معرفی کتاب ابوالمشاغل
ابوالمشاغل در واقع جلد دوم خاطرات شغلیِ نادر ابراهیمی (1315 – 1387) است که بخشی از این خاطرات در کتاب «ابن مشغله» نوشته شده است. او در این کتاب بیشتر به آن بخش از خاطرات خود پرداخته است که به عنوان یک نویسنده و کارگردان وارد فعالیتهای برنامهسازی تلویزیونی شد، روزهایی که نادر ابراهیمی در آن به عنوان یکی از موفقترین برنامهسازان به شمار میآمد.
ابوالمشاغل برای اوّلین بار در سال 1365 از طریق انتشارات روزبهان منتشر شد و تا امروز بارها تجدید چاپ شده و با استقبال گستردهی خوانندگان همراه بوده است. ابراهیمی در این کتاب هم همچون ابن مشغله مشکلات و مسائلی را که در محیط کار با آنها مواجه شده با زبان شیرین و طنزآلود بیان نموده است. او در خلال نوشتار خود به ارزشهای اخلاقیای مثل دوستی و صمیمیت صادقانه و خالصانه، راستی و درستی در انجام کارها، دوری از خودباختگی و همرنگ جماعت شدن پرداخته است. جذّابیت نثر ابراهیمی فوقالعاده است، فقط گاهی میزان خودپسندی راوی و تعریفش از خود ممکن است مخاطب را آزار بدهد، ولی از آن طرف آنچنان در توصیف و تشریح اتفاقات و نحوهی به کارگیری زبان قدرتمند عمل میکند که خواننده نمیتواند از خواندنش دست بکشد. انگشت گذاشتن بر مفاسد اخلاقی و شغلی و تقبیح رانتخواری اداری و نمایش و تصویرگری جزئیات این مسائل در این اثر حائز اهمیت است و عمق نفوذ این مفاسد در سیستم اداری کشور و ریشهدار بودن بداخلاقیها را مورد نقد قرار میدهد. استفاده از زبانی نزدیک به زبان عامیانه و به کار بردن اصطلاحات مردم عادی باعث میشود که عموم خوانندگان را به خود جذب کند. بسیاری از جملاتی که میگوید جوری است که انگار بیان حال است و میتواند به عنوان جملات قصار و کلیدی استفاده شود. کمتر خود زندگینامهنگاری است که این اندازه داستانگونه آنچه که از سرگذرانده را بیان کرده باشد.
این نکته جالب توجه است که با وجود اینکه ابراهیمی تلخی شرایط حاکم بر مشاغل و عادی بودن و طبیعی شدن بسیاری از مفاسد را میبیند، هیچگاه اینها برایش عادی جلوه نمیکند و توصیه به قبول این شرایط نمیکند، بلکه همیشه امیدوارانه سعی میکند مخالف این جریان عمل کند و در جهت تغییر شرایط نقش ایفا کند، حتی اگر این امر برایش هزینهبردار باشد. این خستگیناپذیری و داشتن امید در هر شرایطی را در کمتر نویسندهای از بزرگان میبینیم. ابراهیمی در عین اینکه چشم از واقعیتها نپوشیده و تلخی و زشتی آنها را موشکافانه دیده، در همان حال باز تسلیم نشده و خواهان رفع این نادرستیهاست و دیگران را هم به این امر ترغیب میکند.
محدثه میرجعفری
داستانهای فارسی - قرن 14
ارسال دیدگاه
jafari_maryam76
ابوالمشاغل جلد دوم از زندگی نامه نادر ابراهیمی است که به فاصله ی سیزده سال بعد از ابن مشغله منتشر شد. نادر ابراهیمی در این کتاب به پنجاه سالگی رسیده و به منزله ی پدربزرگی روایتگر برای خواننده شده، ابوالمشاغل برعکس ابن مشغله در یک زمان مشخص رو به جلو نمیرود بلکه در جاهایی از کتاب پرش زمانی داریم. نویسنده در این کتاب بعضی از نظرات خودش را در ابن مشغله رد یا کامل تر می کند و کلامش با پختگی بیشتری خواننده را تحت تاثیر قرار می دهد. در این کتاب با بخش ها و ویژگی های جالب تری از زندگی و شخصیت این نویسنده آشنا می شویم، نویسنده ای که فیلم می سازد، شعر میسراید، خوانندگی می کند، روی پارچه طرح مینیاتور میزند و... زندگی نادر ابراهیمی پر از فراز و نشیب هایی هایی است که با هم یاری و همدلی همسرش سپری شده و .. نکته های جالب کتاب برایم: نادر ابراهیمی قبل از چاپ کردن مجموعه ی چند جلدی رمان آتش بدون دود، سریال آن را ساخته بوده آن هم با کمترین هزینه و با سخت ترین شرایط(ماجراهای ساخت این سریال هم از بخش های خواندنی کتاب هست.)
1398-11-29شعر زیبای آهنگ (ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس چه سفرها کرده ییم چه سفرها کرده یمم) از استاد محمد نوری هم سروده ی نادر ابراهیمی است.
تعریف من از شخصیت نویسنده: نادر ابراهیمی انسانی با اخلاق، عاشق، سخت کوش، با ایمان و نکته سنج
در باب نکته سنجی ایشان و دقتش روی بیان کلمات: در کتاب به این نکته اشاره می کنند که "دوربین عکاسی" کلمه ای اشتباه است بلکه درستش" نوربین عکاسی" است. نوربین دستگاهی است که در داخل آن چیزی که قرار میگیرد (یعنی فیلم) که آن چیز فقط با دیدن نور مناسب ارزش پیدا می کند و دوربین دستگاهی برای دیدن دور و دورتر و درونش چیزی قرار نمیگیرد که در مقابل نور حساسیت داشته باشد. مریم جعفری
jafari_maryam76
تو زمانی می توانی از دیگران، به وسعت تمامی قدرتشان توقع داشته باشی واز آن چه می کنند و بد می کنند، آزرده خاطر شوی که دیگران را به راستی به وسعت تمامی قدرتشان ببینی و بشناسی، نه بزرگتر یا کوچکتر، نه مهربان تر یا ظالم تر، نه درست تر یا نادرست تر... دیگران، همان که هستند،نه آن چیزی که تو در ذهن خود از ایشان ساخته ای و می سازی.
1398-12-05jafari_maryam76
ما نیامدهایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان گرگ و چوپان و سگ گله هر سه ستایشمان کنند.
1398-12-05jafari_maryam76
آنکس که انتخاب نمیکند، بی دشمن است و آن کس که دشمن ندارد، حداقل مسئله این است که انسان نیست، چه بسا کلاغ بیگناه و آزاری باشد.
1398-12-05jafari_maryam76
شجاعت نترسیدن نیست، ترسیدن است و بر ترس خویش آگاهانه غلبه کردن .
1398-12-05jafari_maryam76
نشاط، نداشتن غم نیست، غم داشتن و با قدرت غریب غم را پس زدن و مهار کردن است.
1398-12-05jafari_maryam76
اصل در هر شرایطی و به هر شکلی ایستادن است، چرا که دوام در ایستادگی، به هر حال شکل و شرایط را به سود انسان ایستاده تغییر خواهد داد.
1398-12-05jafari_maryam76
دنیای بی آرزو دنیای خوف انگیزی است و انسان بی آرمان انسانی حقیر، بسیار حقیر و بسیار حقیر...
1398-12-05jafari_maryam76
به رویا رفتن، حرارت دادن دستهای یخ زده ی آرزوهاست، اگر یخ ها آب شود و دست ها را به کار نگیری، فلج خواهی شد، برای همیشه.
1398-12-05jafari_maryam76
دوستی ریشه در زمان دارد دوستی یاد های مشترک است راههای مشترک هستند خنده های مشترک و گریستن های مشترک در طول سالیان سال دوستی عتیقه شدن یادها و روابط است.
1398-12-05jafari_maryam76
در روزگار ما این ابداً مهم نیست که دیگران ما را چگونه قضاوت میکنند مهم این است که ما در خلوتی سرشار از خلوص خویشتن را چگونه قضاوت می کنیم.
1398-12-05jafari_maryam76
هر انسان واقعی، در زندگی پایبند به اصولی است که با تهدید و تطمیع و تمسخر از آن اصول منحرف نمی شود.
1398-12-05Roxana Basir
این کتابو یکی از دوستام بهم توصیه کرد و خوندمش. نثرش خیلی خوب بود، یه لایه طنز جالبی هم داشت که جذابترش می کرد. به عنوان اتوبیوگرافی کار جالبی بود، خصوصا که نادر ابراهیمی تو کارهای مختلفی بوده و تجربههای جالبی داره.
1398-08-06