فیلتر مقالات

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مقالات

زندگی و آثار جان دوس پاسوس

زندگی و آثار جان دوس پاسوس

نویسنده : تحریریه‌ی همیار پژوهش

#جان_دوس_پاسوس در ۱۴ ژانویه‌ی ۱۸۹۶ در شیکاگو متولد شد. «جان راندولف دوس پاسوس» (۱۹۱۷–۱۸۴۴) و «لوسی مدیسون» والدین وی بودند. جان دوس پاسوس، در زندگی نسبتاً ماجراجویانه خود چندین گرایش سیاسی مختلف را تجربه کرد. در سال ۱۹۱۶ از دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصیل شد وی به اسپانیا رفت تا معماری بخواند. در ژوئن ۱۹۱۷ داوطلب خدمت در ارتش فرانسه شد. بعدها پس از ورود ایالات متحده به جنگ جهانی اول، او در ارتش این کشور خدمات پزشکی ارائه می‌کرد. دوس پاسوس در شهر وردن شاهد یکی از سبعانه‌ترین نبردهای جنگ جهانی اول یعنی نبرد وردن بود. جان دوس پاسوس از هم‌دوره‌های #ارنست_همینگوی و #فیتزجرالد است. مانند همینگوی در سال‌های جنگ راننده‌ی آمبولانس بوده‌است.
او دو رمان اول خود، آغاز «یک مرد: ۱۹۱۷» و «سه سرباز» را که به ترتیب در سال‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۲۱ منتشر شدند، بر اساس تجربیاتش در جبهه نوشت. او جنگ را به عنوان ابزار نظام سرمایه‌‌داری برای به اسارت کشیدن کارگران مورد انتقاد قرار می‌داد و از صلح‌گرایی و اصلاحات اجتماعی حمایت می‌کرد.
در سال‌های جوانی‌اش چهره‌ای رادیکال و معترض بوده اما در سال‌های آخر عمر به چهره‌ای مرتجع بدل می‌شود که در ماجراهای مک‌کارتیسم در آمریکا علیه کسانی هم گواهی داده ‌است. او دیدگاه‌های چپ داشت و کمونیست بود، علی‌رغم این ‌که نویسنده‌ی بسیار مهم و تأثیرگذاری است و در مقدمه‌ی #نجف_دریابندری بر رمان «رگتایم» بر اهمیت و جایگاه مهم این نویسنده تأکید شده ‌است، به خاطر دیدگاه‌های کمونیستی و چپش کنار گذشته شده و به او چندان در آمریکا توجه نشده‌است.
در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، دوس پاسوس که توان ادبی خود را بر نقایص نظام سرمایه‌داری متمرکز کرده بود، در نظر چپ‌گرایان به قهرمان مبدل شد. نازی‌ها آثار او را به دلیل گرایش‌های چپ‌گرایانه محکوم کرده و سوزاندند. دوس پاسوس به دلیل تمایلات کمونیستی و شرکت در جنگ جهانی اول، در دیدگاه حاکمان نازی به یک فرد نامطلوب تبدیل شده بود، هرچند که او بعدها در پی پاکسازی‌های استالین، از کمونیسم روگردان شد.
به سال ۱۹۳۸ با مقاله‌ی ستایش‌آمیز ژان پل سارتر، شهرتش اوج گرفت. وی اشاره نمود که ” «من دوس پاسوس را بزرگ‌ترین نویسنده‌ی زمانمان می‌دانم the greatest writer of our time (No. ۴۲).
دوس پاسوس در ۲۸ سپتامبر ۱۹۷۰ میلادی در سن ۷۴ سالگی در بالتیمور، مریلند درگذشت.
دوس پاسوس در روایت سه‌گانه‌ی یا تریلوژی یو‌. اس‌. ای (USA) چند حادثه را تواماً نقل می‌کند و هر یک از حوادث را به تناوب توصیف و بیان می‌کند. این اثر از سال ۱۸۹۶ تولد جان دوس پاسوس آغاز می‌شود و تا سال ۱۹۳۹ وقوع «بحران مالی بزرگ آمریکا» ادامه پیدا می‌کند.
رمان «سه سرباز»، کتاب‌های «منهتن ترنسفر» و تریلوژی «یو اس آ» توسط #علی_کهربایی به فارسی ترجمه شده‌ است. همچنین دو جلد اول تریلوژی «یو. اس. ای» یعنی «مدار چهل‌ودو درجه» و “۱۹۱۹” توسط #سعید_باستانی (۱۳۸۵، انتشارات هاشمی) ترجمه شده بود.

کتابشناسی
مهم‌ترین آثارش عبارتند از:
سه سرباز (۱۹۲۱)
منهتن ترنسفر (۱۹۲۵)
تریلوژی یو اس ای USA (۱۹۳۸)
مدار ۴۲ درجه (۱۹۳۰)
۱۹۱۹ (۱۹۳۲)
پول کلان (۱۹۳۶)
زمینی که برآنیم (۱۹۴۹)
ناحیه‌ی کلمبیا (۱۹۵۲)
ماجراهای یک مرد جوان (۱۹۳۹)
شماره‌ی یک (۱۹۴۳)
طرح بزرگ (۱۹۴۹)
اوج خوشبختی (۱۹۵۴)

نگاهی دیگر به زندگی جان دوس پاسوس
ترجمه‌ی انوشیروان گنجی پور
کدام نویسنده‌ی آمریکایی متولد سال ۱۸۹۶، دسامبر ۱۹۱۷ در منطقه وِنِسی، در جبهه‌ی ایتالیا و اتریش خود را راننده آمبولانس یافت؟ همین نویسنده زمانی که پاریس سراسر جشن بود، مجذوب فضای پس از جنگ شد. در آوریل ۱۹۱۹ بر ساحل سن فریاد می زند :«آن بهار ، پاریس جز موسیقی نبود.» شک نمی‌توان کرد، همینگوی، مطمئناّ همینگوی! خُب نه، متأسفم ! همینگوی سال ۱۸۹۹ به دنیا آمده است. صحبت از جان دوس پاسوس بود. ببخشید ، گفتید کی؟ دوس پاسوس؟ واقعاّ عجیب است که دیگر هیچ‌وقت به او فکر نمی‌کنند... .
با این حال او به سرعت به شهرت رسید. مقاله‌ی #سارتر در ۱۹۳۸ که در آن تصریح می‌کرد:«من دوس پاسوس را بزرگ‌ترین نویسنده‌ی زمانمان می‌دانم.» نظرِ یکسانِ روشنفکرانِ دو کرانه آتلانتیک را منعکس می‌کرد. در ۱۹۲۵ منهتن ترانسفر که بی درنگ توسط انتشارات گالیمار ترجمه شد، اذهان را حیرت زده کرده بود. قبول کنیم که گالیمار رمان‌های بزرگ شهری و شاهکارهای ادبیات مدرن را معرفی کرد که برلین الکساندِرپلتزِ #آلفرد_دوبلین و اولیسِ #جویس از آن دسته بود. سه‌گانه‌ی دوس پاسوس یو.اس.آ می‌رفت میخ را بکوبد ولی پیش‌تر ورق شروع به برگشتن کرده بود. همین‌طور نظرات سیاسی دوس پاسوس. او، روشنفکر آن همه نزدیک به حرکت‌های سوسیالیستی، سندیکاها وکارگران، به تدریج به راست متمایل می‌شد. جنگ داخلی اسپانیا با اعدام‌های سیاسی‌اش، حتی در قلب اردوگاه جمهوری‌خواهان، خشم او را نسبت به استالینیسم و تمام شکل‌های دیگرِ دولتی‌سازی برانگیخته بود. او از سوسیالیسم به آرمان نیاکان بنیانگذار ایالات متحده‌اش بازگشت. زندگی‌نامه‌ای از جفرسون تهیه کرد. به‌زودی به همسویی خود با سناتور مک کارتی اعتراف کرد و بعدتر از نامزدی ریاست جمهوری ِبَری گُلدواتر حمایت کرد .
خلاصه دوس پاسوس ِبه خطا رفته در سیاست، به همان بهانه خود را در ادبیات مغفول‌مانده می‌یافت در حالی که فیتزجرالدِ متولد ۱۸۹۶ به تسکین مالیخولیایِ خوانندگانی که برایشان عطوفت همیشه تیره و تار بود، ادامه می‌داد و فاکنرِ متولد ۱۸۹۷ هیبتش را چونان نویسنده بزرگِ جنوبی تحمیل می‌کرد و همینگوی اسطوره شده بود. مزید بر علت این که دوس پاسوس هیچ وجهِ مشخصه‌ی دقیقی نداشت. نه بزن بهادر، نه الکلی، نه رمانتیک. اصطلاح «نسل گمشده» ساخته‌ی‌ #گرترود_استاین نمی‌توانست در مورد اویی که در زندگی و اثرش بیشتر اقتدار بروز می‌داد تا بی‌نظمی به کار رود. قرنِ بیستمی‌های پرهیاهو لقبی که آمریکایی‌ها بیشتر می‌پسندند، نیز به او نمی‌خورد. هیچ جنجالی دور و برش نبود. گوش دادنش، اگر ترجیح دهیم، پر قیل و قال‌تر از فریادش بود. خلاصه آن که او استادان و روزنامه‌نگاران آماتور به معنی نیشدار کلمه را مأیوس می‌کرد. با این حال چهل‌ودومین مدار منتشره در سال ۱۹۳۰، سال اول قرن، ۱۹۱۹ در ۱۹۳۲ و پول قلنبه در ۱۹۳۶ که دوس پاسوس تحت عنوان عام یو. اس . آ گرد آورده بود، به‌راستی در زمره باشکوهترین، عظیم‌ترین، هوشمندانه‌ترین و نوآورترین آثار ادبیات معاصر قرار می‌گیرند. زمان آن بود که سرانجام آن‌ها در چاپ فرانسه‌شان، در یک جلد جمع شوند. همه چیز شاید از سال ۱۹۱۹شروع شد، زمانی که شروود اندرسُن وینزبورگ، اوهایو را چاپ کرد؛ روزشمارِ چندصداییِ ستایش برانگیزی از شهری کوچک در غربِ میانه. دوس پاسوس این شیوه را گسترش داد و آن را با مونتاژ تکه‌پاره‌های خبر در منهتن ترانسفر، این بار در قالبِ اثری چندین قطبی مدرن کرد. یو.اس.آ نتیجه این تلاش بود: تابلویی از کلیت آمریکا در فاصله ۱۸۹۸ تا ۱۹۲۷، این سی سالِ درخشان که طیِ آن کشور پس از فتحِ غرب، از چیرگیِ اقتصادی و سیاسی‌اش بر جهان مطمئن می‌شد. اما پشتِ صحنه این حرکتِ پیروزمندانه است که دوس پاسوس بدان علاقه دارد. به عبارتِ دیگر سقوط آمریکا برای بازیافتنِ فرمولی بابِ روز. او یک دو جین شخصیتِ داستانی برای دنبال کردن، رها کردن، درگذشتن و از سر گرفتنِ ماجراهایشان می‌آفریند: کارگری آنارشیست که در نهایتِ کار برای انقلاب سر از مکزیک در می‌آورد، یک دکوراتورِ داخلی، یک آدم جاه‌طلب که در روابط اجتماعی به مانند واسطه‌ای سردرگم میانِ دنیای کارگری و سرمایه‌داریِ عظیم به موفقیت دست می‌یابد، یک نمونه آدمِ بدبخت، دریانوردِ فراری، بازنده‌ی همیشگی و الی آخر. دوس پاسوس مونتاژی از اخبار، تکه‌های ترانه‌ها، عناوین روزنامه‌ها و همچنین زندگی‌نامه‌ی کوتاه و تکان‌دهنده‌ی شخصیت‌های واقعی را به همراهِ نظرگاهی سوبژکتیو، چشم دوربین که می‌توانست نگاه و یا خاطره‌ی خودش باشد، داخل داستانش می‌کند. در مورد این اثر از کوبیسم سخن به میان آورده‌اند. در ۱۹۲۳ دوس پاسوس در پاریس فرناند لژر۱ را ملاقات کرده بود: « من احساس می‌کردم که او با نقاشی مانند یک قصاب برخورد می‌کند: با خشونت ، چابکی و دقت.» این سه تعریفِ خشونت، چابکی و دقت در سه‌گانه‌ی یو.اس .آ ارزش دیگری می‌یابند؛ جایی که به ما همه‌چیز درباره‌ی آمریکای دوره‌ای که یأس و تراژدی بر آن سنگینی می‌کند، گفته می‌شود. درست زمانی که به نظر می‌رسد نهادها و قدرت‌هایی که انسان خود اختراع کرده، بی‌مهابا بر علیه او طغیان می‌کنند .

پانوشت :
۱.فرناند لژر: نقاش ، طراح و دکوراتور فرانسوی (۱۹۵۵_۱۸۸۱) در نقاشی‌هایش نظر سزان مبنی بر رفتار با طبیعت به وسیله‌ی مکعب، کره و استوانه را به کار بست. او فضا را با اسرار شدید بر حجم به صورتِ هندسی تکه‌تکه کرد.

  • سبک زندگی
  • روان شناسی
  • مرور آثار
  • نویسنده