قبل از این که به تعریف جستار بپردازیم، بیایید متنی را باهم بخوانیم:
«میگویند برای راه پیدا کردن در دل، راهی جز شکست آن نمیدانند. من هم میگذارم کتابها دلم را بشکنند. وارد کتابفروشی که میشوم اول دوری میزنم، کتابی تازه یا کتابی که چشمم را گرفته را زیرچشمی نگاه میکنم و ازش دور میشوم. کتابهای قدیمیتر را از نظر میگذرانم، با خودم راحتتر میشوم و دوباره برمیگردم. دستی به کتاب تازه میکشم. طرح جلدش. نام مؤلف و مترجم. این کتاب چه جور کتابی است؟ قرار است با من چه کند؟ بعد میگذارم از کتابفروشی میروم میگذارم دلم بشکند و مال من نشود. بعد از چند روز، آن را میخرم توی نایلون نمیگذارم. دستم میگیرم. پیاده باهاش راه میروم. تا خانه روی جلدش را نگاه میکنم. مقدمههای کوتاه را چندین بار میخوانم...»
نوشتۀ بالا از شمیم مستقیمی، نمونهای از جستار است.
بیش از ۴۰۰ سال است که مقالات شخصی، جزو پرطرفدارترین و جذابترین انواع نوشتهها به شمار میروند.
متون روان و عمدتاً سادهای که میتوانند با خواننده ارتباط تنگاتنگ و صمیمی برقرار کنند و تجربهای از یک خوانش خوب را در اختیار وی قرار بدهند.
با این مقدمه، به تعریف جستار میپردازیم.
جستار یا Essay نوشتهای است کوتاه و غیرداستانی در رابطه با موضوعی خاص که نویسنده به آن فکر میکند.
درواقع نویسنده تلاش میکند علایق و دیدگاه خود را در قالب نوشتهای آزاد و شخصی، بیان کند.
ازآنجا که نثر جستارها، روان و شخصی هستند، خواننده نهتنها متن را میخواند بلکه میتواند با آن ارتباطی قوی برقرار کند.
این نوع نوشتهها، مستقیماً از احساسات نویسنده سرچشمه میگیرند و علایق و ترجیحات وی را بروز میدهند.
به دلیل این که متن جستار مستقیماً از اندیشۀ نویسنده خلق میشود، یک راه مناسب برای شناساندن فرد به دیگران و شیوهای برای اشتراکگذاری مهمترین اولویتهای فکری و عقیدتی شخص است.
یکی از مهمترین نکاتی که در جستارنویسی وجود دارد و آن را از سایر انواع مقالات و نوشتهها متمایز میکند، این است که دستورالعملهای مشخص و اصول و قواعد سخت بر آن حاکم نیست.
درواقع جستارنویس، آزادی عمل بیشتری نسبت به دیگر نویسندگان دارد و میتواند کلمات و موضوعات را با اتکا به دانش شخصی و از دریچۀ ذهن خود، خلق کند.
به دلایل بیانشده در بالا، هرکسی میتواند در قالب جستار، تجربیات و طرز فکر خود را در مورد موضوعات مختلف بنویسد و به هیچ منبع خارجی و تحقیقات خاصی هم نیاز نخواهد داشت.
ممکن است این سؤال پیش بیاید که موضوعاتی که در قالب جستارنویسی جای میگیرند، میتوانند چه عناوینی داشته باشد.
باید گفت موضوع جستار میتواند هر آن چیزی باشد که نویسنده میخواهد دربارۀ آن خبر بدهد، او را به وجد میآورد، نقطه عطفی در زندگیاش ایجاد میکند و یا دغدغهای است که برای مدتها همراه او بوده.
سوژهای که برای جستارنویسی انتخاب میشود کاملاً شخصی است اما نویسنده به دنبال این است که از قِبل جستارنویسی، احساساتش را در مورد موضوعی خاص بیان کند و یا حرفی ناگفته را به خواننده منتقل نماید.
برخی از عناوین جستارنویسی:
تجربۀ شخصی
حادثه و اتفاقاتی شخصی
حکایت
خاطره
برداشتهای شخصی از یک موضوع
نگرانیهای شخصی
تجربیات شغلی
خلاصۀ کتابها، مقالات، داستانها
مهمترین ویژگیهای جستار
اگر در این نوشته به بررسی موضوعی خارج از زندگی نویسنده پرداخته میشود، همواره دیدگاه شخصی وی بر موضوع سایه میاندازد.
جستارنویس در رابطه با موضوعی واحد نظر خود را بیان میکند که ممکن است خواننده با آن موافق یا مخالف باشد.
جستارنویس افکار خود را بیان میکند درنتیجه نیاز نیست برای اقناع مخاطب تلاش کند.
جستارنویسی نوعی خودافشایی نویسنده است و از مهمترین درگیریهای ذهنی او سرچشمه میگیرد.
جستار، نگاهی اجمالی به زندگی نویسنده است.
ترکیب کلمات، طول متن، ساختار جملات و انتخاب موضوعات، کاملاً آزادانه است و از چارچوبهای از پیش تعیینشده تبعیت نمیکند.
همانگونه که بیان شد جستارنویس میتواند در رابطه با نوشتههای خود آزادی عمل داشته باشد، اما باید به این نکته دقت کنیم که هر متنی، فارغ از نوع نگارش یا موضوعیتی که دارد، باید جذاب باشد.
برای این که متن جستار خواندنیتر شود و خواننده ارتباط بهتری با آن برقرار کند، از این پس میکوشیم پیشنهاداتی در رابطه با ساختار درست نگارش جستار و مهمترین نکات مرتبط با آن، در اختیار شما قرار دهیم تا به عنوان یک جستارنویس، نهتنها به صورت حرفهای آن را انجام دهید و از نوشتههای خود لذت ببرید، بلکه بتوانید آنها را با دیگران نیز به اشتراک بگذارید.
۸ گام برای تبدیل شدن به جستارنویس حرفهای
همانطور که به تعریف جستار پرداختیم، بیان کردیم که «جستار یا Essay، نوشتهای است کوتاه و غیر داستانی در رابطه با موضوعی خاص که نویسنده به آن فکر میکند.»
درواقع نویسنده تلاش میکند علایق و دیدگاه خود را در قالب نوشتهای آزاد و شخصی، بیان کند.
و با توجه به اینکه جستارنویسی یکی از بهترین راههای نویسندگی است، در این قسمت تلاش میکنیم مهمترین نکات مرتبط با جستارنویسی را در اختیار شما قرار دهیم.
این نکات در قالب ۸ گام مجزا بیان میشود و انتظار میرود با تمرکز بر آنها و بهکارگیری دقیق این نکات بتوانید مهارت جستارنویسی را کسب کنید.
گام اول: درک ساختار جستار
سادهترین ساختاری که میتوان برای جستار برشمرد، ساختاری سه مرحلهای است که شامل معرفی، بدنۀ اصلی و نتیجهگیری است.
رعایت چنین ساختاری باعث میشود متن جستار، متنی منسجم، خواندنی و مفید باشد و تا حد امکان از سردرگمی خواننده جلوگیری کند.
این ساختار باعث میشود منظور اصلی نویسنده، به بهترین شکل بیان شود.
مرحلۀ اول: معرفی
بهترین راه برای شروع متن جستار این است که با جملاتی نوشتۀ خود را آغاز کنید که برای خواننده جذابیت داشته باشد و احساس او را با متن درگیر کند.
در این مرحله به صورت غیرمستقیم از خواننده میخواهید که تا انتهای متن با شما همراه بماند.
برای رسیدن به این منظور، بهتر است ایدههای اصلی و بهترین کلماتتان را در قسمت معرفی بگنجانید و یک شروع انفجاری داشته باشید.
به این ترتیب، ضمن اینکه از ایدۀ اصلی متن دور نمیشوید، خواننده را مطمئن میکنید که از ادامۀ نوشتۀ شما لذت خواهد برد.
مرحلۀ دوم: بدنۀ اصلی
بدنۀ متن جستار میتواند پاراگرافهای مختلفی داشته باشد که داستان اصلی نوشتۀ شما را به خواننده معرفی میکند.
درواقع بدنۀ اصلی، در راستای توضیحاتی است که در قسمت معرفی به خواننده عنوان کردهاید.
برای این که جذابیت بدنۀ اصلیِ نوشته بیشتر شود، بهتر است یک ساختار کلی در رابطه با آنچه میخواهید بنویسید در ذهن داشته باشید و تلاش کنید آن را به بهترین نحو ممکن در قالب چند پاراگراف، وارد کنید.
نکتهای که بهتر است در نوشتن پاراگرافها رعایت کنید این است که در هر قسمت، سه بخش عنوانشده در ساختار اصلی را رعایت کنید.
به این ترتیب که در هر پاراگراف شروع، بدنه و نتیجهگیری داشته باشید.
با هر پاراگرافی که مینویسید، سیگنالی را به خواننده ارسال میکنید که در بهترین حالت، باید پیامهای ارسالی تا حد زیادی همراستا باشند.
ازاینرو، بهتر است هر پاراگراف، در ادامۀ توضیحات پاراگراف قبلی بوده و بهنوعی، آغازی برای پاراگراف بعدی را در دل خود داشته باشد.
مرحلۀ سوم: نتیجهگیری
متن جستار را با یک پاراگراف تأثیرگذار و کاربردی، ببندید. بهترین حالت برای نتیجهگیری این است که خلاصهای باشد از آنچه در قسمت معرفی و بدنۀ اصلی عنوان کردید و بیانکنندۀ نتیجهگیری خاصی باشد که در ذهن دارید.
بینش اصلی شما در قسمت نتیجهگیری خود را نشان میدهد و خواننده میتواند در رابطه با نوع دیدگاه شما قضاوت کند.
بهترین متن برای نتیجهگیری، نوشتهای است که با قسمت آغازین متن مرتبط و ادامۀ زنجیروار بدنۀ اصلی باشد.
گام دوم: به دنبال ایدهای الهامبخش باشید.
بعضی روزها هستند که ایدههای جدید در ذهن ما فوران میکنند و در برخی روزها هم، توانایی لازم برای ایدهپردازی را نداریم و حتی نمیتوانیم به یک موضوع جذاب و موردتوجه، فکر کنیم.
مراحلی وجود دارد که به شما کمک میکند تا ایدههای جدید را راحتتر شکار کرده و آنها را به روی کاغذ بیاورید.
دفترچهای داشته باشید که بتوانید همیشه و در هر جا آن را همراه خود ببرید.
هر زمانی که توانستید، ایدهای جدید را در آن یادداشت کنید. این ایدهها ممکن است طی یک سفر، در تاکسی، در خیابان یا حتی در خواب به ذهن شما برسند. معطل نکنید. هر آنچه را به ذهنتان رسید سریع یادداشت کنید.
این دفترچه، ابزاری میشود برای اینکه به عنوان منبعی قابلاتکا از آن استفاده کنید تا در روزهایی که از الهام خبری نیست، دست شما خالی نماند و ذهن شما را به یک ایدۀ خوب مجهز میکند.
ساعاتی از شروع روز را به نوشتن اختصاص دهید.
تلاش کنید بدون وقفه و بدون فکرکردن، هر آنچه را به ذهنتان میرسد یادداشت کنید. بهترین حالت این است که روزانه سه صفحۀ کامل را از جریان ایدههایی که به ذهنتان خطور میکند، بنویسید.
به این ترتیب شفافیت بیشتری از زوایای مختلف ذهن خود دارید و برای پیدا کردن ایدههای جدید، میتوانید به قسمتهای مختلف این نوشتهها مراجعه کرده و از دل آنها، موضوعاتی جالب را استخراج کنید.
جستجو کردن در اینترنت را فراموش نکنید.
بسیاری از ایدههای جدید، جذاب و موردتوجه در اینترنت وجود دارند. سایتهای مختلفی که در رابطه با موضوعات موردعلاقۀ شما محتوا داشته باشند، بهوفور یافت میشوند.
هرروز، زمانی را برای جستجو در اینترنت اختصاص دهید و تلاش کنید در مورد موضوعات موردعلاقۀ خود، فهرستی از سایتها و وبلاگهای مفید را بیابید. با فهرست کردن این منابع مفید، میتوانید هرروز به آنها سر بزنید و ایدههای جدیدی برای نوشتن متن جستار خود بیابید.
گام سوم: گرامر و اصول نوشتاری خود را تقویت کنید.
با مراجعه به کتابهای مختلف در رابطه با نویسندگی و یا حضور در کلاسهای نویسندگی، تلاش کنید گرامر و اصول نوشتار درست را یاد بگیرید. این کار شما را به حرفهای بودن نزدیکتر میکند و متن جستار را جذاب و خواندنیتر خواهد کرد.
هرچقدر هم که ایدههای شما جذابیت داشته باشند و متن خوبی را آماده کرده باشید، در صورتی که اصول و قواعد نوشتن را به درستی رعایت نکنید، نمیتوانید انتظار متنی خواندنی و درخورِ توجه داشته باشید.
درستنویسی به شما کمک میکند منظور اصلیتان را در قالب کلمات و جملات زیباتر به کار ببرید و متن جستار گیراتر و خواندنیتری داشته باشید و به خوانندۀ شما کمک میکند تا از نوشتهای کسلکننده به دور باشد و روانی متن، او را به همراهی بیشتر با شما سوق دهد.
گام چهارم: صدا و لحن نوشتاری خود را پیدا کنید.
متن جستار شما، تنها تعدادی کلمه و عبارت به هم وصل شده نیست. بیشترین چیزی که باید در یک جستار دیده شود، صدای منحصربهفرد شماست.
آزادی نوشتن، در جستارنویسی بسیار زیاد است. جستار، نوشتاری است که صدای درونی شما را به خواننده منتقل میکند. پس بهترین حالت برای نوشتن متن جستار این است که با لحن خاص خودتان نوشته شود. لحنی که در نوع بیان آن و طرز استفادۀ کلمات در آن، آزادی عمل دارید.
متن جستار، سرشار از احساسی است که شما نسبت به موضوعی خاص دارید. باید تلاش کنید این موضوع را از دریچۀ قلبتان بنویسید تا راحتتر به ذهن خواننده راه پیدا کند.
وقتی متنی را با صدای منحصربهفرد خود مینویسید، امکان برقراری ارتباط با خواننده را چندین برابر افزایش میدهید. به این ترتیب، خواننده با عقاید و دیدگاه شما همگام و همراه میشود و احساس بهتری از خواندن متن جستار خواهد داشت.
بسیار مناسب است که از موضوعاتی در متن جستار سخن بگویید که شخصیت شما را بهتر نشان بدهد. میتوانید علاوه بر اینکه از طرز فکر خود مینویسید، از سبک زندگی، باورها، ارزشها و حتی کارهای روزمره و دغدغههای روزانۀ خود هم بنویسید. این نوع متون، به دلیل اینکه از دل زندگی واقعی شما نشاءت میگیرند، میتوانند صدای خاص شما را بهتر نشان بدهند.
گام پنجم: توصیفات خاص خودتان را به کار ببرید.
سعی کنید با لحن توصیفی بنویسید. برای این کار از تمامی حواس خود استفاده کنید. اجازه بدهید مخاطب، با کفشهای شما راه برود، هر آنچه را شما میبینید از دریچۀ دیدگاه شما ببیند و مانند شما احساس کند.
اجازه دهید مخاطب بداند چه چیزی شما را برآشفته میکند؟ چه چیزی احساسات ناب شما را برمیانگیزاند؟ بگذارید خواننده با خودِ واقعیتان آشنا شود و با خواندن متنی که نوشتهاید، احساس کند به قدر کافی با جنبههای پررنگ وجودیتان، آشنایی پیداکرده است.
گام ششم: لحن نوشتاری و دیدگاهتان را هماهنگ کنید.
ازآنجا که جستار، نوشتهای شخصی و راهی برای بیان علایق و دیدگاههای خودتان است، باید دقت کنید با هر ضمیری که برای نوشتن استفاده میکنید، در حال انتقال دیدگاهی کاملاً شخصی هستید.
همیشه لازم نیست از دید اول شخص و با ضمیر «من»، بنویسید؛ اما نکتهای که باید همواره مدنظر قرار دهید این است که جستار درنهایت از دیدگاه شخصی شما قرار است به مسائل نگاه کند و بهتر است که لحن و صدای خودتان در سراسر متن وجود داشته باشد.
گام هفتم: ویرایش کنید، ویرایش کنید، ویرایش کنید.
مهم نیست که چطور مینویسید، کدام مفاهیم را در کدام پاراگرافها میگذارید و یا چه ترتیبی برای ابراز عقاید خود به کار میبرید. قسمت بسیار مهمی از نوشتن، ویرایش کردن است.
بعدازاین که متن را مینویسید، به خودتان اجازه دهید چند ساعت و یا چند روزی از آن بگذرد، سپس به سراغش بروید و شروع به ویرایش کنید.
به خاطر داشته باشید که اگر بخواهید کل متن را هم تغییر بدهید، اصلاً مهم نیست و مانعی ندارد. خودتان را برای ویرایش کردن، کاملاً آزاد بگذارید. تلاش کنید متنی را که نوشتهاید، در ذهن خودتان و از دیدگاه خوانندههایتان، بخوانید.
ببینید آیا گرامر و دستور زبان درستی را به کار بردهاید؟ ایدههایتان را شفاف و روشن بیان کردهاید؟ جملهبندیها درست هستند؟ صدای نوشتارتان به قدر کافی شفافیت دارد؟ میتوانید برای خواناتر شدن متن، جملاتی را حذف کنید؟
اگر ویرایشکردن متنی که نوشتهاید برایتان سخت است، میتوانید از اشخاص دیگری کمک بگیرید. خوبی این کار، دخیل کردن ذهنی بیرونی بر روی نوشتههایتان است. به دلیل آشنا نبودن آن ذهن با نوشتۀ شما، ممکن است نکاتی را شفاف کند که از دید خودتان پنهان مانده باشد.
گام هشتم: مطالعه کنید.
خواندن انواع کتابها، خصوصاً جستارهایی که دیگران نوشتهاند، به افزایش مهارت شما کمک زیادی میکند. هرکجا که جستاری یافتید، آن را بخوانید. خود را مقید به نویسنده و یا سبک خاصی نکنید.
در روزنامه، مجله، فضای دیجیتال و هر جا توانستید متنی گیرا و جذاب بیابید، آن را با دقت مطالعه کنید. به ساختاری که در آنها استفادهشده است، دقت کنید، به نحوۀ شروع کردن و پایان دادن به متن دقت کنید.
اگر قسمتهایی را میپسندید، آنها را یادداشت کنید و عمیقتر در مورد آنها بیندیشید. بهترین نویسندگان، خوانندگانی مشتاق هستند که برای خواندن متون مختلف، زمان و انرژی کافی صرف میکنند.
یکی از مهمترین مراحل برای شروع هر نوع نوشته، انتخاب موضوع است. میتوان گفت با پیدا کردن تیتر مناسب برای نوشته، قسمت عمدهای از جریان نوشتن سپری میشود و این عنوان، پایهای میسازد تا قسمتهای مختلف محتوا، بر اساس آن شکل بگیرد.
ازآنجاکه جستار، نوشتهای شخصی است، محدودیت بسیار کمتری برای انتخاب موضوع در آن وجود دارد؛ اما اشراف داشتن به موضوعاتی جذاب که هم برای نویسنده و هم مخاطب قابلتوجه باشد، باعث خواندنی شدن محتوا میشود.
ارسال دیدگاه