یکصد و پنجاه سال از تولد لورا اینگلز وایلدر نویسندهی مجموعه کتابهای «خانهی کوچک» میگذرد. اما آیا هنوز داستانهای او که دربارهی یک خانوادهی کشاورز است، برای دختران جوان در عصر فناوری جذابیت دارد؟
دیوید اسکرایونر، نوازندهی ویولن هر بار که در پاییز در مراسم «روز وایلدر» در مزرعهی راکی ریج شرکت میکند، با این سوال طرفداران مجموعه کتابهای این نویسنده مواجه می شود که «آیا او ویولن پدر را دارد؟»
«روز وایلدر» همه ساله در گرامیداشت یاد لورا اینگلز وایلدر برگزار میشود.
خانوادههای زیادی در چنین روزی در خانهی واقع در مزرعهی میسوری جمع میشوند. این همان محلی است که خانم اینگلز وایلدر هشت کتاب «خانهی کوچک» را نوشت.
این خانوادهها با جمع شدن در این محل میتوانند ببینند که چگونه دیوید با همان ویولنی که این نویسنده در داستانهای دوران کودکیاش از آن یاد کرده بود، برای آنها مینوازد.
بسیاری از کودکانی که به این محل آمدهاند، درست مثل «لورا» شخصیت اصلی این مجموعه داستانها، موهایی بافته شده و کلاههایی بنددار دارند.
سومین کتاب از مجموعه کتابهای «خانهی کوچک» به دلیل آن که در دههی ۱۹۷۰مجموعهای تلویزیونی براساس آن ساخته شد، به یکی از محبوبترین آنها تبدیل شده است.
در این سریال تلویزیونی که ملیسا گیلبرت نقش لورا و دین باتلر نقش همسر آیندهی او را بازی می کرد، زندگی آن ها در دهههای ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ در غرب آمریکا به تصویر کشیده شده است.
نویسنده، این مجموعه کتابها را براساس خاطرات دوران کودکی خود به زیبایی به رشتهی تحریر در آورده است. این کتابها از زمان انتشار در میان پرفروش ترین کتابها در جهان بودهاند. این مجموعه باعث اتصال نسلها در میان خانوادهها شده. جنیفر و الیزابت از جملهی این خانوادهها هستند که خود را طرفدار پرو پا قرص این مجموعه کتابها میدانند. آنها تا کنون از ده محل واقعی که به خانوادهی نویسنده مربوط میشود، دیدن کردهاند.
نگارش این داستانها با عبارت «روزی روزگاری» آغاز شده و لحنی داستانی دارد و به توصیف فعالیت کشاورزان مهاجر در تغییر شکل طبیعت وحشی میپردازد.
در جلد ششم این مجموعه کتابها به نام «زمستان طولانی» سختیهایی که اعضای خانواده تجربه کردهاند، به خوبی ثبت شده؛ از زوزه گرگها در شب تا جان به در بردن پس از یک زمستان طولانی پر برف هشتماهه و گرسنگی .
کتاب نهم به نام «چهار سال اول» چندین سال پس از مرگ نویسنده و براساس نسخهی پیشنویس به جا مانده از او منتشر شد.
جنیفر و الیزابت همانند بسیاری دیگر از بازدیدکنندگان در حالی که اشک در چشمانشان حلقه شده به نواختن ویولن دیوید گوش می دهند. آنها به همراه مادرو دو فرزند جنیفر به این مزرعه آمدهاند. آن ها به شوخی در این باره که چه کسی نقش لورا را داشته باشد با هم بحث میکنند.
بازدیدکنندگان در فروشگاهی که در این محل است، اغلب چیزهایی را پیدا می کنند که ارتباط احساسی عمیقی با داستانهای خانم اینگلز وایلدر دارد.
زنی جوان که به این محل آمده، میگوید: «وقتی که سال سوم دبستان بودم، معلم ما به ما گفت که میخواهد چند داستان برایمان بخواند. من شیفتهی این کتاب ها شدم و همهی آنها را سال بعد خواندم. جسارت و قدرت نویسنده مرا مجذوب کرد.»
مجموعه کتابهای خانم اینگلز وایلدر زندگی لورا را از ۵ تا ۱۹ سالگی شامل میشود، یعنی تا زمانی که با آلمانزو ازدواج می کند. خوانندگان این کتابها با این شخصیت بزرگ شدند، درست همانند کودکان امروز که با «هری پاتر» بزرگ میشوند.
دین باتلر بازیگر که در سریال تلویزیونی نقش همسر لورا را بازی کرده و یکی از سخنرانان مراسم بزرگداشت این نویسنده است، میگوید خیلیها این مراسم را همانند کتابهای این نویسنده به دلیل آن که مهربانی و ارزشهای خانوادگی را ستایش میکند، دوست دارند.
آقای باتلر همچنین میافزاید: «خودم را خیلی سعادتمند حس میکنم، خیلی تحت تاثیر قرار میگیرم وقتی که مردم به من میگویند که این شخصیت را دوست دارند به این دلیل که لورا عاشق این شخصیت بود.»
بازدیدکنندگان در داخل خانهی کوچکی که لورا و آلمانزوی واقعی ساخته بودند با توقف در آشپزخانهای که همچنان تمیز است و پیشخوان کوچکی دارد، شور و نشاطش را تحسین میکنند. پیشخوان آشپزخانه به اندازهی قد او یعنی ۱.۵۰ متر است. ویولن پدر در مواقعی که نواخته نمیشود در سالن به دیوار آویزان است. مثل این است که کتابهای خانم اینگلز وایلدر جان میگیرند. آن دختر موسیاه سرکشی که با گول زدن نلی بدجنس او را به سوی نهری پر از زالو میکشاند و یا بر یک اسب کوچک بدون زین سواری میکند.
ویلیام آندرسون، زندگینامهنویس خانم اینگلز وایلدر که در این مراسم حضور دارد، میگوید: «معلمی به من گفت که به نظر میرسد لورا برای دانشآموزانش خیلی واقعی است. طوری که وقتی آنها به خانه میروند مرتب دربارهی لورا صحبت میکنند و والدین دانشآموزان از آنها میپرسند که این دختر جدید در کلاس کیست؟ لورا مثل عضوی از خانواده آن هاست.»
جین کودی کسی است که خانوادهاش به خوبی لورا و آلمانزو را می شناختند.
او از سال ۱۹۶۰ یعنی سه سال پس از مرگ لورا اینگلز وایلدر، در تبدیل مزرعهی راکی ریج به موزه نقش داشته است. خانم کودی هنوز هم این نویسنده را منبع الهام خود می داند و او را به دلیل مدرن بودن در دورانی که مدرن نبود، تحسین میکند.
ارسال دیدگاه