موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن ۱۴
۲۵۶ صفحه
این داستان روایت زندگی دختری به نام «آسیه» است که با مادرش تنها و در یک باغ بزرگ که دارای چندین اتاق مجزاست زندگی میکند. «اردشیر» پسر صاحب باغ دلبسته آسیه است. آسیه همیشه در اتاق خود تنهاست و هر بار به دنبال راه چارهای است که بتواند به بیرون از باغ برود. اتفاقهایی که در طول داستان رخ میدهد او را با مردی به نام «دارا» آشنا میکند. آشنایی با دارا و «روشنک» زنی که معلوم نیست چه نسبتی با دارا دارد سرنوشت آسیه را تغییر میدهد.
ارسال دیدگاه