ناتان مردی شصت ساله، بعد از طلاق، بازنشستگی، پیروزی بر سرطان و دل باختن به پیشخدمتی در یک رستوران، خاطرات زندگیاش را مینویسد. کتاب او در صبح یک روز بهاری ابعاد تازهای مییابد:
او تام خواهرزادهی گمشدهاش را مییابد و هر دو با احساسات، ضعفها و خیالبافیهایشان در «هتل اگزیستانس» هستی خویش را میکاوند. در این رمان، همهی دلمشغولیهای پل استر با یکدیگر مرتبط میشوند. آنها سرنوشت خویش را میسازند و در آرمانشهری خودساخته، بهترینها را زندگی میکنند؛ اما تا کی؟
موضوع(ها):
داستانهای آمریکایی - قرن ۲۰م.
ارسال دیدگاه