علوم انسانی
ژانر عاشقانه چیست؟
یکی از انواع چهارگانهی ادبی (در کنار ادب حماسی، ادب تعلیمی، ادب نمایشی) شعر غنایی است که آینهی عواطف، آرزوها و لذتهای شاعر است. به عبارتی لذتها، شادیها، دنیای آرمانی، یأسها و ناامیدیها تمام چیزهایی هستند که محتوای شعر غنایی را تشکیل میدهند. این نوع ادبی بهویژه در حالت امروزیاش که به نام ژانر «عاشقانه» شناخته میشود، از محبوبترین و شناختهشدهترین گونههای ادب فارسی است.
ژانر عاشقانه از کجا آمده است؟
در ادبیات فارسی، ادبیات عاشقانه جزو زیرمجموعهی ادبیات غنایی قرار میگیرد. «غِنا» در لغت به معنای آوازِ خوش، سرود و نغمه است و در اصطلاح به نثر یا نظمی گفته aمیشود که بیانگر عواطف و احساسات شخصیِ شاعر یا نویسنده باشد. یکی از زمینههای مهم شعر غنایی، بُعد اجتماعیِ آن است.
در ادبیات جهان، آثار ادبی عاشقانه تاریخچهای بسیار قدیمی دارند و ریشهی آنها به یونان باستان بازمیگردد. بیش از بیست رمان عاشقانه از ادبیات یونان باستان موجود است ولی بیشترشان ناتمام و ناقصاند. از آن میان، تنها میتوان از پنج رمان عاشقانه نام برد که تقریباً کامل به دست ما رسیدهاند: کاریاسو کالیرو، داستانهای افسسیان، دافنیس و کلوی، لوسیپی و کلیتوفن و نیز داستانهای اوتوپیایی.
قهرمان ژانر عاشقانه کیست؟
قهرمان داستانهای عاشقانه، زن یا مرد یا هر دوی آنها هستند که شخصیت یا شخصیتهای اصلی داستان محسوب میشوند. این قهرمان یا قهرمانان به عشقی دچار میشوند که معمولاً باید برای رسیدن به آن موانعی را پشت سر بگذارد؛ در این مسیر و بسته به موقعیتهای گوناگون ما شاهد روند رشد این شخصیتها و احساساتشان هستیم؛ احساس و عشقی که ممکن است محکمتر از پیش بشود یا این که سستتر شده و از بین برود.
ساختار ژانر عاشقانه چیست؟
محوریت داستان عاشقانه بر پایهی یک رابطهی عاشقانه است. این رابطه میتواند بین دو نفر یا سه نفر باشد. کلیت ماجرا را نحوهی شکلگیری این عشق، به هم رسیدن یا نرسیدن دو عاشق و گذرشان از سختیها و موانعی که در راهشان قرار میگیرد، تشکیل میدهد. در این اوج و فرودها ما شاهد غلیان احساسات، آرزوها، شکستها، سرخوردگیها، سرکوبها و تمام درونیات متغیر این شخصیتهاییم.
در ژانر عاشقانه شخصیتها سادهتر از ژانرهای دیگر پرداخت میشوند؛ آنها معمولاً یا خوباند یا بد و تغییر شخصیتیشان و حرکت از جبههی خوب به بد آشکار و آهسته پیش میآید.
سرتاسر داستان عاشقانه پر است از اتفاقها؛ اتفاقهایی که اغلب بر حسب تصادف یا با انگیزهای نهچندان پیچیده رخ میدهند و عاشق و معشوق را در موقعیتی تازه برای سنجش احساسشان به هم، قرار میدهند. این داستانها اغلب با پایان خوش تمام میشوند تا بعد از تمام آن دشواریها، مخاطب را به آرامش و لذتی توامان برسانند و امید و اعتماد به عشق را درون وجود او زنده نگه دارند؛ اما هستند نمونههایی که پایان تلخی دارند تا مخاطب را به نوع دیگری از اندیشیدن دربارهی مفهوم عشق و رسیدن به دیدگاهی متفاوت از قبل وادارند. البته برخی از عاشقانههای جدید نیز پایانی باز دارند و ادامهی ماجرا را به مخاطب و ذهن خلاقش واگذار میکنند.
قهرمانان این ژانر ادبی ممکن است به چند شکل معمول از سرنوشت دچار شوند:
- یا موفق میشوند و وصال محقق میگردد.
- یا با یک وفاداری از عشق خود گذر میکنند تا او را نیازارند.
- یا شکست میخورند و به عشق ثانوی دیگری پناه میبرند.
- یا شکستخورده بهکل از وادی عشق و عاشقی دور شده و انزوا را برمیگزینند.
- یا... .
عاشقانههای کهن کداماند؟
ویس و رامین ( #فخرالدین_اسعدگرگانی )
عاشقانههای شاهنامه ( #فردوسی )
وامق و عذرا ( #عنصری )
خسرو و شیرین ( #نظامی )
لیلی و مجنون ( #نظامی )
فرهاد و شیرین ( #وحشی_بافقی )
همای و همایون ( #خواجوی_کرمانی )
شیخ صنعان ( #مولانا / #عطار )
سلامان و ابسال ( #جامی )
تریستان و ایزولت ( #ژوزف_بدیه )
رومئو و ژولیت ( #شکسپیر ) و... .
عاشقانههای معاصر کداماند؟
رنجهای ورتر جوان ( #گوته )
غرور و تعصب ( #جین_آستین )
بلندیهای بادگیر ( #امیلی_برونته )
جین ایر ( #شارلوت_برونته )
آناکارنینا ( #تولستوی )
مادام بوواری ( #گوستاو_فلوبر )
دکتر ژیواگو ( #بوریس_پاسترناک )
بر باد رفته ( #مارگارت_میچل )
گتسبی بزرگ ( #اسکات_فیتزجرالد )
ربهکا ( #دافنه_دوموریه )
دفتر خاطرات ( #نیکولاس_اسپارکس )
امیرارسلان نامدار ( #نقیب_الممالک )
چشمهایش ( #بزرگ_علوی )
یک عاشقانهی آرام ( #نادر_ابراهیمی )
شب یک، شب دو ( #بهمن_فرسی )
رود راوی ( #ابوتراب_خسروی )
سال بلوا ( #عباس_معروفی )
سلوک ( #محمود_دولتآبادی )
من او ( #رضا_امیرخانی )
دالان بهشت ( #نازی_صفوی )
پستچی ( #چیستا_یثربی )
شب ایرانی (ر. #اعتمادی ) و... .
ارسال دیدگاه
mina_reader
عاشقانهها را دوست دارم
1398-07-10