است که ما در برخورد با کودکان در بعضی موارد از قرون وسطی هم حتی عقبتر رفتهایم. بین قرن ششم تا پانزدهم در قرون وسطی تعریف جامع و روشنی در اروپا درباره کودک هست؛ کاملاً مرزبندی وجود دارد. همیشه کودکان در نقاشیها با لباس راحت و گشاد و همیشه در حال تماشای یک بزرگسال بهچشم میخورند. قانون همیشه از کودکان حمایت میکند اما بهواسطه القای دیدگاههای کاتولیک کودک را مظهر حلول شیطان میدانستند و شیطنت کودکان را اینچنین تحلیل میکردند، اما در آن دوران عطوفت والدین مانع سرکوب کودکان میشده است اما بعد از چندین قرن، در قصههای سمیرا آرامی که برگفته از متن اجتماع هستند با سرکوبگری کودکان روبهروییم و این یک تکانه حسی برای مخاطب است.
این منتقد همچنین با اشاره به زیرساختهای روانشناسانه شخصیتهای این کتاب گفت: این مجموعهداستان به رغم اینکه روایتهایی با دیدگاه کودکانه انتخاب میکند، اما تحلیلهایش بهشدت ما را به فضایی ظالمانه هدایت میکنند. خواهش میکنم کسانی که این داستانها را میخوانند نگاهی جدی به زیرساختهای روانشناختی هم داشته باشند. ما از کودکی تا بزرگسالی همواره در حال سیستم رشد پویا هستیم؛ در برخی داستانهای مجموعه ما شاهد یک رشد پویا برای کودکان هستیم. امیدوارم علاوه بر اینکه این مجموعهداستان را با لذت میخوانید چون فضای شادی دارد و مخاطب را غرق اندوه نمیکند، این زیرساختهای تکاندهنده داستانهای سمیرا آرامی را هم همیشه مد نظر داشته باشید.
احمد ابوالفتحی؛ نویسنده و منتقد درباره داستانهای کتاب «دربست عشقآباد» ضمن اشاره به درخشان بودن سومین داستان این مجموعه گفت: طنز موجود در داستانهای بسیار گیراست؛ نوع خاصی از طنز که آشکارا میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. توان در قصهگویی که در تکتک داستانها میتوانید این توان را ببینید. هر سطر داستان می تواند آبستن یک پرسش تازه و یک چالش باشد. این اتفاقی است که در قلم هر نویسنده توانایی باید رخ بدهد و در این داستانها رخ داده است.
وی افزود: آنچه که آشکار است این است که همه این تواناییهای تکنیکی بدون دغدغه نیستند و برخاسته از نوعی رنج هستند. مسئله زن و پسرخواهی والد در داستانها تراژدی تولید میکنند. طنزهای دردناک روایت را پرورش میدهند و کودکهمسری در دل یکی دو داستان این مجموعه تبدیل میشود به اوجی که شاید تا انتهای عمر مخاطب دست از سرش بر ندارد. چگونه مسئله مهاجرت یک زن به سرزمینی دیگر محور داستان قرار می گیرد؟ خوشحالم که بهویژه در چند مجموعهداستانی که سال ۱۳۹۸ مطالعه کردم بهواقع میتوانم بگویم ما از فضاهای آپارتمانی گذر کردهایم.
این نویسنده و منتقد همچنین با اشاره به گذر ادبیات داستانی معاصر ایران از فضاهای لوکس شهری گفت: در این داستانها ما دیگر محدود به فضاهای لوکس شهری نیستیم. نه درگیر بازیهای پیچیده فرمی هستیم و نه فرم را یکسره کنار گذاشتهایم. این اتفاقی است که بالاخره اعتماد مخاطب را به داستان فارسی بر خواهد گرداند. سمیرا آرامی کمفروشی نمیکند و از این موضوع خوشحالم که نویسندگان ما کمفروشی نمیکنند و تمام خون کلمه را تا آخرین قطره برای مخاطب عصاره میگیرند و این درخت بهزودی برای داستان فارسی ثمر خواهد داد.
سهند آدمعارف، مجری و منتقد نیز در پایان این مراسم با اشاره به روبهرشد بودن مسیر داستاننویسان ایرانی و تنوع فضاهایی که در این زمینه بهوجود آمده است ابراز امیدواری کرد که مخاطبان ایرانی به داستان ایرانی اعتماد بیشتری کنند و بهخصوص مجموعهداستانهای ارزشمندی که منتشر میشود، بیشتر از پیش خوانده و دیده شوند.
حسین لعلبذری، مصطفی انصافی، آرش منصور گرگانی، هادی مظفری، مهدی اشرفی، از دیگر حاضران در این مراسم بودند.
ارسال دیدگاه