علوم انسانی
در هفتههای گذشته در بخش دانستنیهای ادبی به مقولهی ژانر پرداختیم و دوازده گونه / ژانر ادبی و نوع رمان را برایتان معرفی کردیم. این بار به سراغ برخی از اصطلاحات دنیای ادبیات رفتهایم که بارها نامشان به گوشمان خورده یا در متون به چشممان آمده اما ممکن است که اطلاعات کافی از تعریف، کاربرد یا چگونگیشان نداشته باشیم.
هایکو
امروزه اغلب مردم جهان شعر ژاپن را با هایکو میشناسند. هایکو کوتاهترین گونهی شعری در جهان است که مبدع آن ژاپنیها هستند.
آنچه به عنوان اشعار هایکو میشناسیم، در حقیقت، سه بند آغازینِ (هوکّو)، اشعار زنجیرهای (رنگا) با مضامین طنزآمیز (سبک هایکای) است که در قرن هفدهم به قالبی مستقل در شعر ژاپن تبدیل شد. این قالب، نخست هوکّو یا هایکای خوانده میشد، اما «ماسائوکا شیکی» در قرن نوزدهم نام هایکو بر آن نهاد.
هایکوها از ۱۷ مُورا تشکیل شدهاند و به ترتیب از سه بند تشکیل میشود که بند نخست آن پنج هجا، بند دوم هفت هجا و بند آخر نیز پنج هجا دارند. البته باید توجه داشت که مقصود ما از هجا، مفهوم سنتی آن در ادبیات ژاپن است که با مفهوم هجا در زبانشناسی مدرن اندکی تفاوت دارد. هجا در معنای سنتی ژاپنی، معادل مفهوم «مورا» در واجشناسی مدرن است. مورا به معنی واحدهایی است که کشش یکسان دارند. اشعار هایکو، بدون قافیه ولی موزوناند؛ اما وزن آنها مانند شعرهای دیگر نیست. آنچه در اشعار این زبان ایجاد موسیقی میکند، تعداد هجاهای بندهای آن است. یعنی یک ژاپنیزبان با شنیدن بندهای متوالی پنج هجایی و هفت هجایی احساس میکند که با کلامی موزون و آهنگین روبهروست.
کیگُو
یکی از ویژگیهای هایکو استفاده از عناصر فصلی یا «فصلواژه» در آن است. منظور از فصلواژه، واژه خاصی در شعر است که به فصل معینی از سال اشاره میکند و در حقیقت، فصل هایکو را مشخص میکند. کیگُو یا فصلواژه شامل پنج گروه بهاری، تابستانی، پاییزی، زمستانی و روز نو است. البته نشانههای سال نو به دلیل قرار گرفتن سال نوی مسیحی در زمستان، جزو زمستان طبقهبندی میشوند. این کیگُو در ژاپن تازگی دارد. پیش از آن که ژاپن در سال ۱۸۷۳ میلادی تقویم گریگوری را جایگزین گاهشماری سنتی خود کند، سال نو در این کشور با بهار آغاز میشد. چند مثال از نشانههای فصلی:
بهارواژه: شکوفهی گیلاس، کوکو یا فاخته، گل کاملیا، قورباغه
تابستانواژه: کرم شبتاب، داروَگ
پاییزواژه: خرمالو، سرمای شب
زمستانواژه: برف
روز نو واژه: پایان سال
کیرهجی
در هایکوهای ژاپنی، کیرهجی یا برشواژهها بهطور معمول در انتهای یکی از سهپارههای شعر نمایان میشود و ایفاگر نقش وقفه و سکوت است. گفته میشود که برشواژهها از شعر حمایت ساختاری میکند. بسته به کلمهای که به عنوان برشواژه استفاده میشود و مکان آن در شعر، رشتهی افکار برای لحظهای قطع شده و بین عبارت رفته و عبارت نیامده همسنگی ایجاد میشود. شاید هم پایان باوقاری به شعر میدهد و احساس خاتمهیافتگی را تشدید میکند.
نماد و ذن
در هایکو نمادگرایی فراوان به کار برده میشود؛ نگفتهها و نیامدهها در آن بسیار است و خواننده میتواند آنها را در اندیشهی خود پر کرده و به هر شکلی که میخواهد تعبیر کند. کم نیست هایکوهایی که میتوان آنها را به چندین گونه تعبیر کرد؛ هنگامی که یک چیز دریافته شود، همراه با آن همه چیز دریافته میشود.
هایکو، در مضمون، یکسره از فلسفهی ذن پر است. اصولاً فرهنگ ژاپن تا آن حد از فلسفهی ذن متأثر است که منتقدی به نام سوگن اومری گفته فرهنگ و ذن در ژاپن مانند دو قلهی همنام هستند. ذن چند شاخه دارد: کیودو (راه تیراندازی)، کندو (راه شمشیر)، شودو (راه کلام)، چادو (راه چای) و راه هنر که عبارت است از نقاشی روی پارچه و هایکو.
پیشینهی هایکو به قرن پانزدهم میلادی میرسد. در آن زمان هایکو مبتنی بود بر فلسفهی ذن و به تدریج بر محور ریاضت در هنر یا هنر در ریاضت شکل گرفت. ایجاز حیرتانگیز هایکو در نظر شاعران هایکوسرا بازتاب سرراست واقعیت است.
ماتسو باشو
هایکو اقبال خود را در ژاپن مدیون هایکوسرای بزرگ ماتسو باشو است. در کلام او بود که هایکو در بستر فلسفهی ذن به عرفان نزدیک شد و در کلام او بود که عرفان و واقعیت در هم آمیخت.
مشهورترین هایکوی باشو برکهی کهن است که سرآغاز حرکت انقلابی او در فرم هایکوست:
«برکهی کهن
جهیدن غوکی
صدای آب»
در تفسیر آن مقالههای متعددی نوشته شده است و بعضی معتقدند این هایکو چکیده و عصارهی فلسفهی ذن است. هر سه عنصر در این هایکو همزمان جدا و به هم پیوسته است. غوک و برکه و صدای جهیدن غوک. بعضی این هایکو را نوعی اشراق (روشنشدگی) بودایی میبینند و برخی آن را تصویری واقعی. هایکو باید فیالبداهه و سهل و ممتنع باشد؛ هم از خردمندی نشان داشته باشد و هم از بیخردی. در عین سادگی، پیچیده باشد و در عین پیچیدگی، ساده. هایکو شعر دوگانگی انسان است در رویارویی با طبیعت، شعر حیرت و شعر تأمل است در هستی.
مشهورترین هایکو سرایان ژاپن عبارتند از:
ماتسو باشو (۱۶۹۴-۱۶۴۴)
یوسا بوسون (۱۷۸۳-۱۷۱۶)
کوبایاشی ایسا (۱۸۲۷-۱۷۶۴)
ماسا اکا شیکی (۱۹۰۲-۱۸۶۷)
هایکو به صورت سنتی از مسائلی چون زلزله، سیل، بیماری، شهوت، یا به روایتی جنبههای زشت طبیعت اجتناب میکند. آنچه برای شاعر هایکو جذابیت دارد از جنس گلها و درختان است، مرغان و غروب، ماه و عشق ناب. آنها که زندگیشان را با کار کردن تأمین میکردند با جنبههای منفی آن سر و کار داشتند، لیکن نجیبزادگان، روحانیون، نویسندگان، خوانندگان و هنرمندان زیبایی و لذت را در پدیدههای طبیعی میجستند. آنها فرصت خیالپروری و برخورد رمانتیک با طبیعت و تحمیل فلسفهای به آن را داشتند و در نتیجه به گروهی سرآمد در فرهنگ ژاپن تبدیل شدند. باشو مقالهنویس بود، بوسون نقاش و ایسا یک روحانی بودایی و در همان حال هر سه، شاعران هایکوسرای بهنامی نیز بودند.
شعر هایکو تنها به مرزهای ژاپن محدود نمیشود. شاعران بسیاری تحت تأثیر هایکو بودهاند. رد تأثیر هایکو را حتی در شاعران آمریکایی، خصوصاً شاعران نسل «بیت» میتوان جستوجو کرد.
در مورد هایکو بخوانیم:
شعر ژاپنی از آغاز تا امروز (شاملو و پاشایی) – هایکو، این جهان دیگر (ریچارد رایت) - آوای جهیدن غوک؛ شعرهای ژاپنی (زویا پیرزاد) - شکوفههای گیلاس: هایکو از باشو تا امروز (عطا دانایی) - صد هایکوی مشهور (دانیل سی. بیوکانن) - زنبور بر کف دست بودای خندان؛ گزینه هایکوهای مدرن (قدرتالله ذاکری) – هایکونویسی (سیروس نوذری) - قمری غمخوار در شامگاه خزانی (سید علی صالحی) - گرگی در کمین (عباس کیارستمی)- بیدها در باد(امیر آقایی) و... .
چند هایکو:
ای شکارچی سنجاقک
امروز او
چقدر پرواز کرده بود؟
(چینو نی)
کاغذ نرم
بر سر انگشتانم
زبری لغات
(جکی هاردی)
خو کن به تاریکی
پشت دیوار
جهنم است و روشنا
(سیروس نوذری)
سیراب میشوم
از سراب
شما باور نکنید
(عباس کیارستمی)
همهی ما، هر روز، هر لحظه
از تدفینِ دوبارهی خویش
به خانه برمیگردیم
(سید علی صالحی)
فرسودهام از ماندن
خوابهایم اما
هنوز در سفرهای دراز
(امیر آقایی)
ارسال دیدگاه