ادبیات
بیست و چهارم آبان، سالروز درگذشت رهی معیری (۱۲۸۸-۱۳۴۷)، غزلسرای نامی ایران است که از موسیقی سررشته داشت، آواز هم میخواند و به همین علت ترانههای زیادی هم سرود.
شهرت اصلی رهی در این زمینه، برمیگردد به ترانهی «شد خزان»، روی ملودیای از جواد بدیعزاده در دستگاه همایون، که سال ۱۳۱۳ ساخته شد. این ترانه آنقدر گل کرد که بعدها خوانندههای معروفی مثل بنان، ویگن، هوشمند عقیلیمهر و... هم بازخوانیش کردند. این ترانه را با صدای بدیعزاده میشنویم:
متن ترانه:
شد خزان گلشن آشنایی
بازم آتش به جان زد جدایی
عمر من ای گل طی شد بهر تو
وز تو ندیدم جز بدعهدی و بیوفایی
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری با تو چه دارد سود؟
آفت خرمن مهر و وفایی
نوگل گلشن جور و جفایی
از دل سنگت آه
دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن میپرستم
تا هستم
تو و مست از می به چمن چون گل خندان
از مستی بر گریه من
با دگران در گلشن نوشی می
من ز فراقت ناله کنم تا کی
تو و می چون لاله کشیدنها
من و چون گل جامه دریدنها
به رقیبان خواری دیدنها
دلم از غم خون کردی
چه بگویم چون کردی
دردم افزون کردی
برو ای از مهر و وفا عاری
برو ای عاری ز وفاداری
که شکستی چون زلفت عهد مرا
دریغ و درد از عمرم
که در وفایت شد طی
ستم به یاران تا چند
جفا به عاشق تا کی
نمیکنی ای گل یک دم یادم
که همچو اشک از چشمت افتادم
تا کی بیتو بود از غم خون دل من
آه از دل تو
گر چه ز محنت خوارم کردی
با غم و حسرت یارم کردی
مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من
هر چه توانی ناز
کز عشقت میسوزم باز
ارسال دیدگاه