در کتاب حاضر، سعی شده نظریهای که میتواند برای رسیدن به درکی جامع از نقّاسی ایران به عنوان یک صورت فرهنگی در کنار صورتهای فرهنگی همخانوادهای چون ادبیات تغرّلی، سنت حکمت اشراقی و عرفان نظری در ایران سدههای هشت تا دوازده هجری مورد استفاده قرار گیرد، ارائه شود. در فصل اوّل، برخی ملاحظات نظری مربوط به روششناسی کار مطرح و به بعضی مسائل اصلی و رهیافتهای غالب در بررسی تاریخ ایران، سنت هنری گذشته و نقّاشی ایرانی پرداخته شده است. فصلهای دوم و سوم، هسته نظری کلّی کار را تشکیل میدهند و میتوان از چارچوب نظری ترسیم شده در آنها برای فهم انتقادی برخی دیگر از ساختهای نهادی و گفتمانی جامعة ایران در دوره مورد نظر استفاده کرد. فصل بعدی، با طرح برخی ملاحظات مربوط به زمینههای تاریخی و جامعهشناختی نقّاشی ایرانی آغاز میشود و در ادامه با توجّه به وجود برخی فرضیات پذیرفته شده، در باب حد و معنای برشمردن هنرهای ایرانی در زمره اصول نمادین یا رمزی بحث میشود. در فصل آخر، با اتکا به نوعی پدیدارشناسی موضوعی، گوناگونیهای دستمایهها یا «مجالس» مختلف نقّاشی ایرانی در پیوند با حالات و شئون تاریخی نمونه وار زیست جهانی ایرانی بررسی میشود.
موضوع(ها):
نقاشی ایرانی - فلسفه
نقاشی ایرانی - زمینه و موضوع
ارسال دیدگاه