وقتی #لئو_تولستوی و #انتوان_چخوف، دو نویسنده بزرگ روس در اولین سال قرن بیستم با هم ملاقات کردند، پیرمرد ۷۳ ساله بود و جوان ۴۱ ساله. پیرمرد ۹ سال پس از آن دیدار از دنیا رفت و جوان ۳ سال بعد. و از هر دو آنقدر اثر ادبی به دنیا تقدیم شده بود که در اوج شهرت و در خانه ویلایی چخوف در کریمه به ملاقات هم برسند. #تولستوی پیر را همه میشناختند. نجیبزادهای وکالت خوانده از خانوادهای معروف بود که به هیچ وجه اهل تعریف و تملق از دیگران نبود. با این حال درباره #چخوف که نویسندهای رعیتزاده و در آن زمان در بستری بیماری بود گفته: «خوشحالم كه چخوف را دوست دارم. قصهها و نمایشنامههای چخوف از كارهای كمیابی است كه انسان دوست دارد آنها را دوباره بخواند». و این قصهها و نمایشنامهها، چیزی حدود ۷۰۰ اثر بودند! ۷۰۰ اثر که چخوف در عمر کوتاه ۴۴ ساله خود خلق کرد. ۴۴ سالی که تنها ۲۴ سال آن به نوشتن همراه با طبابت که تخصص دانشگاهی اود بود، گذشته بود. چخوف نیز در تمجید از تولستوی گفته است: «وقتی ادبیات یک تولستوی دارد، نویسنده بودن لذتبخش و ساده میشود. حتی اگر بدانید خودتان هیچکاری انجام ندادهاید، چندان فاجعهبار نیست؛ چون تولستوی بهجای همه این کار را انجام میدهد.» و در واقع تولستوی نیز با دو اثر «جنگ و صلح» و «آناکارنینا» این کار را کرده بود. این عکس یکی از سنگینترین و مهمترین عکسهای تاریخ روسیه و حتی تاریخ ادبیات جهان است. عکسی که در آن چیزی بیشتر از ملاقات یک وکیل و یک پزشک معروف ثبت شده است. عکسی که در آن تعدد ۷۰۰ داستان کوتاه و بلند در سمت چپ تصویر، و سنگینی چندین رمان قطور که به دهها زبان زنده دنیا ترجمهاند در سمت راست تصویر احساس میشود...
ارسال دیدگاه