گلی ترقی از نویسندگانی است که در نیمهی دوم دههی ۱۳۴۰ شروع به انتشار داستانهای خود کرد و همراه سیمین دانشور، غزاله علیزاده، مهشید امیرشاهی و شهرنوش پارسیپور جریان داستاننویسی زنان را پدید آورد. ترقی با یک فاصله بیستو یکساله نسبت به دانشور، با مجموعه داستان «من چهگوارا هستم» (۱۳۴۸) وارد این عرصه شد. او که در کنار نوشتن به ترجمه و تدریس نیز اشتغال داشت، با نوشتن فیلمنامه «بیتا»، نام خود را به عنوان نخستین زن فیلمنامهنویس ایران نیز به ثبت رساند.
زندگی:
گلی ترقی، نویسنده، مترجم، فیلمنامهنویس و شاعر معاصر، سال ۱۳۱۸ در تهران متولد شد. پدرش لطفالله ترقی، مدیر مجلهی «ترقی» و از اهالی قلم و اندیشه بود. بیشتر داستانهای پدر او پاورقی بودند.
ترقی تحصیلاتش را تا سیکل اول متوسطه در تهران سپری کرد، سپس برای ادامهی تحصیل به آمریکا رفت و تحصیلات خود را در رشتهی فلسفه ادامه داد. در بازگشت به ایران، به مدت ۶ سال در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به تحصیل در رشتهی شناخت اساطیر و نمادهای آغازین پرداخت. در این دوره با هژیر داریوش، سینماگر و منتقد معروف آن زمان ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد؛ اما پس از مدتی از او جدا شد، به فرانسه سفر کرد و در حال حاضر ساکن پاریس است. گلی ترقی آنجا هم به نوشتن ادامه داده، داستان «بزرگبانوی روح من» به فرانسه ترجمه شده و سال ۱۹۸۵ به عنوان بهترین قصهی سال فرانسه برگزیده شد.
ویژگی آثار:
گلی ترقی به عنوان یکی از نویسندگان صاحب سبک در جریان داستان نویسی معاصر فارسی جایگاه و اعتبار قابل توجهی دارد. محمدعلی سپانلو در کتاب «نویسندگان پیشرو ایران» از ترقی به عنوان یکی از بهترین نویسندگان دههی چهل و پنجاه یاد میکند.
- درونمایهی داستانهای ترقی در داستانهای نخستین تصوری پوچگرا و منفیبین نسبت به زندگی داشته، اما در داستانهای اخیر نگاهی مثبت و امیدوارانه به زندگی و مخصوصاً روزگار سپری شده وجود دارد.
- از منظر فرمالیسم روسی، گلی ترقی در داستانهای اولش به خاطرکمتجربگی، شتاب دوران جوانی و سرشار بودن از اندیشه و ایدئولوژی، کمتر به برجستهسازی زبان توجه کرده، اما در آثار اخیرش با پختگی و تبحر خاصی کلمات را به کار گرفته و بسیاری از پتانسیلهای نهفته زبان فارسی را عیان ساخته است.
- از منظر نقد ساختارگرا طبق الگوی برمون، غالب داستانهای او سه پاره هستند. در پارهی آغازین نویسنده بیان مسئله میکند، در پارهی دوم داستان به اوج میرسد و در پارهی سوم داستان با پیرنگی غالباً بسته جمع میشود. این ساختار با توجه به بیوگرافینگاری و تمایل به رعایت اصول کلاسیک داستاننویسی از سوی نویسنده امری بدیهی است.
- او نویسندهای نوگرا و مسلط به زبان و عناصر داستان است و میکوشد آشوب زمانه را از ورای ذهنیت بحرانزدهی شخصیتهایی بازتاب دهد که گرفتار وضعیتی به بنبست رسیده و بیگریزگاه، در جستوجوی روزنی به رهایی، دست و پا میزنند.
- ترقی در واقع چیزی بیش از یک نویسندهی واقعگراست؛ زیرا به «اصول ذهنی» خود پایبند است و وقتی که با توجه به این اصول مینویسد، توجهی به جریان روز ادبیات ندارد.
- او توانسته نوعی رئالیسم را که نه جادویی است و نه سوررئال و نه کاملاً عینی، بهخوبی در داستانهایش پیاده کند.
- نوستالژی تنها بخشی از آثار او را به خود اختصاص داده و ترقی صرفاً نویسندهای نوستالژیک نیست.
- مهاجرت، عصر مدرنیته و سنت و روابط انسانی مهمترین مضمونهای داستانهای او را تشکیل میدهند.
- در داستانهای او از هر دو نوع پیرنگ باز و بسته استفاده میشود.
- مهمترین زاویهدید مورد استفاده با توجه به علاقهی نویسنده به اتوبیوگرافینگاری، اول شخص است.
- راوی داستانهای ترقی، بیشتر اوقات یا داستاننویس است، یا شاعر، یا فیلسوف و تحصیلکرده.
- بخش عمدهای از شخصیتهای اصلی داستانها، باورپذیر و احتمالاً برگرفته از زندگی واقعی نویسنده هستند.
- در نخستین داستانهای گلی ترقی شخصیت آدمها بیمارگونه، ناامید، ناتوان، تنها و منزوی هستند که از همه چیز بیم دارند، سرخوردهاند و رابطهای با اجتماع ندارند؛ چرا که اغلب مردم جامعه را نادان و سطحی میبینند.
- در داستانهای ترقی شخصیتهای زن و مرد برابرند و هر کدام از نیکیها و پلیدیهای خاص انسان ساخته شدهاند.
- گلی ترقی از سه تیپ مهرطلب، برتریطلب و عزلتطلب در ساخت شخصیتهایش بهره برده است.
- شخصیتهای آثار او در رویای رهایی از وضعیتی ناخواستهاند، اما قادر به تصمیمگیری برای تغییر وضع خود نیستند.
- شخصیتهای ترقی هرچه هم خاص باشند، کمتر دچار تغییر و تحول میگردند و تا پایان داستان ثابت میمانند.
- او در ایجاد هرج و مرج، بینظمی، پاشیدگی، پراکندگی و یا انسجام و ریزنگری استاد است.
- ترقی در آثارش فضا را پنهان نمیکند و حتی از فضا برای نمایش بهتر زمان در «فلش بک» و «فلش فوروارد»ها بهره میگیرد.
- ترقی از حواسی چون بویایی و بینایی و به کار گرفتن حافظه و یادآوریهای متعدد بسیار استفاده میکند.
- او با ظرافت، تغییر زمان میدهد و از زمانی به زمانی دیگر میلغزد.
- استفادهی مکرر از ضربالمثلها، اصطلاحات عامیانه و شبهجملهها، نامآواها، جملات کوتاه و صفتهای بسیار.
گلی ترقی طرفداران خود را دارد و شما حتی اگر سبک کاری او را نپسندید، قطعاً با یکی از کتابها یا داستانهایش ارتباطی عمیق خواهید گرفت و نام اورا از یاد نخواهید برد. کتابهای «خواب زمستانی»، «جایی دیگر»، «دو دنیا» و «خاطرات پراکنده» او این روزها جزو پرفروشهای نشر قرار دارند که دوتای آخر به نوعی خاطرات خود نویسندهاند. همچنین مقالات تألیفی و ترجمهی او نیز در دسترساند و میتوانید با خواندن آنها سیر مطالعاتی و نوشتاری این نویسنده را بیشتر بشناسید.
منابع:
بررسی ساختار آثار گلی ترقی، سلیمه رودکی، ۱۳۸۹
نقد و بررسی آثار گلی ترقی، علی دهباشی، قطره، ۱۳۸۴
انی ارنو و گلی ترقی: مسير يک نوشتار خود زندگينامهای زنانه، فرزانه کریمیان، مطالعات زبان فرانسه، ۱۳۹۵
نامگزینی در رمان خواب زمستانی اثر گلی ترقی، سهیلا فرهنگی، متن پژوهی ادبی، ۱۳۹۸
نگاهی به زندگی و آثار گلی ترقی، میلاد صادقی، تارنمای شخصی، ۱۳۸۵
ارسال دیدگاه