«قصههای خوب برای بچههای خوب» را همه میشناسید، چرا که نه تنها از مفیدترین کتابهای چاپشده برای کودکان است، که از معدود کتابهای نوشته شده برای کودکان در دهههای چهل تا شصت محسوب میشود. مهدی آذریزدی ایدهی نوشتن «قصههای خوب برای بچههای خوب» را از شغلش که نمونهخوانی در یک بنگاه انتشاراتی بوده، آورده است. سال ۱۳۳۵، یکبار که «کلیله و دمنه» را در چاپخانه نمونهخوانی میکرد، به نظرش رسید کاش یکی پیدا میشد که قصههای این کتاب را به زبان سادهی امروزی بازنویسی کند. پنج سال طول کشید تا خودش این کار را بکند. هی نوشت و خواند و خط زد و دوباره نوشت. سال ۱۳۴۰ نسخهی آمادهشدهی کتاب را با خود به اتاق رئیس برد. مدیر هم بلافاصله سفارش ۹ جلد دیگر را داد. آذریزدی، تا آخر عمر فرصت نکرد بیشتر از ۸ جلد از این کتاب را بنویسد.
این هشت جلد عبارتاند از: «قصههای کلیلهودمنه»، «قصههای مرزباننامه»، «قصههای سندباد نامه و قابوسنامه»، «قصههای مثنوی مولوی»، «قصههای قرآن»، «قصههای شیخ عطار»، «قصههای گلستان و ملستان» و «قصههای چهارده معصوم (ع)» او برای این اثر در سال ۱۳۴۲ (۱۹۶۷ میلادی)، برنده جایزه یونسکو شد و سال ۱۳۴۵ جایزه سلطنتی کتاب سال را از آن خود کرد. برخی از کتابهای این مجموعه از سوی شورای کتاب کودک بهعنوان کتاب برگزیده سال پذیرفته شدهاند. این اثر به زبان اسپانیایی، ارمنی، چینی و روسی ترجمه شده است. این مجموعه تاکنون بیش از ۶۴ بار تجدید چاپ شده است.
به نظر ما که اکثر بچههای آن سالها با این کتابها خاطره دارند و به لطف آن طعم شیرین قصهها و داستانها در زبانشان جاری شده است. به نظر شما چطور؟
ارسال دیدگاه