آیا تا به حال برایتان پیش آمده که برای خرید کتابی مناسب درباره موضوع مورد نظرتان سردرگم باشید؟ یا بخواهید مطالعه کتابی را به دیگری توصیه کنید، اما ندانید چگونه این کار را انجام دهید؟ کلید حل این مشکل، یادداشتهای «مرور یا معرفی کتاب» (Book Review) است. اما «معرفی یا ریویوی کتاب» چه ضرورت یا فایدهای دارد؟
بسیاری از ما معرفی کتاب را کار با اهمیتی نمیدانیم یا به علت آشنا نبودن با شیوهها و استانداردهای آن، از این کار طفره میرویم (!). در حالی که معرفی یک کتاب میتواند شناخت قابل قبولی از آن کتاب برای مخاطبان فراهم آورد و آنها را به مطالعه ترغیب کند یا در انتخاب کتاب مورد نیاز در یک زمینهی خاص، راهنمایی سودمند باشد و آنان را از سردرگمی برهاند.
به احتمال زیاد همهی شما تجربهی خلاصه کردن یک کتاب را داشتهاید یا در نشستهای نقد و بررسی کتاب شرکت کردهاید، اما «معرفی» با «خلاصه کردن» و «نقد کردن» کتاب یکسان نیست، هر چند ترکیبی متناسب از خلاصه کردن و نقد کتاب را دربر میگیرد. در معرفی کتاب، ضمن خلاصه کردن محتوای کتاب، قصد مؤلف از نگارش کتاب مورد بررسی قرار میگیرد و ارزیابی شما درباره اینکه مؤلف تا چه اندازه در رسیدن به مقصود خود موفق بوده است، بیان میشود.
معرفی علمی کتاب شامل توصیف، تحلیل و ارزیابی آن است. نگارش یک متن «معرفی کتاب» یا ارزیابی هر محتوای دیگری همچون یک قطعه فیلم یا موسیقی، به اشتراک گذاری افکار و نقطه نظرات شما درباره آن کتاب است. شما با این کار، نظر یا عقیدهای را درباره یک کتاب بیان میکنید که لازم است با ارائه شواهدی از آن حمایت کنید. در عین حال، قالبهای استانداردی برای معرفی کتاب هست که میتوانید از آنها بهره بگیرید.
دو نوع اولیهی معرفی کتاب شامل گزارشهایی است که به عنوان تکالیف آکادمیک -البته نه متاسفانه در مدارس و دانشگاههای ما(!)- ارائه میشوند و مواردی که در نشریات ادواری، روزنامهها یا وب سایتها انتشار مییابند. اساساً ساختار هر یک از اینها مشابه دیگری است، هرچند کار آکادمیک عموماً رسمیتر و تحلیلیتر است، در حالی که معرفی ژورنالیستی یک کتاب، غیررسمیتر و بیشتر در راستای کمک به خواننده برای تصمیمگیری دربارهی خرید آن است.
تعداد کلمات به ویژه در نوع دوم (معرفی ژورنالیستی) متغیر است؛ از 50 تا 100 کلمه که موضوع اصلی یا عنوان کتاب را در یک جمله توصیف میکند و به طور مختصر دربارهی کیفیت کتاب توضیح میدهد تا یک مقاله مبسوط که شامل 1000 کلمه یا بیشتر است.
یک یادداشت مروری از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
مرور یا معرفی علمی کتاب شامل چهار بخش اصلی است:
1. معرفی اطلاعات کلی کتاب
بیشتر معرفیها با ارائه اطلاعات کلی دربارهی کتاب که شامل عنوان، مؤلف، محل انتشار، ناشر، تاریخ نشر، ویرایش، صفحات، ویژگیهای خاص (نقشه و غیره)، قیمت و ISBN است، آغاز میشوند.
2. معرفی مؤلف و مروری بر مهمترین آثار و دیدگاههای او
این بخش شامل اطلاعات دربارهی مؤلف (اعتبار و شهرت، صلاحیتها، ...) و هر چیز مرتبط با کتاب و وثاقت مؤلف است.
3. معرفی جایگاه و ارزش کتاب از نظر موضوعی و محتوایی میان کتابهای مشابه
4. معرفی ایدههای مهم و اصلی کتاب
هنگام خواندن کتاب به چه نکاتی توجه کنیم؟
هر یک از بخشهای کتاب میتواند اطلاعاتی را در اختیار ما بگذارد که در نگارش «معرفی کتاب» به ما کمک میکند. پس قبل از خواندن این موارد را بررسی کنید:
عنوان؛ تا حدودی موضوع و زمینهی مورد بحث را مشخص میکند.
پیشگفتار یا مقدمه؛ اطلاعات مهمی را دربارهی اهداف مؤلف و قلمروی کتاب ارائه میدهد.
فهرست کتاب؛ نشان میدهد که کتاب چگونه سازمان یافته است؛ ایدههای اصلی آن چیست؟ و شیوه پیشبرد آنها (بر اساس توالی زمانی، موضوعی و ...) چگونه است.
هنگام مطالعه کتاب سعی کنید ضمن پاسخ دادن به پرسشهای زیر، یادداشت بردارید تا هنگام معرفی کردن از آنها استفاده کنید:
زمینهی عمومی یا نوع کتاب چیست (زندگی نامه، رمان، تاریخی، علمی، ...)؟ آیا کتاب متناسب با آن نوشته شده است؟
کتاب مبتنی بر چه دیدگاهی نوشته شده است؟
شما با دیدگاه مؤلف، موافق یا مخالفید؟
آیا میتوانید ایدهی اصلی (رشته مشترک مطالب یا خط اصلی استدلال) مؤلف را در سراسر کتاب بیابید و دنبال کنید؟
سبک مؤلف چیست؟ رسمی یا غیر رسمی؟ آیا برای مخاطب مورد هدف خود مناسب است؟
آیا مفاهیم به خوبی تعریف شدهاند؟ آیا زبان متن واضح و متقاعد کننده است؟ آیا ایدهها به خوبی بسط داده شدهاند؟ چه حوزههایی از موضوع پوشش داده شده یا نشده است؟ چقدر اطلاعات استفاده شده دقیق است؟
آیا فصل پایانی و چکیده متقاعدکنندهاند؟
آیا پاورقیها (در صورت وجود) اطلاعات مهمی را فراهم میکنند؟ آیا نکات مورد اشاره در متن را وضوح میبخشند یا بسط میدهند؟
قالب و صورت کلی کتاب را (بسته به موضوع کتاب، اگر مناسب است) بررسی کنید: طرح یا ساختار، پیوند میان بخشهای مختلف، مقدمه، نتیجه، ... . آیا از مثالهای مناسب و عناصر گرافیکی مانند نقشه، نمودار، تصویر و جدول برای توضیح مطالب استفاده شده است و مفید و مرتبط هستند؟ آیا طرح کلی کتاب منسجم و سازماندهی فصلها منطقی است؟
آیا بخش ضمیمه یا پیوست از دقت کافی برخوردار است؟ از چه منابعی، دست اول یا دست دوم، استفاده شده است؟ از موارد حذفی مهم یادداشت بردارید.
کتاب چه کاری را به انجام میرساند یا به بیان دیگر آیا به اهداف مورد نظر خود دست مییابد یا کار بیشتری برای اتمام آن نیاز است؟ این کتاب را با سایر کتابهای مؤلف یا کتابهای سایر مولفان در این زمینه مقایسه کنید (از کتابهایی که در بخش کتاب شناسی و منابع پایانی آمده است، استفاده کنید.)
شیوهی نگارش یادداشتهای معرفی کتاب چگونه است؟
برای معرفی یا مرور علمی کتاب، برخی اصول را برشمردهاند، اما در عین حال قوت و جذابیت یک یادداشت مروری به میزان تسلط مرورگر بر موضوع کتاب، شیوه نگارش و مهارت وی در نقد و ارزیابی بستگی دارد.
در اینجا نیز رعایت توالی منطقی یک نوشته علمی لازم است. همچون هر نوشته دیگری، یک «معرفی کتاب» نیز نیازمند یک «بندِ راهنما» (lead paragraph) است تا توجه خواننده را به خود جلب کند. در مواردی که محتوای مورد نظر تخیّلی نیست، میتوانید به عبارات عجیب و غریب و برانگیزاننده که مؤلف به کار برده و لحن و فضای کتاب را معرفی میکنند، توجه کنید و در جمله آغازین خود به آنها اشاره نمایید. بعد از خواندن یک رمان، یک مجموعه شعر یا داستانهای کوتاه، آنچه را که محتوا را نوآورانه، بی نظیر یا شایان توجه میکند، بیان کنید.
سپس معرفی مختصری از مؤلف بیاورید و محتوا یا داستان را توصیف کنید. آنگاه توضیح دهید که چرا به نظر شما مؤلف، داستان (تخیلی یا غیرتخیلی) را به خوبی روایت کرده است.
در بندهای بعدی استدلالهای پشتیبان را بیاورید؛ برای مثال آیا شخصیتها باورپذیر و قابل فهم هستند؟ درباره کتابهای غیرتخیلی آیا خواننده احساس میکند که گویا شخصیتها را میشناسد یا موضوعات و مسائلی را که مورد بحث قرار گرفتهاند، متوجه میشود؟ آیا در طرح کلی، شکافی یا موضوع بحث نشدهای به چشم میخورد؟
معرفی خود را با بیان مجدد تأثیرپذیری و درک خود از کتاب به پایان برید، به گونهای که دربردارنده تأیید یا رد دقیق و صریح شما باشد. نتیجهای که مینویسید باید مطالب را خلاصه و جمع بندی کند، شاید لازم باشد یک ارزیابی پایانی داشته باشید. حواستان باشد که مطلب جدیدی را در این بخش نیاورید.
به منظور معرفی دقیقتر و اثرگذارتر کتاب، توجه به نکات زیر سودمند است:
کتابی را که میخوانید معرفی کنید، نه کتابی را که آرزو دارید ای کاش مؤلف آن را نوشته بود!
اگر این بهترین کتابی است که تا به حال خواندهاید، این مطلب را به همراه دلیل آن بگویید و اگر صرفاً یک کتاب خوب است باز هم آن را بگویید.
به کسی که معرفی کتاب را میخواند فکر کنید؛ آیا این یک کتاب کتابخانهای است که میتوان برای یک مجموعه خرید؟ یا برای والدینی که به دنبال کتاب خوب برای بلند خوانی میگردند، مناسب است؟ آیا معرفی کتاب برای خوانندگانی است که در جستجوی اطلاعات دربارهی یک موضوع خاص هستند، یا برای آنهایی که در جستجوی کتابی خوب هستند که ارزش خواندن داشته باشد؟
برای اینکه به یک دورنما دربارهی کارتان برسید، قبل از بازبینی و اصلاح، کمی زمان بگذارید.
چگونه کتابهای تخیلی را معرفی کنیم؟
آنچه تاکنون گفته شد دربارهی معرفی کتابهای غیرتخیلی بود، اما اصول کلی که برای نگارش بیان شد، در معرفی کتابهای تخیلی نیز به کار میآیند. در ادامه طرح پرسشهایی را پیشنهاد میدهیم که پاسخ به آنها میتواند سرنخهایی را برای معرفی کتابهای تخیلی در اختیار ما قرار دهد اما توجه داشته باشید که مجبور نیستید به همهی این پرسشها پاسخ دهید.
به چه نکاتی توجه کنیم:
داستان دربارهی چه چیزی بود؟
شخصیتهای اصلی چه کسانی بودند؟
آیا شخصیتها باورپذیر بودند؟
شخصیتهای اصلی در داستان چه کار کردند؟
آیا شخصیتهای اصلی درگیر مشکلات یا ماجراهایی شدند؟
شخصیت مورد علاقه شما که بود و چرا؟
تجربههای شخصی شما چیست؟
آیا توانستید با شخصیتهای داستان ارتباط برقرار کنید؟ کدام یک؟
آیا شما هم برخی از کارهای شخصیتهای داستان را انجام دادهاید یا احساسات آنها را تجربه کردهاید؟
نظر شما چیست؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
بخش مورد علاقهتان از کتاب چه بود؟
آیا بخشی از کتاب بود که مورد علاقه شما نبود؟
اگر میتوانستید چیزی را در داستان تغییر دهید، چه چیزی بود؟ (اگر آرزو میکنید که میتوانستید پایان داستان را عوض کنید، آن را فاش نکنید!)
آیا این کتاب را پیشنهاد میدهید؟ به چه کسی؟
آیا این کتاب را به کس دیگری پیشنهاد میدهید؟
چه اشخاصی ممکن است این کتاب را بپسندند؟
در تمام مراحل کار مراقب باشید که سوگیرانه برخورد نکنید. اگر کتابی را از نویسنده محبوب خود معرفی میکنید، با تردید به آن نزدیک شوید و با دقت و وسواس فراوان آن را بررسی و نقد کنید. چنانچه با دیدگاه فلسفی یا سیاسیِ مؤلف، موافق نیستید، تلاش کنید تا دید باز و رویکرد بیطرفانه ای را در پیش گیرید. کار شما ملامت یا پشتیبانی از مؤلف نیست، کار شما این است که ارزش اثر وی را ارزیابی کنید. شما میتوانید نواقص اثر را مورد نقد قرار دهید یا قوت اثر، توانمندی و مهارتهای مؤلف را بستایید؛ اما یادتان باشد که تحلیل خود را با استدلال کردن و آوردن مثالهای محکم از کتاب پشتیبانی کنید. مسئولیت شما ارائهی یک ارزیابی صادقانه و مستدل است.
ارسال دیدگاه