جان آپدایک، نویسندهی آمریکایی و یکی از مؤثرترین و شاخصترین چهرههای ادبیات معاصر جهان، اوایل سال 2009 در سن 76 سالگی از دنیا رفت.
آپدایک از معدود نویسندگانی بود که در زمان حیاتش در ایران، بدون این که نوبل بگیرد، شناخته و پرطرفدار محسوب میشد. جالب این که درست پس از مرگ او، یکی از آثار چهارگانهاش با شخصیت معروف هری خرگوش، توسط نشر ققنوس با نام «فرار کن خرگوش» به بازار آمد؛ بدون آن که مترجم بداند نویسندهاش در زمان انتشار کتاب در ایران، به دنیای بهتری سفر کرده است.
آپدایک در دانشگاههای آکسفورد و هاروارد در رشتههای هنرهای زیبا و طراحی تحصیل کرد و آن زمان که در آستانهی 30 سالگی قرار گرفت و به دنبال شغلی مناسب بود بهعنوان نویسنده در مجلهی ادبی نیویورکر شروع به نوشتن کرد. اگرچه آپدایک نویسندگی برای نشریات و مجلات ادبی دههی پنجاه میلادی را خیلی زود کنار گذاشت و خانهنشین شد اما در همین سالها بزرگترین تصمیم زندگیاش را گرفت و نوشتن را بهعنوان حرفهای تماموقت برگزید.
تلاش و پشتکار او در نوشتن و خلق آثار ادبی در ژانرهای مختلف ادبی چون رمان، نمایشنامه، داستان کوتاه، شعر، نقد، کتاب کودک و... موجب شد تا نام وی بارها در لیست نهایی برندگان جایزهی پولیتزر قرار بگیرد و دو بار این جایزه را در سالهای 1982 و 1991 از آن خود کند و بالغ بر 30 جایزهی ادبی معتبر بینالمللی چون جایزه کتاب سال آمریکا، جایزهی ادبی او هنری، جایزهی ادبی منتقدان آمریکا و... را در کارنامهی ادبیاش به ثبت برساند.
اگرچه آپدایک در جهان به نویسندهای همهفنحریف معروف است اما عمده شهرتش را مدیون خلق آثار ادبیاش است. از این نویسنده آمریکایی تا پیش از مرگش بالغ بر 50 عنوان کتاب در قالب رمان، داستان، شعر، شرححال و... منتشرشده که معروفترین آنها سری رمانهای «خرگوش» است.
نوجوانی و شور خواندن
جان آپدایک 18 مارس 1932 از پدر و مادری تحصیلکرده در شیلینگتون پنسیلوانیا به دنیا آمد. دوران کودکی را در کنار پدربزرگ و مادربزرگش در مزرعهای نزدیک به پلاویل در چند کیلومتری شیلینگتون گذراند؛ شهری که از دیدگاه او یکی از زیباترین شهرهای دنیا با چشماندازهای فراموشنشدنی محسوب میشد.
او تنها فرزند خانواده بود و همین امر موجب میشد تا توجه تکتک اعضای خانواده معطوف به او باشد. نوجوانی آپدایک تحت تأثیر گرایشها پدر و مادرش به مطالعهی آثار ادبی، کتاب مقدس، روزنامهها و مرور کتابهای مختلفی مثل رمانهای پلیسی، داستانهای علمیتخیلی از نویسندگانی مثل آگاتا کریستی، الری کوئین و استنلی گاردنر گذشت.
او در کنار مطالعهی این رمانها به خواندن داستانهای طنز و کتابهای کمیک استریپ علاقهی ویژه داشت. بعدها همین اشتیاق او به کمیکاستریپها موجب شد تا هنگام ورود به دانشگاه، رشتهی طراحی را برای ادامهی تحصیل انتخاب کند. علاقه آپدایک در این دوران به مطالعهی هدفمند آثار نویسندگانی مثل تریز، بنچلی و پیوایت موجب شد تا آثار او رنگ و بویی از طنز را به همراه داشته باشد.
بههرحال نوجوانی آپدایک در حالی در مزرعهی پدربزرگ سپری شد که او عصرهایش را لمیده بر کاناپه قدیمی خانه پدربزرگ به مطالعه میگذراند و آجیلهای خوشمزهی مادربزرگ را چاشنی ساعتها مطالعهی آثار مختلف ادبی و غیرادبی میکرد.
جوانی و شور نوشتن
آپدایک در دومین دهه از زندگیاش نوشتن را با سرودن شعر و ترانه، مقاله و متون غیرادبی آغاز کرد. او اشعار و ترانههایش را گهگاه به نشریات و بنگاههای خبری میفروخت و از این راه درآمدی به دست میآورد که در مقایسه با مخارج آن روز مناسب حالش نبود.
اما مطالعهی ادبیات داستانی و علاقه به آثار شاخص برخی از نویسندگان صاحبنام توجه آپدایک را به نوشتن داستان و دنیای اسرارآمیز آن جلب کرد.
آپدایک با ترس و لرز قلم به دست گرفت تا داستاننویسی را بهعنوان اصلیترین دلمشغولیاش دنبال کند. او در سالهای جوانی بارها اعتراف کرد که میداند در این مسیر ممکن است شکست بخورد و نباید خیلی زود منتظر موفقیت باشد؛ چرا که بارها تلخی شکست را درباره آثار منتشرنشده مادرش حس کرده بود. از اینرو آپدایک در فرصتی چندساله که به خود میدهد با خود عهد میبندد که اگر در فرصت 34 سال نتوانست اثری را منتشر کند از دنیای نوشتن فاصله بگیرد. اما وقتی فرصتش به سرآمد آپدایک نهتنها تعداد زیادی از آثارش را تا آن روز منتشر کرده بود بلکه مخاطبان بسیاری را مجذوب و شیفته خود کرده بود.
محبوبیت بیسابقهی آپدایک در میان خوانندگان و برتریاش نسبت به دیگر نویسندگان معاصر وی، موجب شد تا آثار دیگر آپدایک چون مقالات، یادداشتها و نقدهای ادبی وی نیز که در نشریات مختلف بهویژه نیویورکر قلمی میشد مورد توجه قرار بگیرد و آپدایک در مدت کوتاهی به یکی از چهرههای شاخص در حوزهی نقد و مقالهنویسی نیز تبدیل شود.
آپدایک و خرگوشهایش
علاقهی آپدایک به خلق شخصیتهای فانتزی در آثارش موجب شد تا بعد از رمان «فرار کن خرگوش» و استقبال بینظیر از این اثر، مجموعه چهارگانه خرگوش به قلم وی منتشر شود. چهارگانهای که جان اپدایک شهرتش را به نوشتن آن مدیون است. «فرار کن خرگوش»، «خرگوش برگرد»، «خرگوش پولدار است» و «خرگوش در آرامش» که در سالهای مختلف زندگی آپدایک به رشتهی تحریر درآمدند از جمله شاخصترین آثار این نویسنده محسوب میشوند که دو بار جایزهی معتبر و ارزشمند پولیتزر را نصیب وی کردند.
شخصیت مرکزی این مجموعهی 4 گانه شخصیتی به نام «هری انگسترام» است که با ماجراهایی که در این مجموعه داستانی پشت سر میگذارد، درونمایههایی چون بورژوازی، خیانت، عشق، جنگ، فساد، زوال و... را در کشور آمریکا به نقد و چالش میکشد.
«قنطورس» 1963، «جفت» 1968، «با من ازدواج کن» 1977، «گرترود و کلادیوس»2000، «دهکده» 2004 و «تروریست» از جمله معروفترین و پرفروشترین رمانهای آپدایک است که تا پیش از مرگش منتشر شدهاند.
«تروریست» آخرین اثر جان آپدایک که سال جاری منتشر و روانهی بازار ادبی جهان شد یکی دو هفته پس از انتشارش آنچنان با استقبال کمنظیری همراه بود که اظهارنظر بسیاری از کارشناسان و منتقدان ادبی را با خود به همراه داشت.
انتخاب سوژه تروریسم در دنیای امروز که این مسئله دلمشغولی بزرگ بسیاری از کشورهاست و پرداخت مناسب آن، موجب شد تا این اثر بهعنوان یکی از پرفروشترین کتابها در کشورهای آمریکایی و اروپایی مطرح شود. آپدایک در آخرین مصاحبهاش دربارهی این کتاب میگوید: مقولهی تروریسم دلمشغولی اصلی همه ماست که تبدیل به یک تهدید شده است؛ تهدیدی که هر لحظه بر زندگیمان سایه انداخته است.
صفحات روزنامهها پر است از خبرهای ریز و درشتی که به این ماجراها اختصاص دارد، بنابراین تردیدی نکردم و بدون پنهانکاری میگویم که سوژه اصلی رمانم را از اخبار روزنامهها و واقعیت وام گرفتهام.
آپدایک و سیاست
آپدایک مهمترین نویسنده معاصر آمریکا، پیش از مرگش، در روز 27 ژانویه 2009، در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا حمایت و پشتیبانی خود را از نامزدی «باراک اوباما» رسماً طی یک سخنرانی اعلام کرد.
او در حالی «اوباما» را بهعنوان نامزد برتر و مورد قبول خود اعلام کرد که هر 2 نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا از آپدایک بهعنوان نویسندهی محبوب خود یادکرده بودند و آثار او را از جمله بهترین و شایستهترین آثار ادبی آمریکا معرفی کرده بودند. آپدایک در ماههای پایانی عمرش مواضع تندی را در مقابل سیاستهای آمریکا در پیش گرفته بود که حیرت بسیاری از منتقدان را در پی داشت.
آپدایک همچنین دربارهی صفات مثبتی که «مک کین» درباره آثار و رمانهایش گفته بود به رسانههای غربی اعلام کرد که به نظر من مککین در عمرش اصلاً کتابی نخوانده است چرا که افراد کتابخوان و خوانندگان واقعی ادبیات عموماً افرادی صبور و پرحوصله هستند و این مسئله از نکاتی است که در شخصیت «مککین» دیده نمیشود.
ارسال دیدگاه