علوم انسانی
تعریف
فن فیکشن یا بهاختصار «فَنفیک» یا ادبیات طرفداری/ هواداری، تغییر دادن یا بسط دادن دنیا و اتفاقات یک اثر داستانی، توسط طرفداران آن است. فنفیک به نظریهها، پیشبینیها و تمایلات طرفداران پیرامون وقوع حوادث دلخواهشان جان میبخشد و تمرکز بسیاری از آنها، به جای قهرمان داستان، بر یکی از شخصیتهای فرعی است که بهطور غیرمنتظرهای محبوبیت زیادی کسب کرده.
فَنفیکها به چند دلیل نوشته میشوند؛ یکی ادامه دادن داستانی است که پایان مناسب یا کاملی نداشته، دیگری قرار دادن شخصیتهای داستان در موقعیتهای نامعمول و پرداختن به نتیجهی آن و البته قرار دادن شخصیتهای دو داستان متفاوت در کنار هم یا در تقابل با یکدیگر.
بهخاطر بیتجربه بودن بسیاری از فَنفیکنویسان، فَنفیکشن بهعنوان نوشتههای بسیار سطحپایین شناخته میشود. با این وجود، فنفیکهایی وجود دارند که بسیار خوب بوده و بعضیمواقع کیفیت آنها اگر از داستان اصلی بالاتر نباشد، پایینتر هم نیست.
تاریخچه
با اینکه اینترنت عامل اصلی فراگیر شدن فنفیک شده، این پدیده بسیار قبلتر از پیدایش آن وجود داشته است. شخصیت برجستهای مثل جان استوارت میل با استفاده از فضاهای خیالیِ ازپیشساختهشده، داستان مینوشت. نغمهسرایان فرانسوی با استفاده از «افسانههای آرتوری» ترانه میسرودند و در یونان باستان پیرامون روابط شخصیتهای «ایلیاد» نمایشنامه نوشته میشد.
فنفیکشن یا به اصطلاح «فنفیکاسیون» در زبان فرانسوی ابتدا در ژاپن فراگیر گشت و به داستانهایی گفته میشد که در مورد شخصیتهای معروف انیمههای ژاپنی نوشته میشدند.
ساختار
با اینکه قالب نوشتاری رایجترین نوع ارائهی فنفیک است، ولی همه اینگونه نیستند. فنفیک را میتوان در همهی اشکال بیان داستان ارائه کرد. در ژاپن، دوجینشی (داستان مصور ساخته شده توسط تازهکاران) یکی از اشکال معمول است و با سادهتر شدن ساخت ویدئو و پیشرفته شدن کامپیوترهای شخصی، فنویدیوها هم اکنون ظهور کردهاند.
امروزه تفاوت و مرز اصلی بین فنفیک و داستان اصلی، بهطور عمده توسط قانون کپیرایت ایجاد شده است، چون بسیاری از نوشتههای کلاسیک در اصل فنفیکهایی هستند که بنابر منابع قدیمیتر ایجاد شدهاند.
تفاوت اصلی بین فنفیک و داستانی که با الهام از داستانی دیگر نوشته شده، این است که داستانی که فنفیک بر اساس آن خلق شده، یک یا چندین نسخهی رسمی دارد که از لحاظ قانونی به یک شرکت، خالق یا هر دو تعلق دارد. بنابراین آثاری مثل «The Infancy Gospel of Thomas» که یکی از کتب کاذبه (کتابهای مشکوکی که راجع به زندگی حضرت عیسی نوشته شده و در انجیل آورده نشده) است، یا بسیاری از دگرگونیهای «افسانههای آرتوری» که در آنها جام مقدس وجود ندارد یا رابطهی بین لنسلات و گونیویر هیچوقت اتفاق نیفتاده، طبق این تعریف فنفیکشن محسوب نمیشوند. همچنین در مواردی که پس از مرگ یک نویسنده، عدهای (ترجیحاً نویسندگان حرفهای که قبلاً کار چاپ کردهاند) دنیای خلقشده توسط او را با حفظ قوانین کپیرایت و کسب رضایت بازماندن یا بستگانش، به صورت رسمی بسط میدهند، با پدیدهی فنفیکشن روبرو نیستیم؛ هرچقدر هم این کار سطح پایین باشد و طرفداران آن را خیانت به کار نویسندهی اصلی خطاب کنند و سعی کنند نادیدهاش بگیرند. آگوست درلت که خود یکی از مهمترین افراد در شناساندن و بسط دادن آثار لاوکرفت و اساطیر کثولهو بود، این کار را «مشارکت پس از مرگ» خطاب کرده است.
تا به حال هیچ بیانیهای پیرامون قانونی بودن یا قانونی نبودن فنفیکها در قانوننامهی آمریکا یا دادگاهها صادر نشده است، ولی برخی افراد اعتقاد دارند فنفیک با قانون کپیرایت مغایرت دارد.
نظر نویسندگان پیرامون فنفیکهای نوشته بر اساس دنیای خلقشده توسط خودشان متفاوت است که برخی از آنها را در زیر میخوانیم:
- جی.کی. رولینگ با در نظر گرفتن برخی محدودیتها، نظر بسیار مثبتی پیرامون فنفیکهای «هری پاتر» دارد.
- تامورا پیرس اعتقاد دارد فنفیک راه خوبی برای تقویت مهارت نوشتن برای نویسندههای بلندپرواز است.
- تری پرچت با وجود داشتن فنفیکها مشکلی ندارد و معتقد است هر چیزی میتواند مفید باشد تا موقعی که بشود با آن عاقلانه برخورد کرد.
- جرج آر. آر. مارتین، نفرتش از این پدیده را در وبلاگ خود ابراز کرده است؛ تا حدی که به گفتهی او نوشتن فکفیک بر اساس دنیای «نغمهی یخ و آتش» پیگرد قانونی به همراه دارد. به گفتهی او «خلق شخصیت یکی از مراحل نوشتن است.»
- جیمز بو، نویسنده و روزنامهنگار، حامی پَروپاقرص فنفیک است و اشاره میکند که خلق داستان از شخصیتها و فضای خلقشده توسط فردی دیگر، قدمی مثبت در راستای خلق شخصیت و فضا توسط خود فرد است.
بهطور کلی، واکنشها از درخواست Archie comics پیرامون حذف فوری فنفیکهای نوشته شده بر اساس آثارش تا چاپ یک سری از فنفیکهای باکیفیت Star Trek به صورت کتاب توسط شرکت فیلمسازی پارامونت متغیر بوده است. از برجستهترین فنفیکشنها که به کتابی مستقل تبدیل شد میتوان از «پنجاه سایهی خاکستری» نام برد که فنفیکشنی بود براساس کتاب «گرگومیش».
چند توصیه برای نوشتن فنفیک:
1. راجع به اثری که میخواهید بر اساس آن فنفیک بنویسید، خوب تحقیق کنید و اگر اخیراً آن را نخواندهاید یا ندیدهاید، زودتر این کار را انجام دهید.
2. فنفیک عموماً وقتی جذاب است که کار نویسندهی اصلی را دنبال کند. عوض کردن زیادی اتفاقات داستان اصلی ممکن است ذوق خیلیها را برای خواندن فنفیک شما کور کند.
3. فنفیک مکان خوبی برای بررسی احتمالات است. اگر برای فنفیک نوشتن دنبال موضوع میگردید، سوالهایی را از خود بکنید که با «چه میشد اگر» شروع میشوند، مثل:
- چه میشود اگر فلان شخصیت به جای این که مهربون باشد، ظالم بشود؟
- چه میشود اگر فلان شخصیت نمیرد؟
- چه میشود اگر فلانی و فلانی با هم ازدواج بکنند؟
- چه میشود اگر همین داستان به جای یک محیط قرون وسطایی، در یک محیط علمیتخیلی اتفاق بیافتد؟
و …
اگر قصد دارید از شخصیتهای داستان اصلی بدون تغییر دادن ماهیتشان استفاده کنید، هویت و شخصیت آنها را به همان شکلی که بودند، نگه دارید. مثلاً اگر یکی از ویژگیهای شخصیت موردنظر غرور است، نباید در فنفیک شما رفتار یک شخصیت فروتن را پیدا کند.
حالوهوای کلی داستان را برای خود تعیین کنید. برخی از فنفیکها بین چند حالوهوای کلی، بهطور مثال جدی و طنزآمیز گیر میکنند و این باعث میشود خواننده رغبتش را برای ادامه دادن ازدست بدهد.
اگر احساس میکنید توانایی خلق دنیا و شخصیتهای خود را دارید، وقتتان را با نوشتن فنفیک تلف نکنید؛ چون فنفیک، هر چقدر هم که تمرین خوبی برای نوشتن باشد، در آخر فقط یک فنفیک است و به هیچ عنوان جای داستان اصیل را نمیگیرد.
داستانهای معروفی که فنفیکهای بسیاری بر پایهی آنها نوشته شده:
هری پاتر - ناروتو - گرگومیش - بلیچ - پوکمون - ارباب حلقهها - پرسی جکسون و... .
حتی برخی آثار معروفی چون بهشت گمشده، اِنهاید، یولیسس، رومئو و ژولیت، آوای وحش، سه تفنگدار، سالار مگسها، مرد شنی و... را به نوعی فنفیکشن میدانند.
ارسال دیدگاه