فیلتر کتاب

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران کتاب

دعای دریا

ادبیات

مترجم : زیبا گنجی

«خالد حسینی» نویسنده‌ای افغانستانی است. او نویسنده‌‌ی کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز همچون «بادبادک‌باز»، «هزار خورشید تابان» و «کوهستان به طنین آمد» است. حسینی آثار خود را به زبان انگلیسی می‌نویسد. وی در سال ۲۰۰۶ از سوی آژانس پناهندگان سازمان ملل به عنوان سفیر حسن نیت این سازمان در افغانستان شناخته شد و در سفری که به افغانستان داشت، بنیاد خالد حسینی را در سال ۲۰۰۷ برای کمک به افغان‌ها، بنا کرد.
دعای دریا داستانی است شعرگونه که در سال 2018 منتشر شد. آلان کردی، پسر بچه سه ساله پناهجوی سوری هنگام تلاش برای رسیدن به ساحل امن اروپا در سال 2015 در دریای مدیترانه غرق شد. خالد حسینی پس از دیدن عکس‌های منتشر شده از «آلان کردی» تصمیم به نگارش این داستان گرفته است. او همچنین به زندگی این کودک سوری در شهر حمص و پیش از جنگ و مهاجرت نیز می‌پردازد و نشان می‌دهد شهری که روزگاری خانه نام داشت چگونه به یک منطقه‌ی جنگی مرگبار تبدیل شده است و کتاب دعای دریا را به مناسبت سالگرد مرگ آلان به رشته‌ی تحریر درآورده است.
این کتاب، روایتگر داستانی مختصر و ویران کننده از زبان پدری است که پسرش را با قایق از سوریه خارج کرده است. این پدر در واگویه‌های خود مدام دعا می‌کند که آب‌های وسیع دریا، فرزندش را ایمن نگه دارند.
نویسنده برخلاف کتاب‌های گذشته‌اش که رمان بودند، این بار یک داستان کوتاه را در قالب شعر نو به مخاطبان هدیه می‌کند. این کتاب مصور همزمان با نسخه‌ی انگلیسی آن به سه زبان فارسی، پشتو و ازبکی منتشر شده است. خالد حسینی عواید حاصل از فروش جهانی اثر را به آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد اهدا کرده است.
نویسنده، این کتاب را به پناهجویانی تقدیم می‌کند که برای گریز از جنگ و مصیبت به کام دریا گرفتار شدند. تصویرگری این کتاب توسط «دان ویلیامز» هنرمند مشهور اهل لندن صورت گرفته است.
این کتاب در ایران با ترجمه‌های «مصطفی دهقان» نشر داریا، «راضیه عبدلی» نشر روزگار و «میلاد فشتمی» نشر بهنام به چاپ رسیده است.
سودابه امیری



خالد حسینی
خالد حسینی خالد حسینی نویسنده افغانستانی است که ۴ مارس سال ۱۹۶۵ در کابل به دنیا آمد.

قسمتی از کتاب

دعا می‌کنم که خداوند این قایق را در مسیر درست هدایت کند، آنگاه که ساحل از پیش چشمانمان دور می‌شود و ما به مانند ذره‌ای ناچیز در میان آب‌های متلاطم غوطه‌ور و در دست امواج خروشان کج و راست می‌شویم و هر لحظه به غرق شدن نزدیک.