موضوع(ها):
داستانهای کوتاه آلمانی - قرن 20م.
استاد فلسفهای نزد آقای کوینر آمد و از دانایی خود تعریف کرد. آقای کوینر پس از کمی مکث گفت: «تو همه چیزت باعث زحمت است، نشستنت، حرف زدنت و فکر کردنت». استاد فلسفة عصبانی گفت: «دربارة خودم نمیخواستم چیزی بدانم بلکه دربارة محتوای آنچه که گفتم». آقای کوینر به او گفت: حرفهایت محتوایی نداشت. تو را میبینم که کورمال کورمال راه میروی ولی آنگونه که میبینم راهی به مقصد نمیبری. مبهم و گنگ حرف میزنی و در حرفهایت هیچ روشنایی وجود ندارد. با دیدن رفتارت هدفت توجه مرا جلب نمیکند». در این کتاب داستانهای آقای کوینر با عنوانهایی چون باند، دربارة صاحبان علم، موفقیت، نوعدوستی، دو شهر، آقای کوینر در خانة جدید و... به نگارش درآمده است.
ارسال دیدگاه