علوم انسانی
تعریف
اقتباس در اصطلاح به معنای اخذ کردن، ایده گرفتن و یادگیری دانش از کسی است. در سینما اقتباس شیوهای است که از طریق آن یک فیلم بر مبنای اثری دیگر از رمان، کتاب کمیک و نمایشنامه گرفته تا آثار تصویری و شنیداری مانند مجموعههای تلویزیونی یا برنامههای رادیویی ساخته میشود.
انواع
اقتباس سه نوع اساسی دارد:
1. آزاد
2. وفادارانه
3. لفظ به لفظ
البته بسیاری از انواع اقتباس نیز وجود دارد که بین این موارد قرار میگیرند.
اقتباس ادبی آزاد:
عموماً یک ایده، یک موقعیت یا یک شخصیت را از منبع اصلی میگیرند و آن را به گونهای مستقل میپرورانند، مثل «سریر خون» آکیرا کوروساوا براساس«مکبث» شکسپیر.
اقتباس وفادارانه:
در این نوع کوشش میشود که با حفظ روح اثر اصلی تا حد ممکن، منبع اصلی در قالب جدید بازآفرینی شود؛ مثل سریال شرلوک هولمز، نسخهی بیبیسی.
اقتباس لفظ به لفظ:
این شکل از اقتباس وفاداری بسیاری به متن دارد و بیشتر چیزها دست نخورده باقی میمانند حتی دیالوگها؛ مثل فیلم «سفر طولانی به درون شب» از روی نمایشنامهی یوجین اونیل، یا «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟» براساس نمایشنامهی ادوارد آلبی.
شرایط اقتباس
در روایت رمان و داستان، واژهها و توصیفات جزو کلیدی متن محسوب میشوند و در نمایشنامه شخصیتها، موقعیت و دیالوگها؛ اما آنچه که در سینما مهم شمرده میشود، تصویر و روایت با تصاویر است و این کار اقتباس را دشوار میکند.
یکی دیگر از مشکلات و سختیهایی که در اقتباس سینمایی از رمانها وجود دارد، طولانی بودن رمانهاست. رمانها معمولاً بسیار طولانیتر از یک فیلماند؛ حتی پیرنگ و شخصیتهایی پیچیدهتر از ظرفیت سینما در خود دارند، به همین علت دیالوگ در بسیاری از رمانها به طور مستقیم به فیلم برگردانده نمیشود. البته اقتباس از نمایشنامه به مراتب سادهتر از رمان است؛ چرا که در نمایشنامه کمتر به دنیای ذهنی قهرمان توجه میشود و از سویی دیگر نه تنها توصیفی در کار نیست، بلکه شخصیتپردازی نیز با توجه به دیالوگها، کاملتر است.
در اقتباس، ناب بودن و قابلیت تبدیل متن به شکلی دیگر اهمیت بسیار دارد. «گزینش» اصلیترین قدم در مسیر اقتباس است؛ این که اقتباسگر بداند چه چیزی را باید از یک اثر بردارد که بتواند آن را در اثر خود جای بدهد. از این رو داشتن شناخت از هر دو قالب مبدأ و مقصد، تواناییای ضروری به حساب میآید. نویسنده با شناخت درست از ظرفیت و امکانات قالبها بهتر میتواند تشخیص دهد که چه چیزی ارزش امتحان کردن را ندارد و به چه مسائلی باید پرداخت تا اقتباس کارآمد شود. گاه ممکن است اقتباس ادبی از اقلیم و فرهنگی به سرزمین و تمدنی دیگر وارد شود و مردمی با آداب و رسوم خاص، مورد توجه مردمی با باور و عقایدی متفاوت قرار گیرند.
اولین راه اقتباس از یک اثر ادبی و تبدیل آن به اثری دیگر، تجزیه و تفکیک متن به عناصر سازندهاش است.
عناصر سازندهی متن ادبی را چه چیزهایی تشکیل میدهد؟
الف- مشخص کردن هدف و انگیزهی اقتباس
ب- شاخص کردن درونمایه و پیام داستان
ج- تعیین شخصیت اصلی و شخصیتهای فرعی
د- تعیین رویدادهای اصلی و فرعی
ه- پیوند میان نقاط مهم داستان
و- پیراستن حواشی و حذف رویدادهای اضافی
ز- بیان نتیجه و پایانبندی
ح- مطالعه و پیرایش نهایی اثر
ط- مشخص کردن مخاطبین
سؤالات زیر باید در هنگام خلاصهسازی متن پرسیده و پاسخ داده شوند:
1. شخصیت اصلی کیست؟
2. خواسته، نیاز و میل شخصیت اصلی چیست؟
3. چه کسی یا چه چیزی او را از دستیابی به خواستهاش بازمیدارد؟
4. چگونه در پایان، او به شیوهای نامنتظر، جالب و غیرمعمول به خواستهاش میرسد؟
5. با پایان داستان به این شیوه، چه چیزی بیان شود؟
6. قرار است داستان چگونه تعریف شود؟
7. آیا شخصیت اصلی و شخصیتهای فرعی در جریان داستان تحول مییابند؟
با طرح سؤالات بالا و پاسخ به آنها، نسخهی اولیهی خلاصهسازی آماده میشود. اگر اقتباس از اثری به زبان دیگر انجام میشود، بهتر است شخصیتها، فضای داستان و موقعیت اجتماعیشان متناسب با شرایط اقلیمی که فیلم در آنجا تولید خواهد شد، بازسازی شود.
اقتباس در سینمای ایران:
به رغم کمتوجهیها به مقولهی آثار سینمایی اقتباسی در سينمای ايران، کارنامهی اقتباس در این زمینه خالی نیست. از جمله نمونههای موفق آثار اقتباسی سینمای ایران میتوان به فهرست زیر اشاره کرد:
شوهر آهو خانم / داوود ملاپور / شوهر آهو خانم، افغانی
گاو / داريوش مهرجويی / عزاداران بَیَل، ساعدی
حسن کچل / علی حاتمی / هفت پیکر، نظامی
داش آكل / مسعود كيميايی / سه قطره خون، هدايت
تنگسير / امير نادری / تنگسیر، چوبک
شازده احتجاب / بهمن فرمانآرا / شازده احتجاب، گلشيری
ناخدا خورشيد / ناصر تقوايی / داشتن و نداشتن، همینگوی
خواهران غریب / کیومرث پوراحمد / خواهران غریب، کستنر
ساحره / داوود میرباقری / عروسک پشت پرده، هدایت
اينجا بدون من / بهرام توكلی / باغ وحش شيشهای، ويليامز
پلهی آخر / علی مصفا / دوبیلینیها، جویس
پل خواب / اکتای براهنی / جنایت و مکافات، داستایوفسکی
ارسال دیدگاه