علوم انسانی
هفتههای گذشته به تعریف و شناخت ژانر، تراژدی و حماسه پرداختیم. حالا نوبت آن شده است که دربارهی کمدی و ویژگیهایش توضیح بدهیم.
کمدی چیست؟
كمدیComedy) ) اثری است كه با دست انداختن و به سخره گرفتن حماقتهای انسانی، توجه بیننده را به خود جلب میكند و باعث سرگرمیاش میشود. درست است كه هدف از كمدی خنده و تفریح است، اما بسیاری از مسائل جدی هم در این شوخیهای مکرر مطرح میشود.
کمدی از کجا آمده است؟
برخی محققان سرچشمهی کمدی را آیینهای مذهبی یونان باستان و جشنهای پیروزی بهار بر زمستان میدانند. در تقسیمبندی ارسطویی، نوع دوم ادبیات نمایشی كمدی است که تقلیدی از اطوار و اخلاق زشت و اشتباهات انسانی به حساب میآید. این تقلید در عین گزنده بودن و زشتی، موجب خنده میگردد.
قهرمان کمدی کیست؟
شخصیت قهرمان كمدی میتواند از طبقههای مختلف اجتماعی باشد. در شخصیتهای فرعی کمدی شاهد تیپها یا شخصیتهای نوعی و تکراری خواهیم بود، اما آنچه اهمیت دارد شكستها و اشتباهات قهرمانان و شخصیتهای دیگر است که جنبهی شوخی و سرگرمی دارد. در نمایش کمدی، تماشاگر از قبل میداند كه فاجعهی بزرگی اتفاق نخواهد افتاد؛ بلكه سیر حوادث در جهت كامرانی قهرمان یا قهرمانان است.
ساختار کمدی چگونه است؟
پیشدرآمد یا پرولوگ: در این بخش، شخصیت اصلی برای رسیدن به خواستههای خود طرحی عجیب و به گمان خود هوشمندانه، اما غیرعملی را مطرح میکند تا به آرزوهای عجیب و غریب خود دست یابد. این طرح، شالودهی شکلگیری حوادث کمیک بعدی است.
پارادوس: واژهی پارادوس در اصل بخشی از بنای معماری تماشاخانههای یونانی در دو طرف صحنهی اصلی (ارکسترا) است. در این قسمت همسُرایان نمایش وارد صحنه و مستقر میشدند، بعد خود را معرفی میکردند.
آگون: آگون شامل مباحثهای است میان شخصیت اصلی (که نقشهی شادیآور خود را در پرولوگ مطرح کرده) و مخالفان او. شالودهی کشمکشِ نمایشنامهها، در آگون بنا نهاده میشود. در این بخش انواع شوخیهای کلامی، دستدرازیهای جسمانی و حتی نزاع و کتککاری را نیز میتوان مشاهده نمود.
پاراباسیس: بخشی از سرودهای دستهجمعی همسرایان است که معمولا نمایشنامه را به دو بخش تقسیم میکند و در آن همسرایان، با تماشاگران سخن میگویند یا نظرات نویسنده را بیان میکنند.
اپیزود: اپیزود همان جریان اصلی روایت است. اغلب کل نمایش در سه اپیزود اجرا میشد، اما قاعدهی خاصی برای تعدادش وجود ندارد. اپیزود از مقدمات داستان اصلی شروع میشد و به نقطهی اوج میرسید. در واقع اندیشهی شاد و مفرح مطرح شده در پرولوگ، در اپیزودها پی گرفته میشد و روند داستانی شکل میگرفت.
استاسیمون: به سرودخوانیهای میان هر اپیزود، استاسیما یا استاسیمون گفته میشد. این تصنیفهای غنایی در آثار آریستوفان، اغلب با روایتهای اسطورهای و حکایتهای تاریخی قدیمی پیوند دارند.
اگزودوس: آن بخش از نمایشنامه که طی آن همسرایان به آخرین سرود خود میرسیدند و صحنه را ترک مینمودند اگزودوس بوده که معمولاً با صحنههای جشن و بهویژه عروسی همراه است؛ از این رو بخش آخر کمدیهای یونانی، «کوموس» (Comos) نامیده میشد. این صحنه اغلب با موسیقی همراه بود و طی آن، کشمکش به گرهگشایی نهایی میانجامید و شخصیتهای نمایش همگی برای جشن و سرور از صحنه خارج میشدند.
ساختار امروزی
کمدی امروزی از ساختار کلاسیک مذکور، بخشهایی را نگهداشته و قسمتهایی نیز حذف شده یا تغییر کرده است.
اقسام كمدی
كمدی رمانتیک: شامل حوادث و ماجراهای عاشقانه و خندهدار
كمدی - درام (طنز): با محوریت انتقاد از قوانین اخلاقی و اجتماعی
كمدی رفتار: نمایانگر اعمال زشت بزرگان و اشراف و بررسی رسوم اجتماعی
کمدی فارس Farce (لودهبازی): تکیه بر خنده و سرگرمی محض با اغراق
کمدی شخصیت: تمرکز بر یک شخصیت محوری و ویژگیهای اخلاقیاش
کمدی موقعیت: گرفتار شدن شخصیت در یک موقعیت خاص
کمدی اخلاط اربعه: عدم تعادل در طبع قهرمان که باعث مرضی شده
و انواع دیگر که جزئیتر میشوند مثل کمدی احساسی، کمدی اجتماعی و ... .
البته برخی از منتقدان به طور كلی كمدی را به دو قسم، تقسیم كردهاند:
كمدی عالی یا سطح بالا: طنزهای ظریفی که باعث خندهی روشنفکران میشوند.
كمدی پست یا عامیانه یا سطح پایین: شوخیهای مبتذل و جوکهای زننده که جذبههای روشنفکرانه ندارند.
نکتهی دیگری که باید به آن توجه کرد، اصطلاح «تنوع و تسكین(Comic Romic) » یعنی طرح شوخیها و نمایش صحنههای شاد در یک اثر جدی تراژیک است. این شگرد باعث تنوع در نمایش میشود و اندكی از درد و رنج همذاتپنداری بیننده را كه بر اثر ترس و شفقت اثر تراژیک ایجاد شده است، میكاهد؛ مانند صحنهی قبركنها در نمایشنامهی «هملت» و نیز در نمایشنامهی «مكبث» در صحنهی مربوط به حمالهای مست بعد از قتل پادشاه چنین نمونهای مشاهده میشود.
کمدینویسان کلاسیک که بودهاند؟
#آریستوفان با کمدی صلح
#مناندر با لجباز
#شکسپیر با رویای نیمهشب تابستان
#بن_جانسون با وولپن و...
کمدینویسان معاصر کیستند؟
#چخوف با وحشی
#مولیر با خسیس
#وایلد با اهمیت ارنست بودن
#شاو با پیگمالیون
#نیل_سایمون با کلهپوکها
#تام_استوپارد با مسخرهبازیها و...
ارسال دیدگاه