از کودکی خود خاطرات خوبی دارد؛ ولی مشاهداتش از کودکی بچههای دیگر تلخ است. همیشه فکر کرده کودکان مظلومترین قشرند چرا که در به وجود آمدن شرایط ناخوشایندشان هیچ نقشی ندارند، ولی تمام مصائب متوجه آنهاست. اینگونه بوده که همیشه دلسوزی و کششی او را به سمت بچهها کشانده است. حالا هم در ۶۱ سالگی وقتی به افق دوری چشم میدوزد و طنین آرام صدایش خاطرات گذشته را مرور میکند، در جایجای آن به کار برای بچهها میرسد و رضایتمندیاش همه از شوقانگیزی موفقیتهایی است که نتایجی برای کودکان داشته است.
ثریا قزل ایاغ حتی در دوران دانشجویی رشتهی روزنامهنگاری، هم ترجمهی «روانشناسی والدین و فرزندان» را انتخاب کرده، دربارهی صمد بهرنگی تحقیق میکند و تمام پروژههایش متوجه ادبیات کودک است، درحالیکه آن زمان هنوز نمیدانسته شغل آیندهاش معطوف به کتابداری و ادبیات کودکان خواهد بود. اما در دوران تحصیل در آمریکا، روش تدریس یکی از استادانش او را دگرگون میکند و قزل ایاغ که شاید پیشازاین اصلاً به تدریس فکر نکرده بود، عاشق معلمی میشود و این کار را چنان شوقانگیز میبیند که تمام فعالیتهایش در این زمینه متمرکز میشود. دورهی قصهگویی و نمایش خلاق، ساختن عروسکهای ساده برای ادارهی نمایش، کارورزی در کتابخانه و کارورزی در بخش کودک و نوجوان بزرگترین کتابخانه مرکز شهر را میگذراند و تمام این فعالیتها مسیر آینده او را روشن میکند و در ۲۵ سال تدریس، محور کارش ادبیات و کتابداری کودک میشود.
ثریا قزل ایاغ در بحبوحهی جنگ جهانی دوم در تهران و در خانوادهای متوسط و فرهنگی به دنیا میآید. پدربزرگش اهلقلم و سیاست و شعر بود و با زینالعابدین رهنما و اعتصامالملک (پدر پروین اعتصامی) دورههای ادبی و سیاسی داشتند. مادر اهل موسیقی بود و پدر نظامی هم عاشق شعر و ادبیات که زبان فرانسه را هم خوب میدانست.
زمان جنگ با تمام کمبودهای موجود، قزل ایاغ در خانوادهای رشد میکند که کمبود محبت در آن به چشم نمیخورد. دوران دبستان و دبیرستان را در مدرسهی «نوباوگان ضرابی» میگذراند که دکتر محمود مصاحب، دبیر ادبیات بوده و پرویز شهریاری دبیر ریاضی. وی با اشاره به خاطرات خوب دوران تحصیل میگوید: «این روزها حس میکنم مدرسهها کمتر اینطور هستند ولی آن زمان، آموزشوپرورش تا حدودی آزادمنشانهتر از زمان فعلی بود و هیچ نوع خط و خطکشی جداکنندهای در مدارس نبود.» قزل ایاغ یکی از شانسهای زندگیاش را بهرهبرداری از این نظام آموزشی در میان صدها کمبود میداند.
او به ادبیات علاقه داشت، اما دبیرستان محل تحصیلش رشتهی ادبی نداشت. ناگزیر دیپلم طبیعی گرفت و بیعلاقه به ادامه در رشتههای طبیعی، حقوق و روزنامهنگاری مورد توجهش بود. برای قبولی در حقوق، عربی ضریب بالایی داشت که قزل ایاغ در آن موفق نبود، درنتیجه به تحصیل در رشتهی روزنامهنگاری پرداخت.
جزو اولین دانشجویان دانشکدهی علوم ارتباطات اجتماعی بود و در خرداد سال ۵۰ لیسانس گرفت. همان سال برای تحصیل در مقطع فوقلیسانس کتابداری و تمرکز در بخش کتابخانهها و ادبیات کودکان راهی آمریکا شد. بعد از گرفتن مدرکش، دو سال در دانشکدهی ایالتی تنسی، مربی و کتابدار بخش سفارشات کتابخانه دانشگاه شد. میخواست برای دکترا هم ادامه تحصیل بدهد که فوت مادر و بیماری پدر او را ناگزیر به ماندن در ایران کرد و ادامهی کار را اینجا پی گرفت.
در بدو ورود دو سال سرپرست بخش سفارشات کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف شد. اما علاقه به کودکان موجب شد همان زمان تقاضای عضویت در کتابداری دانشگاه تهران را ارائه دهد. تابستان ۵۵ با درخواستش موافقت میشود و از مهر همان سال نیز کسوت استادی در دانشگاه را بر عهده میگیرد. قزل ایاغ ۲۵ سال در گروه آموزش کتابداری به تدریس درسهای ادبیات کودکان، کتابداری کودکان و مواد و خدمات ساده پرداخته و تمام فعالیتهای دیگرش در حوزه تحقیق، ترجمه و تألیف را هم در راستای تقویت بنیه تدریسش میداند. او پیش از همهچیز خود را معلم میداند و میگوید: «تمام کارهای دیگر انجام شده برای این که کلاسها پربارتر شود.»
در سال ۵۳ که ثریا قزل ایاغ به ایران بازگشت، ادبیات کودک متولی زیادی نداشت. شورای کتاب کودک فعال بود که قزل ایاغ به آن پیوست و عضو هیأت مدیره آن شد. بعد البته به دلایل شخصی از عضویت در شورا استعفا داد، هرچند همیشه یار و یاور شورا بوده و در این ۳۰ سال در بسیاری فعالیتهای آن حضور داشته است. قزل ایاغ ۱۸ سال عضو گروههای بررسی کتاب شورای کتاب کودک بوده که آن را تجربه ارزشمندی برای تدریس میداند، چرا که آنچه در آمریکا خوانده بود ابعاد جهانی ادبیات بود و تجربهی شورا وجه ایرانی کار او را تقویت میکرد. در اغلب نشستها و سمینارهای شورا شرکت داشته و بعد از بازنشستگی هم مسئولیت جلد دوازدهم «فرهنگنامهی کودک و نوجوان» را بر عهده دارد. او همچنین عضو گروه «بازیهای سنتی» شورا و کمیتهی جوایز بینالمللی نیز است.
به گفتهی قزل ایاغ، کتابداری سه بعد دارد: کار با آرا و عقاید، کار با ابزارها و کار با مردم که این وجه اجتماعی همیشه برای او مهمتر بوده است. میگوید: «هرکجا وجه اجتماعی کتابداری مطرح بوده؛ حتی اگر در کسوت سرباز صفر، در آنجا حضورداشتهام.»
قزل ایاغ شیرینترین لحظات کارش با شورا را هم ابعاد اجتماعی این کار میداند. برپایی کتابخانه برای مهمان شهرها (اردوگاههای پناهندگان) یکی از آنهاست که او در پی آن چندین سفر به بوشهر و سمنان و دیگر شهرهای ایران داشته است. در سال ۶۳ نیز «نقش کتابهای کودکان در همسازی کودکان معلول با جریان روزمره زندگی» را ترجمه میکند که بعدها بسیاری به او گفتند خواندن این جزوه ۶۰، ۷۰ صفحهای آنها را به این حیطه کشانده که چقدر زندگی معلولین خالی است و کتاب میتواند چه نقش عظیمی در تنهایی و انزوای آنها داشته باشد. ثریا قزل ایاغ میگوید: «مسئلهی کتاب برای معلولین با این جزوه در ادبیات ما ظاهر شد که نتیجه همکاری من با شورا است.» اما دیگر فعالیت دلچسب برای قزل ایاغ تأسیس کتابخانههای بیمارستانی است. با تعطیلی مدرسهی کانون اصلاح و تربیت، قزل ایاغ پیشنهاد تأسیس کتابخانه را ارائه میدهد و با مدیریت وقت کانون جلسات بسیاری برگزار میکند تا بالاخره این که کتابخانه پا میگیرد. به گفتهی او آن زمان کانون بیشتر زیرپوشش نیروهای انتظامی اداره میشد و کمتر بعد آموزشی داشت. محیط هم کاملاً مردانه بود؛ چرا که دختران بزهکار در بند زندان زنان نگهداری میشدند. موضوع کتابخانه را با نوشآفرین انصاری ـ همکار ۳۰ سالهاش در شورای کتاب کودک ـ مطرح میکند و پای نیروهای داوطلب به کانون باز میشود. بعد از چهار سال فعالیت درحالیکه کتابخانه، شش هزار عنوان کتاب داشت و فعالیت مستمر هرروزه، قزل ایاغ پرچم را به جوانترها میسپرد: «وقتی رئیسجمهور برای بازدید میرود و کتابخانه مثل نقطهی درخشانی به کار خود ادامه میدهد، این نشان میدهد کار ما درست بوده است.» قزل ایاغ چهار سال شاهد بچههایی بوده که به کمک مددجویان داوطلب شورای کتاب کودک، انجمن دفاع از حقوق کودک و سایر مؤسسات غیردولتی دیپلم گرفتهاند و سرکاررفته اند و معتقد است بچههایی که به دلایلی از حقوق اجتماعیشان محروماند، نباید ایزوله شوند بلکه باید بازسازی شوند و با امید به زندگی بازگردانده شوند.
از دیگر طرحهای مشترک قزل ایاغ و شورا، طرح خورجین کتاب در سال جهانی خانواده است. او به همراه راعی، انصاری و میرهادی این طرح را در سالی که از طرف دفتر بینالمللی کتاب، سال خواندن و خانواده نام گرفته بود ارائه میدهد که با همکاری حسینیه ارشاد با ده خانواده بهصورت تجربی شروع میشود. بعد هم، زمانی که مشاور بخش آموزش مداوم نهضت سوادآموزی بود، این طرح را برای خانمهای نو سواد پیاده میکند.
از دیگر افتخارات قزل ایاغ، معرفی او بهعنوان داور به جایزهی جهانی «اندرسن» است در همان سالی که هوشنگ مرادی کرمانی از ژوزن اندرسن تحسیننامه دریافت میکند.
آخرین فعالیت قزل ایاغ با شورا نیز برگزاری دورهی تربیت کتابدار مدرسه با ۲۰ نفر از داوطلبانی است که اکثراً از آموزشوپرورش هستند. قزل ایاغ به همراه نوشآفرین انصاری این طرح را ارائه داده و میگوید: «برای اولینبار میخواهیم بگوییم متخصص کتابدار مدرسه یعنی چه.» از آرزوهای بزرگ او فعال دیدن کتابخانه مدارس در ایران است، آنچه ۳۰ سال موفق نشده آن را ببیند و حالا با برپایی این کلاسها فکر میکند شاید بتوان به نقاط روشنی رسید.
ارسال دیدگاه