وجود ویراستار در ادبیات داستانی لازم است
خستین همنشینی ویراستارانه ویرایش داستان، ادبیات داستانی و رمان با همکاری کارگروه ویرایش ادبیات داستانی، «انجمن ویرایش و درستنویسی» و موسسه خانه کتاب برگزار شد. در گام اول این هم نشینی وضعیت موجود ویراستاری و ویراستاران بررسی شد و عدهای از ناشران، منتقدان، ویراستاران، ویرایشپژوهان و داستاننویسان درباره این موضوع به بحث و گفتوگو نشستند.
ساعت شروع برنامه پنج بعد از ظهر بود، معمولا نشستها و برنامههایی از این قبیل تاخیر چند ده دقیقهای دارند اما خوشبختانه این همنشینی بدون درنگ، راس ساعت مقرر آغاز شد و تقریبا اکثر حضار نیز از همان ابتدا حضور داشتند. همانطور که در عنوان این برنامه آمده، یک همنشینی و دورهمی دوستانه بود و سخنرانان، حاضرین در جلسه بودند؛ این افراد دورهم جمع شدند تا در رابطه با موضوع ویرایش حرف بزنند، از مشکلات بگویند و خوبیهایش را بیان کنند.
سکانداری این برنامه بر دوش مهدی صالحی بنیانگذار موسسه ویراستاران و دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی بود، او در ابتدا با بیان این که کتابهایی در زمینه درستنویسی و محاوره نویسی وجود دارد سوالهایی را مطرح کرد گفت: ویراستاری یک اثر را میتوان به کسی سپرد که هم ویراستاری را خوب بشناسد و هم ادبیات و داستان بداند، درواقع بوی داستان و ویرایش در جانش نشسته باشد. امید است چنین فردی بتواند به درستی این کار را انجام دهد، حال این که با چه شیوهنامه و اخلاقی هنوز به درستی مشخص نیست.
در خلال صحبتهای بنیانگذار موسسه ویراستاران، علاقهمندان تازهای به جمع ما اضافه میشوند و صندلیهای باقی مانده را پر میکنند و وی همچنین در ادامه اظهار کرد: به واسطه فشار فضای مجازی به زبان فارسی در چند سال اخیر، ادبیات داستانی ما تحت تاثیر قرار گرفته است و به نظر میرسد یک شمشیر دولبه است. از طرفی فضای جدیدی را به روی ادبیات داستانی باز میکند و از سوی دیگر ممکن است آسیبهایی را در پی داشته باشد. یکی از این صدمات وارده نشت خطاهای فضای مجازی به فضای مکتوب است. این قبیل خطاها در آثار ترجمه وارد شده و در تالیفها نیز دیده میشود. مخاطب از ناشران، مترجمهای مشهور و کتابهایی که نام ویراستار در شناسنامه آن آمده توقع ندارد این نوع اشتباهات تکرار شود اما چنین خطاهایی فراگیر شده است.
صالحی کتابهای عامه پسند را نجات دهنده برخی ناشرانِ حتی مشهور و قدیمی دانست، کتابهایی که به تیراژهای بالا میرسد و مخاطبان عام آنها را میخوانند؛ او اذعان داشت که بعضی از این آثار پر از ایرادهای زبان فارسی هستند؛ خطاهای داستانی، املایی و نگارشی دارند.
او سخنانش را در این جا متوقف کرد تا باقی افراد نیز نظراتشان را بیان کنند، بعد از صالحی، مدیر انتشارات مهراندیش مهدی سجودیمقدم تریبون را در دست گرفت و از ضرورت وجود ویراستار و ویراستاری در جمع مولفین، مترجمین و ناشرین گفت و عدم توجه ناشران به ویراستاری را به افزایش هزینه و کاهش سود نسبت داد و اظهار کرد: ابتدای برخی کتابها نوشته شده که شیوه رسم الخط این اثر با مترجم یا مولف است؛ چنین چیزی درست نیست. مگر میشود رسمالخط یک ناشر در اختیار یک مولف قرار گیرد؟
وی همچنین گفت: فرهنگستان هر کشور شیوهنامهای را تدوین میکند تا دستاندر کاران برای نوشتن، ویرایش و ویراستاری از آن استفاده کنند؛ به نظر من اهل فن در ایران نیز باید به شیوهنامهای که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی وجود دارد مراجعه کنند؛ هرچند که کامل نیست اما همکاری نزدیک ویراستاران و اساتید فرهنگستان میتواند در شیوه نگارش و پربار کردن این شیوهنامه بسیار راهگشا باشد. ما در مجموعه آثار ناشرین قدرتمند و پر سابقه نیز میبینیم که ویراستاریشان در همه کتابها یکسان نیست؛ درواقع ویرایش، شیوه ارجاع درون و برون متنی و نوشتن پاورقی در هر اثر متفاوت است زیرا نویسنده و مترجم اعمال سلیقه میکنند؛ اما اگر این سلیقه توسط ناشر اعمال شود و همه ویراستاران از یک شیوهنامه مدون استفاده کنند و بر اساس آن آموزش ببینند به مرور شاهد یکدستی در مجموع نشر ایران خواهیم بود.
این ناشر زبان فاسی را پر از اشکال دانست و اظهار کرد: ما از قافله وارد شدن زبان فارسی به نرمافزار بسیار عقب هستیم در حالی که در گوگل ترنسلیت بسیاری از زبانها را میتوان با دقت بالای هشتاد درصد ترجمه کرد. زبان فارسی قانونمند نشده است و نمیتواند وارد این نرمافزار شود، تلاش ویراستاران میتواند زبان فارسی را به تدریج آماده ورود به مجموعه نرمافزاری کرده و به تمام دنیا معرفی کند.
عاطفه بهسان نویسنده و مدرس داستاننویسی است، بعضی داستانهایش را به زبان انگلیسی مینویسد و قرار است کتابی هم به این زبان منتشر کند. او نفر بعدی است که درباره موضوع مورد بحث حرف میزند؛ البته این نویسنده از ویراستاری در ایران عبور میکند و به این حرفه در سایر کشورها میپردازد. در همین دقایق است که نیکنام حسینیپور مدیرعامل موسسه خانه کتاب به جمع حاضر در این همنشینی میپیوندد و احوالپرسی کوتاهی میکند، اما وقفهای در این نشست ایجاد نمیشود و بهسان حرفهایش را از سر میگیرد.
او ضمن بیان این که اکثر رمانهای معروف جهان متعلق به آمریکاست یا در این کشور منتشر میشود اظهار کرد: ناشران این سرزمین دو مدل ویراستار دارند. ویراستارانی که برای نشریات اصلی آمریکا کار میکنند، یعنی این گونه نیست که فضای ویراستاری از فضای نشر جدا باشد بلکه این ویراستار است که تصمیم میگیرد کتابی منتشر شود یا خیر. البته ویراستار نیز به درجهای از اطلاعات رسیده است که نظرش در زمینهای حرف حق است. مدل دیگر، ویراستاران مستقل هستند که از نویسنده پول دریافت میکنند و کار را ساعتی یا کلمهای ویراست میکنند.
وی افزود: در کشور ما یک مدل ویرایش وجود دارد و این درحالی است که خارج از ایران و به ویژه متون انگلیسی حداقل سه مبحث در حوزه ویراست وجود دارد. یکی از لحاظ دستوری است که ویراستار به موضوع و شخصیتپردازی اثر کاری ندارد و با توجه به گرامر و قواعد دستوری داستان را ویرایش میکند. در ویراست خطی نیز ویراستار حق ورود به داستان را دارد و نکاتی را به نویسنده گوشزد میکند و در نوع سوم نویسنده یا ویراستار در مرحله آخر باید داستان را دوباره بخواند و ایرادات نهایی را برطرف کند. درواقع تا این اندازه ناشران در چاپ یک اثر حساس هستند. ویراستار اطلاعات بسیاری در زمینه ادبیات کشورش میداند و در مقابل نویسنده نیز باید به او اعتماد کند. نویسنده ترجیح میدهد این ایرادات را ویراستار بیان کند تا این که اصلا اثرش از سوی ناشر پذیرفته نشود.
علاوه بر نویسندگان، مترجمان و ناشران، روزنامه نگاران هم در این جلسه حضور داشتند، یکی از آنها بیان کرد: این که یک ویراستار اثر نویسندهای را میبرد و بدون نویسنده آن را به طور کلی تغییر میدهد آن وقت دیگر آن اثر کتاب نویسنده نیست. در این صورت نویسنده پیشرفتی نخواهد کرد.
مهدی صالحی در پاسخ به این حرف اظهار کرد: این روزها افراد زیادی میگویند که به ویرایش نیاز ندارند و این متن خلاق است و حضور ویراستار خلاقیت نویسنده را میگیرد؛ درست است که با متنی خلاق مواجه هستیم و نویسنده هم باید خلاقیت خود را نشان دهد اما تجربه نشان داده اگر یک نفر ویراستار در کنار نویسنده باشد حداقل بعد از تولید اثر، ما با متن بهتری مواجه میشویم.
در این میان یک ویراستار که مدرس ادبیات داستانی هم هست پس از صحبتهای دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی تریبون را در اختیار میگیرد و چند دقیقهای در این زمینه حرف میزند. شهربانوسادات افتاده معتقد است عدهای از نویسندگان تفاوت بین داستان، قصه، رمان و داستان بلند را نمیدانند اما ادعای نویسنده بودن دارند و یک ویراستار باید با چنین فردی کار را پیش ببرد.
وی همچنین گفت: در بعض موارد من به عنوان ویراستار متوجه برخی اشتباهات در کتاب میشوم اما به لحاظ تکنیکهای داستانی اجازه ندارم آن را حذف کنم.
نویسنده دیگری به نام پروانه زاغزیان هم اجازه صحبت خواست تا بتواند اظهار نظر کند و مستقیم رفت سر اصل مطلب و از ناهماهنگی گفت که در بین ویراستاران وجود دارد.
او اظهار کرد: هرکدام از ویراستاران به گونهای داستان را ویرایش میکنند، اگر یک نویسنده اثرش را به دست ده ویراستار متفاوت بدهد با ده ویرایش مختلف مواجه میشود؛ این موضع و همچنین نبود شیوهنامهای مشخص عدم اطمینانی برای نویسنده به وجود میآورد.
با گذشت حدد دو ساعت از این همنشینی هیچکدام از حضار جلسه را ترک نگفتند، بلکه تا پایان بر تعدادشان افزوده میشد و کم کم شور جلسه افزایش پیدا میکرد و افراد بیشتری هم قصد صحبت داشتند، اما جلسه حدود بیست دقیقهای متوقف شد تا حضار گلویی تازه کنند و با انرژی بیشتری پشت میزها بنشینند و از مشکلات، موانع و ضرورت ویرایش در ادبیات داستانی صحبت کنند. در این فاصله هر دو یا سه نفر گوشه کناری ایستاده و نشسته بودند و درباره وضعیت نشر کتاب، نویسنده و ویراستار صحبت میکردند، درواقع این برنامه فتح بابی شد تا برخی از حضار بایکدیگر آَشنا شوند. البته عدهای هم همچنان محکم روی صندلیهای خود در سالن نشسته بودند و سرشان به کارشان گرم بود.
بعد از این استراحت کوتاه افراد به سالن برگشتند تا جلسه را از سر بگیرند. اولین نفری که در این بخش دیدگاه خود را بیان کرد مژگان حسینیروزبهانی مترجمی از زبان فرانسه به فارسی بود.
او گفت: به نظر من لازم است که هم در متن ترجمه و هم در اثر تالیفی ویرایش صورت بگیرد اما مشکل ما در ویراستاری مشکل سطحبندی ویراستاران است؛ کتابهای نویسندگان بزرگ هم ویرایش میشود اما این کار توسط ویراستار متبحری انجام میشود. منظورم این است که توانایی ویراستار باید یک پله از سطح نویسنده یا مترجم بالاتر باشد.
مهدی صالحی در پاسخ به سخنان این نویسنده بیان کرد: شما میگویید ویراستار درجه یک نداریم اما نویسنده درجه یک هم نداریم. البته در ایران این رتبهبندی صورت نگرفته است.
آقای طاهری هم یکی از حضاری است که مشکل در ویرایش داستان را همان مشکل عدم سطحبندی بین ویراستاران دانست و اظهار کرد: ما نام ویراستار را هم به کسی که ویرایش سوری یا نمونهخوانی داستان را انجام میدهد اطلاق میکنیم و هم به شخصی که ویراستاری جامع میکند نسبت میدهیم.
وی در ادامه افزود: چون این سطحبندی مشخص نیست نویسنده به اشتباه میافتد و نمیداند کتاب را باید به چه کسی بدهد. از نظر من به جای این که نویسنده کتابش را به ویراستاری بدهد که ساختار داستانی بداند باید به نویسندهای بدهد که با ویراستاری آَشنا باشد. یعنی امکان ندارد ویراستار کتابی را ویراستاری جامع کند بدون این که ساختار داستان و زاویه دید را بشناسد.
در حین همین صحبتهاست که محمدرضا اربابی مدیر انجمن صنفی مترجمان به جمع ما اضافه میشود و با پایان یافتن حرفهای آقای طاهری، میکروفون را به این مدیر میرسانند تا او هم در حوزه ویراستاری اظهار نظری کند و چند صباحی گپ بزند.
اربابی ضمن اشاره به این که ترجمه و ویرایش پیوند ناگسستنی با یکدیگر دارند اظهار کرد: بسیاری تلاش کردند تا این پیوند برقرار نشود، این فراق ناخواسته حاصل شتابزدگی بازار نشر ماست و این ذهنیت غلط را ایجاد میکند که مترجم و ویراستار هووی یکدیگرند در حالی که چنین نیست و پیوند برادری بین این دو برقرار است. بدون تعارف این افتضاهی که در بازار نشر وجود دارد حاصل گسستی است که ایجاد شده است. همچنین شتابزدگی در ترجمهها، گستردگی ورود افراد به این حوزه و عدم ویراستار خوب در یک نشر، کیفیت را پایین آورده است.
وی همچنین افزود: از انجمن صنفی ویراستاران و انجمن درستنویسی و ویرایش انتظار میرود که ویرایش را به عنوان یک شغل تعریف کنند. عطش در حوزه ویراستاری بیشتر از قبل شده و بهتر است در ادامه فعالیتهایی که در این زمینه انجام میدهید هدف تبدیل ویراستاری به عنوان یک شغل دارای حق و حقوق را در دستور کار خود قرار دهید. اگر ویراستاران، مترجمان، نویسندگان و ناشران و در مجموع اهالی قلم نباشند هیچ نشری در کشور وجود نخواهد داشت. این انسجام باید در بین اهالی قلم وجود داشته باشد.
رفته رفته به لحظات پایانی این برنامه نزدیک میشویم اما حضار همچنان به سخنان دوستان خود گوش میدهند و خستگی در چهرههایشان دیده نمیشود. صالحی سکاندار این همنشینی از حاضرین میخواهد تا اگر صحبتی مانده بزنند و بعد ختم جلسه را اعلام کنند که شهرام رجبزاده نویسنده، دست بالا میبرد و بعد از آن پشت تریبون قرار میگیرد تا به عنوان آخرین سخنران نظراتش را بیان کند.
او از همان ابتدا آب پاکی را روی دست همگان ریخت و گفت: همانطور که هرگز نمیتوانیم دنیا را بهشتبرین کنیم، ادبیات، داستان، رمان و فضای نشر را هم نمیتوانیم اصلاح کنیم. به همین ترتیب هم نباید انتظار داشت به توافق جامع بین کل دستاندر کاران این عرصه رسید. هرچه نقد گستردهتر باشد و امکان عرضه بیشتری داشته باشد کار خوب و بد نمایان میشود. ما باید در نقد ویراستاری را هم فعال کنیم تا در این صورت نویسنده یا مترجم بهتر بتواند تصمیم بگیرد که اثر خود را به دست کدام نویسنده بسپارد.البته این را هم بگویم که تبدیل شدن ویراستاری به عنوان یک شغل درآمدزا لازم است.
جلسه با ثبت شدن عکسی دسته جمعی از حضار به پایان رسید.
ارسال دیدگاه