کتاب، مقاله، مطلبی کوتاه، نوشتن، نویسندگی و... . همهی اینها ذهنی میخواهد خلاق و قلمی میخواهد روان و گیرا، به طوری که وقتی قلم در دست است و ذهن شروع به تراوش میکند حروف، کلمات، جملات و پاراگرافها هر کدام با آراستگی تمام روی کاغذ یا صفحهی ووردتان جا خشک کند، جایی که بعدها بتواند در ذهن خواننده نیز حک شود.
اما این امر و به طور کلی نویسندگی برای خود چارچوب و قوانین و یا بهتر بگوییم راههایی دارد که باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا در این مطلب شما را با راهکارهایی برای نویسندگی به خصوص نویسندگی کتاب آشنا کند.
پس پیشنهاد میکنیم اگر رویای نوشتن و نویسندگی در سر دارید این مطلب را تا انتها دنبال کنید.
نویسنده کیست؟
نویسنده کسی است که حرفی نو یا نگاهی نو را با بیانی نو ارائه میکند و با کاربست روشها و شگردهای گوناگون نویسندگی، برمخاطب خود تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم میگذارد البته برخی برای نویسنده، درجه و سطحی نازلتر را نیز قائل شده و چنین گفتهاند: «نویسنده کسی است که حرفی تازه یا نگاهی تازه را با استفاده از بازار قلم، ارائه میدهد؛ هرچند بیان و شیوه نگارش او تازه نباشد و یا این که حرفی یا نگاهی را هرچند تازه نباشد، اما با نگارشی تازه به قلم آورد.»
به هر حال، نمیتوان سخن ملکالشعرای بهار را که در زمینه شعر و شاعری است، به نویسندگی نیز تعمیم و تسری نداد و در این قلمرو، نادیده انگاشت. او گفته است: «هر شعری که شما را تکان ندهد، به آن گوش ندهید». بنابراین، در نویسندگی نیز باید بگوییم: «هر نوشتهای که شما را تکان ندهد، به آن چشم ندوزید.»
نویسندگی یعنی چه؟
نویسندگی یعنی این که نویسنده، مطالبی از خودش را به قلم آورد و یا مطالبی از این و آن را جمعآوری کند و کنار هم به گونهای تألیف و به خواننده منتقل کند که خواننده سرانجام بفهمد به مطلبی جدید دست یافته و وقتش تلف نشده است.
در نویسندگی، مهارت در پروراندن مطلب، بسیار مهم است. شاید بتوان گفت که نویسندگی همان هنر پروراندن مطلب است. همین هنر است که فرق پدید میآورد میان آن که میداند و مینویسد و آن که میداند و نمیتواند بنویسد. این که نویسنده به روشنی بداند که چه میخواهد بگوید، لازم هست؛ ولی کافی نیست؛ مهم آن است که مقصود خود را بتواند نیک بپروراند. مشکل این کار، همان مشکل معلمان است. در تدریس نیز چگونه درس دادن از چه درس دادن، اگر مهمتر نباشد، کمتر نیست.
چگونه کتاب بنویسیم؟
هر کسی که داستانی برای گفتن داشته باشد، میتواند کتاب بنویسد، خواه برای لذت خودش، خواه برای انتشار که به این وسیله در دسترس همگان قرار بگیرد (و صد البته به فروش هم برسد.)
اگر شما جزء آن دسته از افراد هستید که هنگام استراحت در پارک یا خواندنِ رمانهای مورد علاقهتان، شروع به خیالبافی میکنید، بهتر است به داستان نوشتن فکر کنید. اگرچه نوشتن کتاب شاید کار سختی به نظر آید، اما شما از پس آن برمیآیید.
چند قدم تا نویسندگی
اگر عاشق دنیای نویسندگی هستید و در ذهن داستانهای بسیاری ساختهاید پس دست به کار شوید؛ برای چه؟
خوب معلوم است نویسندگی و نوشتن کتاب.
برای نوشتن کتاب در کل شاید بتوان ۱۰ مرحله معرفی کرد؛ که به شرح زیر است:
مرحلهی اول: هدف خود را تعیین کنید
آیا شما یک کتاب را برای سرگرمی نوشتید؟ برای ترویج کسب و کار؟ برای ایجاد اعتبار؟ در مورد هدف نهایی این کتاب که میخواهید بنویسید فکر کنید، این به شما کمک خواهد کرد که داستان بنویسید یا خیر. در حال حاضر اهداف خود را در رابطه با درآمد میلیونی نسنجید. این کتاب اول را به عنوان یک آزمایش و راهی برای یادگیری بیشتر در مورد این روند مشاهده کنید اما حتی اگر این یک آزمایش است، در نظر داشته باشید که شما میخواهید بهترین کتاب را بنویسید.
مرحلهی دوم: تعریف موضوع
هنگامی که در هدف خود روشن هستید، شروع به تفکر در مورد موضوع کتاب کنید. اگر یک کتاب غیر داستانی نوشتید، به نوع ارتباط آن با خوانندگان فکر کنید. به عمق موضوع بپردازید و سطحی از آن رد نشوید این، به شما اجازه میدهد اطلاعات بیشتری به اشتراک بگذارید و به شما امکان میدهد تا کتابهای اضافی مرتبط با موضوع را بنویسید.
اگر یک کتاب تخیلی مینویسید، داستان و شخصیتهای خود را در یک روایت خاص نشان دهید؛ اگر بخشی از تاریخ است، داستانهای تاریخی را که در دورهی مورد نظر شما است، بیان کنید. مطمئناً لازم نیست این کار را انجام دهید، اما این به شما کمک میکند که ایدههای مختلفی در مورد یک رمان بالقوه داشته باشید.
مرحلهی سوم: یک طرح کلی ایجاد کنید
هنگامی که ایدهی موضوع خود را شکل دادهاید، شروع به توصیف فصلها و یا قسمتهای کتاب خود کنید، سعی کنید ابتدا به انتهای کتاب فکر کنید.
میخواهید خواننده در آخر کتاب با چه چیزی روبهرو شود؟
چگونه میخواهید داستان به قله برسد؟
هنگامی که شما یک ایدهی کلی درباره نحوه پایان دادن به کتاب خود دارید، طرح کلی را به سوی آن هدف حرکت میدهید اگر شما نوشتههای غیر داستانی دارید، ممکن است بخشهایی را حذف کنید، تا خوانندگان راحتتر مطالب را درک کنند. هر فصل ممکن است یک درس فردی باشد که همه منجر به یک نقطهی نهایی یا پیام نهایی شوند. این به نظر شما بستگی دارد که کتاب خود را با نقل قولها، داستانها و امثال جذابتر کنید؛ کتاب علمی باید دارای یک چهارچوب کلی باشد.
به عنوان مثال، اگر یک کتاب در مورد مدیتیشن نوشتهاید، طرح کتاب ممکن است چیزی شبیه به این باشد که به آن طرح اسکلتی می گویند:
معرفی
دربارهی کتاب
فصل ۱: مدیتیشن چیست؟
تاریخ مدیتیشن
انواع مدیتیشن
مدیتیشن و ذهنیت
فصل ۲: شروع تمرینات
یادگیری نفس کشیدن
چگونه نشستن
ذهن میمون
ممکن است سبک دیگری از طرح وجود داشته باشد، که برای شما خوب است اما سبک اسکلتی، سبکی ساده و ایدئال است. چهارچوب یک داستان تخیلی کمی متفاوت است، زیرا شما در حال ایجاد روایت هستید باید در ذهن خود تمام اتفاقات را تخیل کنید که زمان زیادی صرف آن میشود.
از تمام تخیلات خود نت برداری کنید سپس به عقب برگردید و خطوط خود را به صورت دقیقتر گسترش دهید. طرح اولیه شما ابتدا شامل تصمیم گیری در خصوص شخصیتها و نقشهایی است که در داستان شما بازی میکنند. هنگامی که شما یک ایدهی کلی از شخصیتهای اصلی دارید، میتوانید از یک طرح اسکلتی برای داستان استفاده کنید، یا میتوانید یک خلاصه کوتاه از داستان بنویسید و سپس تعیین کنید که چگونه داستان را به فصل تقسیم کنید.
مرحلهی چهارم: تعیین نحوهی نوشتن
معمولاً کتابها را با استفاده از نرمافزار Word و همچنین نرم افزار Skrivener مینویسند؛ با این دو برنامه بهراحتی متن را ویرایش و تغییر دهید، شما در نهایت میخواهید نسخهی خود را به صورت ویرایش و قالببندی ارسال کنید، اگر بتوانید آن را در فرمت ویرایشگر خود به راحتی ویرایش کنید، بسیار سادهتر و ارزانتر است.
برخی از افراد واقعاً از نوشتن در مدت زمان طولانی لذت میبرند؛ زیرا خلاقیت را تحریک میکند و شما را مجبور میکند بیشتر بنویسید. اگر تصمیم به انجام این کار دارید، احتمالاً مجبور هستید به عقب برگردید و همه چیز را بر روی کامپیوتر خود تایپ کنید.
مرحلهی پنجم: تنظیم برنامه نوشتاری و اهداف روزانه
این مهمترین بخش از نوشتن کتاب شماست، شما نمیتوانید تنها زمانی بنویسید که الهام گرفتهاید یا انگیزه دارید. شما باید یک عادت نوشتن روزانه (یا ۵ روز هفته) را ایجاد کنید، سعی کنید هر روز در حد چند کلمه بنویسید. نوشتن را به یک عادت روزانه تبدیل کنید، مثل مسواک زدن.
با یک هدف کوچک شروع کنید و ۲۰۰ کلمه در هر روز برای هفته اول بنویسید سپس تعداد کلمات را افزایش دهید، تا به ۱۰۰۰-۱۵۰۰ کلمه در روز برسید. اگر شما یک رمان ۸۰،۰۰۰ کلمه نوشتید، ۸۰-۹۰ روز طول میکشد، اگر شما یک کتاب ۳۰،۰۰۰ کلمهای غیر داستانی را مینویسید، میتوانید آن را در بیش از یک ماه انجام دهید.
مرحلهی ششم: محیط و فضای مناسب را ایجاد کنید
یک نقطه در منزل خود پیدا کنید که احساس میکنید مکان خوبی برای نوشتن است، شاید دفتر شما و یا میز غذاخوری شما باشد. هر چیزی را که لازم دارید، از قبل تهیه کنید. آیا به موسیقی نیاز دارید؟ اگر چنین است، چه نوع؟ آیا شما یک شمع میخواهید؟ یک فنجان چای یا قهوه؟ آیا شما نیاز به نزدیک شدن به یک پنجره دارید؟ تمام این نیازها انگیزهی شما را تقویت خواهند کرد.
مرحلهی هفتم: بنویس، انتقاد نکن
همانطور که در حال نوشتن هستید، سعی نکنید کار خود را به طور مداوم بررسی و نقد کنید، فقط بنویسید. این عادت نوشتن سازگار بسیار مهم است. شما همیشه میتوانید کتاب را مطالعه و ویرایش کنید. هر کسی که مینویسد، بهترین منتقد خود است، آمادگی داشته باشید، تا به این موضوع فکر کنید که قسمتهایی از کتاب شما بیمعنی است و نیاز به تغییر و ویرایش دارد. یک پیشنویس داشته باشید و در صورت لزوم مطالب را تغییر دهید.
مرحلهی هشتم: بازنویسی
پس از پایان کتاب، چند روز یا چند هفته آن را کنار بگذارید، شما در هنگام نوشتن خیلی به این پروژه نزدیک بودهاید، باید فاصلهای را ایجاد کنید. سپس به عقب برگردید و دوباره تمام کتاب را بخوانید، اشتباهات را اصلاح کنید، بخشهای مجدد را بازنویسی کنید، بخشهایی را حذف و آن را تسریع کنید. کلمات و عباراتی را که برای داستان ضروری نیست را خارج کنید؛ چند بار این فرآیند را انجام دهید تا اینکه در مورد آنچه که نوشتهاید، احساس خوبی داشته باشید اما در روند ویرایش گیر نکنید. هنگامی که چند بار شاهکار خود را مرور میکنید باید آن را به یک متن حرفهای تبدیل کنید.
مرحلهی نهم: یک ویرایشگر حرفهای پیدا کنید
حتی نویسندگان با تجربه، از ویرایشگر حرفهای استفاده میکنند. شما نمیخواهید یک کتاب پر از اختلافات، اشتباهات دستوری داشته باشید، همچنین میخواهید مطمئن شوید که کتاب به درستی جریان دارد و استفاده از کلمات درست است. یک ویرایشگر خوب قبل از انتشار کتاب را اصلاح میکند؛ ویرایشگر حقایق را بررسی و عنوانها، آمار، دادهها در نمودارها و نوشتههای پانویس را تأیید میکند.
در ویرایش کتاب خود کوتاهی نکنید بله، شما باید به یک ویرایشگر خوب پول پرداخت کنید، اما میخواهید مطمئن شوید که یک کار حرفهای انجام دادهاید. اگر کتاب شما با اشتباهات و ناسازگاریها پر شده باشد، مردم آن را نمیخرند همچنین اعتبار خود را به عنوان یک نویسنده لکهدار خواهید کرد.
مرحلهی دهم: انتشار آن
کتاب فوقالعاده خود را در کامپیوتر ذخیره نکنید و آن را چاپ کنید؛ شاید پرفروشترین کتاب سال نباشد، اما ایرادی ندارد. با هر کتابی که مینویسید و منتشر میکنید، بیشتر یاد خواهید گرفت و تبدیل به یک نویسندهی بهتر خواهید شد. هر کس باید در ابتدا یک مبتدی باشد اما هر چه بیشتر بنویسید، بیشتر متخصص خواهید شد.
ارسال دیدگاه