جلال آل احمد، نويسندهی معاصر ايرانی و از چهرههای برجستهی داستاننويسی معاصر فارسی است که از خويش سبکی ويژه را به نمايش گذاشت. حضور او در ادبيات معاصر فارسی، حضوری تاثيرگذار و تعيينکننده بود و او با مختصاتی که در نثر خويش به نمايش گذاشت، الگوی نويسندگی بسياری از صاحبان قلم شد.
زندگی:
جلال آل احمد در سال ۱۳۰۲ در محلهی سید نصرالدین از مجلههای قدیمی شهر تهران در خانوادهای روحانی و اصالتاً اهل طالقان به دنیا آمد. کودکی وی در محیطی کاملاً مذهبی گذشت. پدر جلال تمام سعی خود را به کار بست تا از او جانشینی برای خود پرورش دهد؛ اما کوششهای پدر در تربیت مذهبی کودک به ناکامی انجامید و پس از پایان یافتن دورهی تابستان، جلال روانهی بازار کار شد تا حداقل حرفهای برای گذران زندگی خود بیاموزد. جلال روزها به کارهایی چون ساعتسازی، سیمکشی برق، چرمفروشی و ... میپرداخت و شبها دور از چشم پدر در کلاسهای شبانهی مدرسهی «دارالفنون» به تحصیل خود ادامه میداد. دوران دبیرستان او نیز مصادف با جنگ دوم جهانی بود. در همین دوران پدر به دلیل حضور برادر بزرگتر جلال در نجف، شرایط را برای اجرای خواست قلبی خود فراهم دید و بار دیگر فرزند جوان خود را روانهی نجف کرد تا به تحصیل علوم حوزوی بپردازد؛ اما جلال بیشتر از دو ماه زندگی با برادر را تاب نیاورد و به ایران بازگشت.
پس از بازگشت از نجف در سال ۱۳۲۲ وارد دانشسرای عالی شد و در سال ۱۳۲۵ در رشتهی ادبیات فارغالتحصیل شد. جلال در سال ۱۳۲۴ با چاپ داستان «زیارت» در مجلهی سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال مجموعهداستانی به نام «دید و بازدید» را منتشر کرد. وی در سال ۱۳۲۶، بهعنوان آموزگار در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد و در همین زمان تحصیلات خود را در رشتهی ادبیات فارسی ادامه داد. او در رسال ۱۳۲۷ در اتوبوس اصفهان به تهران با سیمین دانشور، داستاننویس و مترجم معاصر، آشنا شد و در سال ۱۳۲۹ با وی ازدواج کرد.
آل احمد در سال ۱۳۳۰ پیش از آن که از رسالهی دکترای خود با عنوان «قصه هزار و یکشب» دفاع کند، تحصیلات دانشگاهی خود را نیمهکاره رها کرد. در کتاب «خدمت و خیانت روشنفکران» جلال بیعلاقگی خود را نسبت به دریافت درجهی «دکترا» به کمسوادی برخی از استادان دانشگاه مربوط دانست. جلال همچنین در دیدار با علی شریعتی از نیمهکاره رها کردن تحصیلات تکمیلی خود بهعنوان «موهبت» یاد کرد. این نویسنده و مترجم در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ پس از سالها قلمزدن در عرصههای مختلف نوشتاری درحالیکه در کلبهای در جنگلهای اسالم گیلان زندگی میکرد، دار فانی را وداع گفت.
سفرنامههای جلال را میتوان در این کتابها خلاصه کرد: اورازان (۱۳۳۳)، تاتنشینهای بلوک زهرا (۱۳۳۷)، جزیرهی خارک دُر یتیم خلیجفارس (۱۳۳۹)، خسی در میقات (۱۳۴۵)، سفر به ولایت عزرائیل (۱۳۶۳)، سفر روس (۱۳۶۹) سفر آمریکا و سفر اروپا که هنوز منتشرنشدهاند.
مقالات و کتابهای تحقیقی این نویسندهی ایرانی از این قرار هستند: گزارشها (۱۳۲۵)، حزب توده سر دو راه (۱۳۲۶)، هفت مقاله (۱۳۳۳)، سه مقالهی دیگر (۱۳۴۱)، غربزدگی (۱۳۴۱)، کارنامهی سهساله (۱۳۴۱)، ارزیابی شتابزده (۱۳۴۲)، گفتگوها (۱۳۴۶)، یک چاه و دو چاله (۱۳۵۶) و در خدمت و خیانت روشنفکران (۱۳۵۶).
آل احمد آثار مهمی را از آلبر کامو، آندره ژید، ژان پل سارتر و داستایوفسکی ترجمه کرده است. آثاری که آل احمد آنها را به فارسی برگردانده است عبارتند از: «عزاداریهای نامشروع» (۱۳۲۲)، «محمد آخرالزمان» نوشته بل کازانوا (۱۳۲۶)، «قمارباز» اثر داستایوفسکی (۱۳۲۷)، «بیگانه» اثر آلبرکامو به همراه علیاصغر خبرهزاده (۱۳۲۸)، «سوءتفاهم» اثر کامو (۱۳۲۹)، «دستهای آلوده» اثر سارتر (۱۳۳۱)، «بازگشت از شوروی» اثر ژید (۱۳۳۳)، «مائدههای زمینی» اثر ژید به همراه پرویز داریوش (۱۳۴۳)، «کرگدن» اثر یونسکو، (۱۳۴۵)، «عبور از خط» اثر یونگر به همراه محمود هومن (۱۳۴۶)، «تشنگی و گشنگی» اثر یونسکو (۱۳۵۱) که در حدود ۵۰ صفحه از این آخرین کتاب را آل احمد ترجمه کرده بود که مرگ باعث نشد آن را به پایان ببرد و پس از وی منوچهر هزارخانی بقیه کتاب را ترجمه کرد.
ویژگی آثار:
- در داستان بلند «مدیر مدرسه» نمونههای برجستهای از طنز موقعیت دیده میشود. او در این اثر فساد مالی و اخلاقی رایج در نظام آموزش و پرورش دههی سی را با زبان طنز به تصویر کشیده است.
- در «سه تار» پی میبریم که جلال آل احمد چگونه عناصر فنی داستاننویسی و شگردهای زیباییشناختی ادبی را به کار گرفته است تا اندیشههای اجتماعی و موضوعاتی مانند افراطیگری، تضاد طبقاتی، باورها و سنتهای غلط و علایق انسانی را بیان کند.
- جلال آل احمد به شهادت داستانها، مقالات و رفتار سیاسیاش، همواره با مسائل ایران درگیر بوده و همراه با دلمشغولی مداوم نسبت به فرهنگ، سیاست، اقتصاد و جامعهی ایران، «درد ایران» و دغدغهی وضعیت حال و آیندهی ایرانیان داشته است.
- آل احمد تا هنگام مرگ از اسلام در برابر غربگرایی رژیم شاه دفاع نمود، اگر چه بازگشت او به اسلام بیشتر از آن که جنبهی مذهبی داشته باشد، جنبهی سیاسی داشت، او ریشههای فرهنگ و پیوند مردم ایران را در اسلام یافته بود و بازتاب اینها را میشود در کتابهای «غرب زدگی»، «خسی در میقات» و «در خدمت و خیانت روشنفکران» مشاهده کرد.
- درونمایههای مبتنی بر مفاهیم دربردارندهی احساس «غم غربت» و «مرگ وطن» «تنهایی» و «اندوه» که بیانگر نگاه نوستالژیک نویسنده نسبت به انسان و جامعه است در آثار او بسیار دیده میشود.
- استفادهی این نویسنده از فرهنگ عامیانه خصوصاً قصهها، لغات و اصطلاحات عامیانه و بومی، نه تنها بیانگر مردمی بودن آل احمد است؛ بلکه آثارش را جذابتر و خواندنیتر کرده و بر محبوبیت او نیز افزوده است..
- گزارشگری از ویژگی برجستهی آثار جلال است که در بسیاری از آثارش میتوان راوی گزارشگرش را شاهد بود؛ او با استفاده از این تکنیک به شرح جزئیات بسیار میپردازد که موقعیت را برای مخاطب ملموستر میکند.
- شخصیتهای آل احمد معمولاً از طبقهی فرودست یا طبقهی متوسط انتخاب شدهاند.
جلال آل احمد از آن دست نویسندگانی است که خواندن آثارش به دلیل تنوع عقیدتی و تغییرات اندیشه میتواند برای خیلی از مخاطبان جذاب باشد. علاوه بر این روایتهای گیرا و سادهی او، بدون لفظ پردازی و حاشیهروی، باعث شده است که مخاطبان گستردهای داشته باشد.
منابع:
زندگی و آثار جلال آل احمد، برترینها، 1394
بررسی شگردهای طنز موقعیت در «مدیر مدرسه»، فیروز فاضلی، کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی، 1398
نقد جامعهشناختی «سه تار»، اشرف خسروی، فنون ادبی، 1397
از ناکجاآباد تا بازگشت به ریشهها، علی جان مرادی جو، پژوهشهای راهبردی انقلاب اسلامی، 1397
مؤلفههای هویت ملی در «مدیر مدرسه»، ابوالفضل ذوالفقاری، مطالعات سیاسی، 1397
و... .
ارسال دیدگاه