نشست نقد ترجمه کتاب «پیش از ناشتایی و سه نمایشنامه دیگر»
نشست تخصصی نقد ترجمه کتاب «پیش از ناشتایی و سه نمایشنامه دیگر»، اثر بوجیل اونیل، عصر روز شنبه ششم مهرماه با حضور سمانه فرهادی، کارشناسارشد مطالعات ترجمه، منتقد و پژوهشگر ترجمه، محمدرضا اربابی رئیس انجمن صنفی مترجمان تهران و علیرضا خانجان مترجم و نظریهپرداز ترجمه در سرای اهل قلم برگزار شد. در این نشست دو ترجمه از این اثر با قلم یدالله آقا عباسی و صادق چوپک نقد و بررسی شد.
در ابتدای نشست علیرضا خانجان با اشاره به این که یوجین اونیل اولین نمایشنامهنویس آمریکایی است که موفق به دریافت جایزه نوبل شده است گفت: اونیل چهار بار برنده جایزه پولیتزر شد؛ او در ایران نمایشنامهنویس محبوبی است که بسیاری از کارهایش در تهران و شهرستانها بارها روی صحنه رفته است و «گوریل پشمالو» نیز از معروفترین نمایشنامههای این نمایشنامهنویس به شمار میرود.
این مترجم درباره صادق چوبک بیان کرد: چوبک را کمتر به عنوان یک مترجم میشناسیم در حالی که او پیش از این که کار نوشتن را شروع کند مترجم بود. چوبک نویسنده بزرگی است و در تراز نویسندگان صاحب سبک و پیشگام در ادبیات داستانی به ویژه در ژانر داستان کوتاه به شمار میرود و با کتاب «خیمهشب بازی» بسیار اثر گذار بود. رمان «سنگ صبور» او نیز از نظر استفاده از سبک جریان سیال ذهن بسیار جریانساز شد.
وی درباره یدالله آقاعباسی اظهار کرد: او چند نسل بعد از صادق چوبک و همچنان مشغول به کار ترجمه است. او علاقه نمایشی دارد اما علاقهاش از نوع اکادمیک است و دهها نمایشنامه از نمایشنامهنویسان متعدد را ترجمه کرده است و به لحاظ کمی رزومه پرباری دارد.
در ادامه نشست سمانه فرهادی درباره دلیل انتخاب این نمایشنامه بیان کرد: یکی از دلایلش این بود که، اولین مترجمی که سراغ ترجمه این اثر رفته شخص خاصی است؛ و به گفته رضا براهنی یکی از پدران داستان سرای ادبیات داستانی مدرن در کنار صادق هدایت، بزرگ علوی و محمدعلی جمالزاده، صادق چوبک است. مورد دیگر این بود که چون «پیش از ناشتایی» نمایشنامهای تک پردهای و کوتاه بود و این اجازه را به ما میداد که کل اثر را در یک جلسه بررسی کنیم.
این پژوهشگر ضمن اشاره به این گفته بهزاد قادری که اونیل حلقه مفقوده بین تئاتر زمانهاش و تراژدی یونان باستان است از این جهت که او با زنده کردن مفاهیم اصلی تراژدی و انسان تراژیک آنطوری که مدنظر سوفوکل بوده انسان از خود بیگانه جامعه آمریکایی را به خانه تکانی شناختی وا میدارد، اظهار کرد: اونیل در طیف وسیعی از جریانهای نمایشی ماننده سبک ناتورالیسم، سمبولیسم، اکسپرسیونیسم، تکگویی یا مونولوگ و تکنیک جریان سیال ذهن سبک آزمایی کرده. یکی از ویژگیهای آثار اونیل این است که بسیار جزئی به ویژگی شخصیتها، طراحی صحنه، حرکات و جزئیات دقیق میپردازد و برخی میگویند این امر کار را برای اجرا سخت میکند.
وی درباره کتاب «پبش از ناشتایی و سه نمایشنامه دیگر» گفت: این اثر مجموعهای از چهار نمایشنامه است که سال ۱۳۲۳ اولین بار توسط صادق چوبک ترجمه شد و یدالله آقاعباسی سال ۱۳۹۷ آن را ترجمه کرده است. بنمایه مشترک این چهار نمایشنامه این است که قهرمانان گرفتار پندار باطل هستند و در طول نمایش این پرده پندار باطل دریده میشود و قهرمان با حقیقت مواجه میشود. بسیاری معتقدند که اونیل نمایشنامه «پیش از ناشنایی» را تحت تاثیر «قویتر» استریند برگ نوشته است زیرا این اثر نیز نمایشنامهای تک پردهای است و فقط یک شخصیت صحبت میکند.
فرهادی ضمن بیان خلاصهای از نمایشنامه «پیش از ناشتایی» گفت: در مصاحبهای دلیل نگارش این نمایشنامه را از اونیل میپرسند و او میگوید قصد داشتم ببینم مخاطب مونولوگ را تا چه حد تاب میآورد، برای این که این سبک را بیازماید تا نمایشنامه «امپراتور جونز» را به همین روش در سال بعد بنویسد.
او درباره نام اثر بیان کرد: «پیش از ناشتایی» نیز اشارهای به روزه دارد و این که تا کجا مخاطب تاب مونولوگ و غرولندهای خانم روالند، تنها شخصیتی که روی صحنه میبینیم، را تحمل میکند و میشکند؛ به گونهای نام اثر سمبولیک و شاعرانه است.
وی اشارهای به محمدرضا اصلانی و کتابی که درباره صادق چوبک به نام «دریایی که همیشه توفانی بود..» نوشته، داشت که در آن اصلانی میگوید چوبک تن به تقلید نمیدهد، علی رغم این که در کنارش نویسندگان دیگری هستند اما خودش سبکآفرینی میکند.
این پژوهشگر همچنین گفتهای از رضا براهنی درباره صادق چوبک بیان کرد و افزود: به اعتقاد براهنی چوبک بیش از هر نویسنده دیگری از آغاز زبان فارسی تا به حال به زبانهای مردم سخن گفته و زبان مردم را نوشته است؛ چوبک زبان را به وظیفهمندی آن در برابر عاقبتشناسی اثر خود فراخوانده بود. یعنی این زبان است که برای خلق شخصیت به کار میآید نه این که شخصیت زبان را بیافریند.
وی در ادامه افزود: چوبک در سال ۱۳۲۳ اولینبار این اثر را ترجمه میکند و در مجله سخن به سردبیری پرویز ناتلخانلری چاپ میشود. یک سال بعد از این ترجمه، اولین اثر داستانی او به نام «خیمه شب بازی» چاپ میشود، صفدر تقیزاده درباره نمایشنامه «پیش از ناشتایی» میگوید چوبک برای اولینبار از زبان محاوره و شکستهنویسی در ترجمه استفاده میکند که تا پیش از آن در ایران رواج نداشت.
او درباره یدالله اقاعباسی نیز گفت: او مترجم است و خود نیز نمایشنامههایی در بافت تاریخی مینویسد و همچنین آثاری را کارگردانی کرده و در برخی از نمایشها نیز به عنوان بازیگر نقشآفرینی کرده است.
سمانه فرهادی با اشاره به این که در تحلیل و بررسی نمایشنامه «پیش از ناشتایی» با دو ترجمه یدالله آقا عباسی و صادق چوبک از الگو تحلیل انتقادی که مبدع آن علیرضا خانجان بود استفاده کرده است، گفت: در تعریفی که این الگو از ترجمه میدهد در حقیقت بر دو چیز استوار است؛ یک این که ترجمه به مثابه بازآفرینی مجدد و دوم ترجمه به مثابه تصفیه یا پالایش است. بر این اساس فرض نخست هدف و مقصد نهایی ترجمه را رقم میزند و ناظر بر محصول ترجمه است. فرض دوم فرآیند و راه و روش رسیدن به آن مقصد را مدنظر قرار میدهد و در این حین فعالسازی دو صافی اجباری و اختیاری را داریم که صافی اختیاری به صافی زبانی و صافی اختیاری به پنج صافی برون شناختی، فرهنگی، ایدئولوژیکی، هنری و حرفهای تقسیم میشود.
وی افزود: هرچه که نتیجه فرآیند آن عمل پالایش به طور نسبی تناسب بیشتری با بافت مورد نظر در نظام زبانی فرهنگی مقصد داشته باشد به همان نسبت آن ترجمه به معیار تعادل نقشی نزدیکتر شده است؛ و باید به لحاظ کیفی سه معیار خوانشپذیری، طبیعی بودن و مقبولیت را داشته باشد که با مولفههای سه گانه مخاطب سازگاری داشته باشد. این مولفههای سه گانه کیستی، نیازها و افق انتظارات مخاطب را دربرمیگیرد. بافتهایی که در ترجمه وجود دارد بلافصل که بافت زبانی و موقعیتی و غیر بلافصل بافت برونشناختی، فرهنگی و تاریخی را شامل میشود.
این مترجم همچنین بیان کرد: ما در تحلیل با الگوی مقابلهای سرو کار داریم به همین دلیل باید کل متن را به رویدادهای ارتباطی تقسیم کنیم و ببینیم هر رویداد چه کارکردی دارد. براساس مقابلهای که صورت میدهیم هر رویداد را با رویداد متناظر خود در زبانی که ترجمه شده به تحلیل آن متن بپردازیم.
فرهادی اشاره کرد: تحلیل انتقادی ترجمه چیستی، چگونگی و چرایی مترجم را توصیف، تحلیل و تبیین میکند. و بر اساس معیار تعادل و بینامتنیت است که اینها مکمل یکدیگرند. در نهایت برای این که ببینیم آیا رابطه تعادلی بین دو رویداد انتخاب شده برقرار شده یا خیر باید ببینیم که رابطه بینامتنی بین این دو برقرار است یا خیر و بعد این تحلیلگر و منتقد ترجمه است که با نظر داشتن عناصر بافتی توضیح دهد که چرا و چگونه این رابطه برقرار شده، از بین رفته یا مخدوش شده است. یک رویکرد ترجمهای باید همان کاری را درنظام مقصد بکند که رویداد مبدا درنظام مبدا کرد.
خانجان با اشاره به این که ترجمه صادق چوبک از این نمایشنامه در مجله سخن منتشر شده است گفت: هدف خانلری از پایهریزی این مجله در درجه اول ارائه ادبیات ترجمهای است. زیرا میدانست از ترجمه است که ما به تحول در تالیف میرسیم. صادق هدایت، جمالزاده، علوی، ابراهیم گلستان و درواقع تمام بزرگان داستاننویسی ایران آثاری را ترجمه کردند و قطعا از ترجمه آموختند.
سمانه فرهادی در ادامه این نشست بیان کرد: اگر بخواهیم با توجه به نظریات جدید ترجمه در نظر بگیریم که هر ترجمه به خودی خود یک رخداد زبانی جدید است نه صرفا بازآفرینی متن از یک زبان به زبان دیگر؛ اگر این رویداد زبانی را چوبک رقم زده باشد در حقیقت اعلام آمادگی میکند برای یکسال بعد که قرار است «خیمه شببازی» منتشر شود. درواقع چوبک فضا را آماده میکند برای این که قرار است از زبان محاوره استفاده کند. گاهی احساس میکنیم چوبک در ترجمه «پیش از ناشتایی» در زبان محاوره گاهی از اونیل هم جلوتر میرود، به این دلیل که ما شکستهنویسی را در زبان خود نداشتیم.
فرهادی در ادامه با آوردن مثالهایی از متن اصلی و دو ترجمه مورد بررسی اختلاف ترجمه این دو اثر را بررسی کرد و اظهار کرد: به طور مشخص لزوم ترجمه مجدد در این اثر را داشتیم، به دلیل واژگانی که به روز شدند. ترجمه آقاعباسی میل به مبدا گرایی بیشتری دارد، اگر بخواهیم توصیفی برای این امر بیاوریم این است که چوبک به این ترجمه به عنوان یک رویداد زبانی نگاه میکند و به همین دلیل آزادی عمل بیشتری برای خود قائل است. فضای اجتماعی که چوبک در آن کار میکند از نظر سیاسی و ادبی هیچ استبدادی وجود ندارد.
وی درپاسخ به این سوال که آیا ترجمه آقاعباسی باز ترجمه میخواهد یا خیر گفت: به نظر من حق مطلب در هیچ ترجمهای ادا نمیشود و به همین دلیل باید ترجمه مجدد انجام دهیم؛ درست است که زبان چوبک، زبان اصطلاحیتر و محاورهایتر است اما من ترجمه آقاعباسی را ترجمه خوب و درستی میبینم که کج فهمی در آن وجود ندارد. در ترجمه آقاعباسی جملات همان سبک سادهای را داراست که زبان اونیل دارد. ترجمه آقاعباسی قابلیت اجرایی دارد و واژگان به روزاند.
در ادامه این نشست محمدرضا اربابی اظهار کرد: ترجمه یدالله آقاعباسی و صادق چوبک از نمایشنامه «پیش از ناشتایی» اختلاف سطح چندانی ندارند. برخلاف چند ترجمهای که در جلسات پیشین بررسی کردیم از نظر غنای زبان فارسی دو ترجمه افت نداشتند. این دو مترجم به زبان فارسی و محاوره مسلطاند و اصطلاحاتی که به کار بردند نشان میدهد هر دو در جامعه حضور دارند.
علیرضا خان جان نیز درپایان گفت: از نظر من در مقایسه با متن انگلیسی زبان هر دوی این ترجمهها افت کرده و هر دو اثر میتواند به مراتب ترجمه بهتری شود.
ارسال دیدگاه