برایان مگی فلسفهدان، نویسنده، پژوهشگر، روزنامهنگار و سیاستمدار بریتانیایی ۱۲ آوریل ۱۹۳۰ میلادی در شرق لندن به دنیا آمد و ۲۶ ژوئیه ۲۰۱۹ خورشیدی در ۸۹ سالگی در آکسفورد درگذشت.
مگی بیش از آن که شهره به فیلسوفی باشد، شهرت خود را مرهون نقش استثناییاش در ترویج فلسفه برای همگان بود. او فلسفه را از گوشهی تنگ و تاریک کتابخانهها، لابهلای خاکگرفتهی کتابها، کلاسهای تخصصی دانشگاهی و حلقهی بستهی فیلسوفان با آن زبان زرگریشان، به میان مردم کوچه و بازار برد و به زبانی همهفهم درآورد، بی آن که از اصالت فلسفه بکاهد. بدین سان او نقش بزرگی در آشتی فضای عمومی با فلسفه ایفا کرد. او نه تنها بر فهم عمومی انگلیسیزبانها از فلسفه اثر گذاشت بلکه از رهگذر ترجمهی آثارش بر فضای عمومیِ بسا زبانهای دیگر از جمله فارسی، اثر نهاد. او در طول عمر حرفهای خود نزدیک به سی کتاب منتشر کرد.
پدر او، فردریک، لباسفروشی فرهیخته با تحصیلات رسمی اندک بود. او رابطه نزدیکی با پسرش داشت و عشق به موسیقی و تئاتر را در دل او کاشت. علاقه به موسیقی موجب شد که برایان بعدها دو کتاب در باب ریشارد واگنر موسیقیدان، آهنگساز و رهبر ارکستر قرن نوزدهمی آلمانی بنویسد. مگی در این دو اثر کوشید تأثیر فلسفه بر واگنر را بررسی کند. جای ترجمهی فارسی این دو اثر به فارسی خالی است. مگی همچنین به عنوان منتقد موسیقی در نشریات مطلب مینوشت. مگی در گفتوگویی با رامین جهانبگلو میگوید اگر یک بار دیگر به دنیا بیاید به جای فلسفه به دنبال موسیقی میرود، زیرا از نظر او هنر، ژرفتر از فلسفه است.
رابطهی برایان با مادرش، شیلا، به خوبی رابطهاش با پدرش نبود. مادرش به علایق فرهنگی پسرش بیاعتنا بود. در مورد رابطهی خود با مادرش، مگی در آخرین مصاحبه زندگیاش میگوید: «مادرم هیچکس را دوست نداشت. آدمی خالی از محبت بود. به من و خواهرم میگفت که ما را دوست ندارد.» برایان ۹ ساله بود که خانوادهاش از شرق لندن کوچ کردند تا از بمباران آلمانیها در جنگ جهانی دوم در امان باشند؛ گرچه خانهی آنها از بمباران در امان نماند و منطقهی زندگی آنها در شرق لندن بر اثر بمباران آلمانیها در جنگ جهانی دوم با خاک یکسان شد.
مگی در دانشگاه آکسفورد تاریخ و فلسفه خواند. دورهی دکترای فلسفه را در این دانشگاه نیمهکاره رها کرد و به دانشگاه ییل رفت. در آنجا نیز تنها یک سال فلسفه خواند. اولین اثر مگی مجموعهاشعارش بود که به خرج خودش آنها را به سال ۱۹۵۱ منتشر کرد. او بعدها گفت که به خاطر کیفیت برخی از اشعارش شرمنده است و از انتشار این اثر پشیمان.
او سال ۱۹۷۴ از حوزهی انتخابی لیتون در شمال شرقی لندن به نمایندگی مجلس بریتانیا رسید. او در آن زمان عضو حزب کارگر بود. بعدها با گرایش حزب کارگر به چپ از این حزب جدا شد. او تا سال ۱۹۸۳ در سمت نمایندگی مجلس باقی ماند. مگی سپس سیاست را برای همیشه ترک گفت. او از دوران نمایندگی خود به عنوان بیهودهترین دوران زندگیاش یاد میکرد.
در روزگاری که کسی چون بوریس جانسون از نمایندگی مجلس عوام بریتانیا به نخستوزیری میرسد ـ فردی که به سخنان و رفتارهای نسنجیدهاش مشهور است- تصور این که روزگاری نه چندان دور پژوهشگر و فلسفهدان برجستهای چون مگی نمایندهی مجلس این کشور بوده است، گویی نشان از آن دارد که در غیاب اهل فلسفه، سیاستورزی در بریتانیا چه مایه پسرفت کرده است.
مگی همیشه به فلسفهی کارل پوپر علاقه داشت. او کتاب کمحجم و خوشخوانی در شرح فلسفهی پوپر نوشت (چاپ نخست ۱۹۷۳). منوچهر بزرگمهر در سال ۱۳۵۹ خورشیدی این کتاب را به فارسی ترجمه و خوارزمی آن را منتشرکرد. او در سالهای۱۹۷۰ و ۱۹۷۱ میلادی در رادیوی بیبیسی به اجرای برنامهای با عنوان «فلسفهی مدرن بریتانیا» پرداخت. در این برنامهی رادیویی او با برخی از فیلسوفان برجستهی بریتانیایی و آمریکایی در باب فلسفهی اخلاق، فلسفهی دین، فلسفهی هنر و فلسفهی علوم اجتماعی به گفتوگو پرداخت.
سال ۱۹۷۷ میلادی، مگی رمانی با عنوان «مواجهه با مرگ» منتشر کرد. از نظر مگی تنها مرگ است که میتواند به زندگی انسان معنا ببخشد. چیزی که همیشه وجود داشته باشد، معنای خود را از دست میدهد. پس به تعبیر سهراب سپهری «و اگر مرگ نبود، دست ما در پی چیزی میگشت». ترجمهی فارسی این رمان سرنوشت عجیبی یافت. ترجمه به سال ۱۳۹۷ خورشیدی از سوی «نشر نو» منتشر شد. مجتبی عبداللهنژاد، مترجم این اثر، در مقدمهی چند خطیای که بر ترجمه این رمان نوشته مینویسد: «در تمام مدتی که این کتاب را ترجمه میکردم، به مرگ فکر میکردم. شبح مرگ بالای سرم ایستاده بود. خیال میکردم قهرمان داستان که بمیرد، من هم میمیرم. نمردم. ولی شبح مرگ هنوز بالای سرم ایستاده، رهایم نمیکند.» شبح مرگ اما چندان بالای سر مترجم نایستاد. عبداللهنژاد مدت کوتاهی پس از پایان ترجمه این کتاب در سن چهلوهشت سالگی به سال ۱۳۹۶خورشیدی در گذشت. برگردان فارسیِ مواجهه با مرگ، یک سال پس از مرگ مترجم منتشر شد.
Image caption در سال ۱۹۷۸ مگی برنامهی مشابهی، اینبار برای تلویزیون بیبیسی، با عنوان «مردان اندیشه» اجرا کرد. مگی در همان سال این گفتوگوها را در کتابی منتشر کرد. این کتاب بعدها با عنوان «مردان اندیشه» به ترجمهی عزتالله فولادوند به فارسی ترجمه و منتشر شد و خوانندگان وسیعی یافت. او در این برنامه همچنین با برخی از متخصصان نامور در باب فلسفهی فیلسوفان از جمله، در باب فلسفه مارکس با چارلز تیلور، در باب مکتب فرانکفورت با هربرت مارکوزه، در باب فلسفه زبان با جان سرل، در باب فلسفه چامسکی با خود چامسکی، در باب فلسفه علم با هیلاری پاتنم، در باب فلسفه سیاسی با رونالد دورکین و در باب فلسفه و ادبیات با آیریس مرداک به گفتوشنود نشست. بخشی از این مصاحبهها همان موقع در کتابی با عنوان «فلسفهی مدرن بریتانیا» از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شد. این کتاب با عنوان «فلسفهی نوین بریتانیا» به ترجمهی ابوالفضل رجبی از سوی نشر نقش جهان منتشر شده است. این اثر خوانندگان وسیعی در فارسی یافت. گفتوگوهای مگی را شبکه چهار تلویزیون ایران به فارسی دوبله و پخش کرد. به جای برایان مگی، در دوبله فارسی، نصرالله مدقالچی دوبلور پرسابقهی ایرانی سخن میگوید. میتوان گفت صدای مدقالچی در دوبلهی فارسی از صدای خود مگی در نسخهی اصلی فیلسوفانهتر است.
مگی ده سال بعد در ۱۹۸۷ مجموعه گفتوگوهای تلویزیونی دیگری برای تلویزیون بیبیسی با عنوان «فیلسوفان بزرگ» دربارهی فیلسوفان غربی از افلاطون تا ویتگنشتاین ساخت. او مجموعه گفتوگوها را در کتابی با همین عنوان منتشر کرد. این کتاب با عنوان «فلاسفهی بزرگ: آشنایی با فلسفهی غرب» به ترجمهی عزتالله فولادوند و از سوی نشر خوارزمی منتشر شد.
مگی در سال ۱۹۸۳ کتاب «فلسفهی شوپنهاور» را منتشر کرد. این اثر همچنان یکی از کتابهای مهم در شناخت فلسفهی شوپنهاور به حساب میآید. مگی از این اثر خود بیش از آثار دیگرش راضی بود. این کتاب را رضا ولییاری به فارسی ترجمه و نشر مرکز منتشر کرد.
سال ۲۰۰۱ مگی کتاب مفصل و پر نقشونگاری با عنوان «سرگذشت فلسفه» منتشر کرد. این کتاب اثری مقدماتی و خوشخوان در تاریخ فلسفه از یونان باستان تا فلسفهی معاصر بود. این اثر با دو ترجمه مختلف حسن کامشاد، نشر نی و مانی صالحی علامه، نشر کتاب آمه منتشر شد.
مگی خیلی زود از همسر سوییسیاش جدا شد و هیچگاه دیگر ازدواج نکرد، گرچه رابطههای بلندمدت پیشه کرد. حاصل ازدواج او تنها یک دختر بود. جلد سوم و آخرین جلد از خاطرات مگی یک سال پیش از مرگ او به سال ۲۰۱۸ میلادی منتشر شد.
مگی با وجود تأثیر بزرگی که بر تقریر و ترویج فلسفه گذاشت، میتوان گفت که ناکام از دنیا رفت. او، به گفتهی خودش، در تمام عمر فلسفیاش کوشید از تقریرگر و مروّج فلسفه به مقام فیلسوفی نوآور ارتقاء یابد. این تقلا را حتی در آخرین کتاب فلسفی خود «پرسشهای غایی» که تنها سه سال پیش از مرگ او منتشر شد، نیز میتوان دید. مگی اما خود معتقد بود به مقام فیلسوفی نوآور نرسیده است. او در آخرین مصاحبهی عمر خود که تقریباً یک سال پیش از مرگش انجام شد، میگوید: «پوپر متفکری نوآور بود، راسل از خلاقیّت بهره داشت، انیشتین بیشک از چنین خلاقیتی برخوردار بود ... من اما با تمام وجود دریافتم که هرگز نمیتوانم مثل آنها باشم، هرگز. کاش میتوانستم.» او که تجربهای شکستخورده هم در آهنگسازی داشت، راه خودش را به دین هم بسته میدید، او ندانمانگار بود. در گفتوگویی که تقریباً سه دهه پیش، رامین جهانبگلو با او داشته، مگی میگوید: «من یک ایدهآلیست اشراقی هستم، ولی فرد مذهبی نیستم و به خدا و جاودانگی روح اعتقاد ندارم اما الان که ۷۰ سال سن دارم، آرزو میکنم که ای کاش در من اعتقاد مذهبی وجود داشت. این چیزی است که دلم میخواهد...».
ارسال دیدگاه