فیلتر مقالات

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مقالات

خواندن درس این قرن

خواندن درس این قرن

نویسنده : محمد فاضلی

یک سال دیگر قرن چهاردهم هجری شمسی که با نوروز ۱۳۰۰ آغاز شد، با ۲۹ اسفند ۱۳۹۹ پایان می‌یابد. صدای پایان قرن سیزدهم که داشت در گوش تاریخ می‌پیچید، در سوم اسفند ۱۲۹۹، لشکر رضاخان میرپنج برای کودتا راهی تهران بود و به این ترتیب چهار سال از قرن جدید در دوران قاجار، پنجاه‌وسه سال در دوران پهلوی و باقیمانده دوره‌ی جمهوری اسلامی ایران بوده است؛ یک قرن با سه حکومت.
ایران اما در این قرن تحولاتی بسیار افزون‌تر از سه حکومت به خود دیده است و طوفانی از سؤالات ما را در یک درصد پایانی این قرن در بر گرفته‌اند و گویی گذر از دریای مهیب تاریخ، به سوی قرن پانزدهم هجری شمسی، در گرو آن است که از پاسخ این سؤالات انبوه، کشتی بسازیم به سوی آینده. شاید دستور کار سال ۱۳۹۹ خواندن درس این قرن باشد؛ خوانشی در همه‌ی زمینه‌ها.
اول این قرن کجای تاریخ ایستاده بودیم؟ جامعه، سیاست، هنر، دولت، پزشکی، صنعت، علوم انسانی، اقتصاد، محیط زیست، فقه، قانون، ارتش، شهرها، روستاها، طبیعت و هر آن‌چه آن روز ایران و ایرانی خوانده می‌شد چه وضعی داشت؟
چه بر سر ما در این قرن رفت و ما خود چه کردیم؟ شورش، انقلاب، جنبش، تحصیل، استخراج نفت، مدرن شدن، نوسازی اندیشه‌ها، ضداستعمارگری، جنگ، اشغال‌شدگی، تورم، رکود، افتخار، تباهی و... یا هر آن‌چه نام رخداد، تحول، تغییر یا کنشگری بر آن می‌نهیم.
ما کجای «هر چه هست» در این جهان ایستاده‌ایم؟ وضع ما، وضع حکومت، صنعت، پزشکی، شهر، پایداری، محیط ‌زیست، اندیشه، افتخار، هویت، حاکمیت قانون، عدالت، آزادی و... هر آن‌چه بودن ما را حالا و این‌جا می‌سازد، اکنون چگونه است؟
ما به کجا می‌رویم؟ وضع زیرساخت‌ها، کیفیت زندگی، اخلاق، روابط انسانی، مناسبات اجتماعی، امنیت ملی، قدرت نسبی ما در برابر دیگر کشورها و صنعت و تجارت‌مان در ادامه‌ی مسیری که یک قرن گذشته پیموده‌ایم، به کجا خواهد رسید؟
یک سال پایانی قرن چهاردهم را می‌شود کارزاری برای انجمن‌های علمی همه‌ی رشته‌ها؛ سرآمدان هنرها، علوم، صنعت و سیاست؛ اتاق‌های بازرگانی و اصناف؛ و هر دسته و گروهی دانست برای آن‌که یک قرن را در عرصه تخصص و منافع خود بازخوانی کنند.
سال ۱۳۹۹ فرصت کم‌نظیری است برای تعریف صدها رساله درباره‌ی «تاریخ هر چه بوده و هست»، هزاران مقاله و کتاب درباره آن‌چه انجام دادیم و بر ما گذشت؛ و ضرورتی است برای درک جایگاه‌مان در تاریخ، فراسوی هر خودکم‌بینی یا توهم خودبزرگ‌بینی؛ برای رسیدن به درکی واقع‌بینانه از آن‌چه هستیم، و سنجیدن کردارهای تاریخی درست و اشتباه‌مان.
سال ۱۳۹۹ فرصتی است تا مجلات این کشور شماره‌های ویژه بازخوانی درس‌های این قرن منتشر کنند. مجلات تخصصی گاوداری تا سیاست، کشاورزی تا علوم فضایی، علوم سیاسی تا معماری؛ در همه این عرصه‌ها می‌تواننند اول و آخر قرن را مقایسه کنند و به سنجش دست‌آوردها و از دست‌رفته‌های آن بپردازند.
سال ۱۳۹۹ مهلتی است برای بازخوانی کتاب‌ها، موسیقی‌ها، ساختمان‌ها، انتخابات‌ها، آدم‌ها، مصنوعات و هر آن‌چه از جنس شاهکارهای به‌یادماندنی است. آن‌ها که استوانه‌های هویت شده‌اند.
آخرین سال قرن چهاردهم هجری شمسی، فرصتی برای بازنگریستن در هویت چهل‌تکّه برآمده از میراث متنوع قومی، مذهبی، زبانی، دینی، مدرن، جنسیتی و... ماست. مدارا و مهربانی، صلح درونی و گشودگی به جهان، از درون این بازخوانی هویت‌ها فرصتی برای زادن و زیستن پیدا می‌کنند.

پیشنهاد:
- بیایید همه با هم، قرن حاضر را بازخوانی کنیم. ما ایرانیان در یک قرن گذشته آن‌قدر نهادها، سازمان‌ها، نخبگان و منابع خلق کرده‌ایم که قادر به این بازخوانی باشیم. آن قدر ایران برای همه ما عزیز هست که سفید و سیاه تاریخ‌اش را مرور کنیم.
- بیایید قدرت و حکومت را هم به مشارکت در این بازخوانی دعوت کنیم. سازمان‌های حکومتی بخش مهمی از این تاریخ را رقم زده‌اند و خود محصول این تاریخ هستند. ایرادی دارد که وزارت علوم دستورکارش در سال ۱۳۹۹ بازخوانی پیدایش و تحول علوم در ایران این قرن باشد؟ یا وزارت نفت و نیرو به تاریخ آب و انرژی مشغول شوند و همین طور الی آخر. شرط این شراکت البته آن است که قدرت میل نکند «تاریخ به‌فرموده» بسازد و به میل، سیاه و سفید کند.
- خوانش درس این قرن تا ابد ادامه خواهد داشت، اما این ماییم که تصمیم می‌گیریم در آخرین سال این قرن، از بازخوانی آن، توشه‌ای روشنی‌بخش برای قرن نو – قرن پانزدهم هجری شمسی – برگیریم، یا به سیاق گذشته، راه بسپریم به امید قضا و قدر.
جهت تاریخ در اسفند ۱۳۹۹ به کدامین سو خواهد بود؟

  • سیاسی
  • جامعه‌ شناسی