احمد میرعلایی 21 فروردینماه 1321 در اصفهان بهدنیا آمد و دوم آبانماه سال 1374 در سن 53سالگی به طرز مشکوکی از دنیا رفت.
میرعلایی سال 1339 لیسانس زبان انگلیسی گرفت و سال 1342 از دانشگاه ادبیات دانشگاه اصفهان فارغالتحصیل شد. او مدرک فوق لیسانس خود را در سال 1346 از دانشگاه لیدز انگلستان گرفت و سپس به صورت متناوب از سال 1346 تا 1374 به تدریس ادبیات انگلیسی و فارسی در دانشگاههای اصفهان، هنرهای دراماتیک، صنعتی اصفهان، هنر، آزاد و کراچی پرداخت.
این مترجم همچنین از سال 1348 تا 1351 در مؤسسهی انتشارات فرانکلین بهعنوان ویراستار مشغول به کار بود. او در سالهای 13۴۶ تا 13۵۵ سردبیری مجلات «کتاب امروز»، «فرهنگ و زندگی»، «آیندگان ادبی» و «جنگ اصفهان» را برعهده داشت و چند سالی نیز در سمت سرپرست خانه فرهنگ ایران - دهلی و ایران - کراچی مشغول به کار بود.
از احمد میرعلایی بهجز ترجمه حدود ۲۶ کتاب، مقاله، داستان و شعرهای بسیاری هم در مجلههای جنگ اصفهان، سخن، نگین، الفبا، رودکی، فرهنگ و زندگی، آیندگان ادبی، کتاب جمعه، مفید، آدینه، دنیای سخن، گردون، کلک، لیترری و ریویو به چاپ رسیده است.
ترجمههای منتشرشده احمد میرعلایی عبارتاند از: شیاطین (نمایشنامه / جان وایتینگ)، ویرانههای مدور (خورخه لوییس بورخس)، سنگ آفتاب (شعر / اکتاویا پاز)، چیتی چیتی بنگ بنگ (کودکان / یان فلمینگ)، ای. ام. فارستر (نقد آثار / ای. تی. مور)، الف و داستانهای دیگر (خورخه لوییس بورخس)، عرفان مولوی (با همکاری دکتر احمد محمدی / عبدالحکیم خلیفه)، اسب عالی (کودکان / جین مریل)، درباره ادبیات (اکتاویا پاز و دیگران)، هزارتوها (خورخه لوییس بورخس)، خدای عقرب (ویلیام گلدینگ)، ژان پل سارتر (با همکاری ابوالحسن نجفی / هانری پیر)، کنسول افتخاری (گراهام گرین)، طوق طلا (مجموعه داستان / ای. ام. فارستر)، کودکان آب و گل (نقد ادبی / اکتاویا پاز)، هند، تمدن مجروح (وی. اس نایپول)، کلاه کلمنتیس (میلان کوندرا)، از چشم غربی (جوزف کنراد)، عامل انسانی (گراهام گرین)، مرگ و پرگار (خورخه لوییس بورخس)، باغ گذرگاههای هزارپیچ (خورخه لوییس بورخس)، بیلی بادملوان (هرمان ملویل)، پشت شیشه، پشت مه (ترجمه انگلیسی / علی خدایی)، ترکه مرد (دستیل حمیت)، هوارزداند (ای. ام فارستر) و ایکور (اثر گاوین بنتاک که در آخرین روزهای سال 82 با نظارت خانواده او انتشار یافت.)
ارسال دیدگاه