وبسایت پابلیشرز ویکلی در یک مقاله نوشته متیو سی. استرچر ۱۰ کتاب برتر #هاروکی_موراکامی، نویسندهی مشهور ژاپنی را انتخاب کرده است.
در این مقاله آمده است: هاروکی موراکامی در جهان به عنوان رمانی نویسی در سبک رئالیسم جادویی شناخته شده است. کارهای او بر اساس انگیزهای وسواسوار برای کشف و درک هستهی درونی هویت انسان ساخته شده است. قهرمانهای داستانهایش معمولاً به سفر به دنیاهای متافیزیکی -ناخودآگاه، رویاها و دنیای مردگان- میروند تا خاطرات از دیگران و اشیایی را که از دست دادهاند، مستقیماً بررسی کنند.
موراکامی نویسندهای ژاپنی است ولی او یک نویسندهی جهانی محسوب میشود. به این معنا که کارهای او نمایانگر فرهنگ ژاپنی نیستند، بلکه واکاوی سوالاتی هستند که تمام انسانیت را در بر میگیرند. طبیعت فرد چیست؟ معنای شادی یا موفقیت در عصر جهانی چیست؟ روح چیست و ما چگونه آن را به دست میآوریم؟ چرا بعضیها از ساختار جوامع معاصر خوششان نمیآید و چه جایگزینهای دارند؟ اینها تنها معدود سوالاتی هستند که موراکامی خطاب قرار میدهد و این سؤالات همه ما را در بر میگیرند.
۱.شکار گوسفند وحشی: «ماجرایی که گوسفندی در آن است»عنوان اصلی این کتاب است. این کتاب به درستی که همانند عنوانش میماند. در آن قهرمان موراکامی وارد یک اتحادیهی سیاسی-اقتصادی-صنعتی میشود که از قضا پول و قدرتی بیپایان دارد و او به خواسته خود این کار را میکند. بعضی از جالبترین بخشهای رمان در طبیعت روستایی هوکایدو اتفاق میافتد که به عنوان داخل ذهن قهرمان تعبیر شده است، یا سرزمین اسطورهای مردهها. در قلب این رمان، همانند دیگر کارهای موراکامی، داستان اختلاف میان خواستههای یک فرد و وضعیت بیرونی اوست و البته یک گوسفند بسیار قدرتمند هم در داستان وجود دارد.
۲.ماجرای پرندهی بادشده: این یکی دیگر از رمانهایی است که «دنیای دیگر» در خود دارد؛ این بار شکل یک هتلی در یک دخمه را دارد که در آن همسر قهرمان، کومیکو، توسط برادر شرورش، واتایا نوبورو زندانی شده است. قهرمان داستان که مردی آرام و خانهدار به نام اوکادا تورو است باید راهی به دخمهی متافیزیکی پیدا کند، با نوبورو مواجه شود و کومیکو را نجات دهد. در همین حین، او باید همچنین با موقعیتهای که فنرهای پیچیدهشدهی زمان به سمتش سرازیر میشوند و اتفاقات تاریخی با یکدیگر برخورد میکنند، دست و پنجه نرم کند. این رمان دربارهی عشق، خشونت و مجموعه خاطرات از دست رفته و بازیابی شده است.
۳.سرزمین عجایب پخته شده و پایان جهان: اگر #گابریل_گارسیامارکز و #اچ_جی_ولز با یکدیگر رمانی بنویسند، امکان دارد چیزی شبیه این رمان شود. روایت دوگانهی آن خیابانهای خشن و کمی آینده طور توکیو را که درگیر یک جنگ اطلاعاتی با تلفات واقعی هستند، نشان میدهد. این کتاب یک دنیای فانتزی در شکل یک شهر است که توسط یک دیوار عظیم و عالی است که توسط مردم بدون سایه، یک نگهبان خشمگین و یونیکورنها احاطه شده است. قهرمان داستان در نهایت باید میان دو جهان به عنوان خانهی همیشگیاش انتخاب کند.
4. 1Q84: این اولین رمانی است که موراکامی سراغ موضوع بحثبرانگیز گروههای کوچک مذهبی رفته است؛ موضوعی دردناک در ژاپن از زمان حملهی تروریستی آوم شینروکو در سال ۱۹۹۵. کالت تخیلی رمان، ساکیگاکه در تلاش است تا رابطه خود با ارواح زمین به نام آدمهای کوچک آر دوباره برقرار کند. روایت اصلی داستان به هم رساندن دو قهرمان داستان است. یک مربی ورزشی که در شبها قاتل مردان تجاوزگر است و یک نابغهی ریاضی که شبها نویسنده تبلیغاتی است. مانند دیگر رمانهای موراکامی، این اثر نیز تنشهای بسیار میان مذهب و سیاست و همچنین روح داخلی انسان را بررسی میکند.
۵. سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش: سوکورو تازاکی بیشتر داستان را صرف فهمیدن این میکند که چرا حلقهی دوستان دبیرستانش او را از گروهشان خارج کردند، بعد از آن که او شهر ناگویا را برای تحصیل دانشگاهی در توکیو ترک کرد. جستوجوی او برای فهمیدن این موضوع او را به فنلاند میبرد، جایی که او با حقایقی تلخ دربارهی شخصیت خودش مواجه میشود. این رمان دربارهی خیانت و گذشت ولی بیشتر از همه دربارهی بزرگ شدن است.
۶.کافکا در کرانه: قطعاً گیجکنندهترین رمان موراکامی است. این رمان سه شخصیت اصلی (پروتاگونیست) دارد که هر کدام از نسلی مختلف هستند. همهشان از یک ترومای شدید رنج میبرند که باعث میشود آنها -مانند باز کردن جعبهی پاندورا- سنگ دروازه را باز کنند و وارد دنیایی دیگر شوند. دو نفر از آنها به عنوان نیمهانسان بر میگردد. #کافکا، جوانترین سه تن، با دخمهای در جنگل متافیزیکی مواجه میشود که او را قویترین پسر پانزدهساله دنیا میکند. پیام اصلی این رمان به نظر این است که اگر ما نمیتوانیم سرنوشت خود را عوض کنیم، حداقل میتواند آن را به نفع خودمان سوق دهیم.
۷.صدای باد را بشنو: این اولین رمان موراکامی بود و ضعف آن در داستان را با سبک نگارش سریع، سبک و سادهاش جبران میکند. قهرمان آن که ما او را به عنوان بوکو میشناسیم (شخص اول مفرد آشنا) دوستی او با «رت»، گارسونی چینی که بیشتر با نام «جی» شناخته شده است و یک دختر نه انگشتی با یک خال بزرگ بر روی شانهاش مدام قطع و وصل میشود. در تمام این مدت او در تلاش است تا بداند چگونه جوانی و ایدهآلهایش را از دست داد.
۸.پینبال، ۱۹۷۳ – در ادامه تم از دست دادن و نوستالژی صدای باد را بشنو، این دنبالهی داستان زوایای دیگری از قهرمان را نشان میدهد؛ رابطهی او با ناوکو که در دوران دانشگاه خودکشی کرد. با توجه به اینتم تلخ، از دوقلوهای بینام که از ناکجا پیدایشان میشوند تا به بوکو کمک کنند با حس تنهایی و از دست دادن روبرو شود، طنز بیرون میکشد. این رمان با جستوجوی ماشین پینبال محبوب بوکو از روزهای همراه با ناوکو تمام میشود. بوکو بعضی از خاطراتش با ناوکو را به یاد میآورد.
۹.چوب نروژی: یک ناوکوی دیگر یا همان یکی است؟ این سؤال هستهی اصلی این رمان را شکل میدهد. این اثر یک نگاه به رابطه تراژیک واتانابه تورو با یک دختر جوان که مشکلات روانی دارد و مدام صدای کیزوکو، یار از دست رفتهاش را میشنود که او را به دنیای دیگر فرا میخواند، است. تورو بخشهایی از داستان را صرف این میکند که نگذارد این دختر این کار را بکند و بخشهای دیگر را درگیر میلش به میدورو، دختری جذاب و «زن دیگر» ماجرا است.
۱۰.رقص، رقص، رقص: همه منتقدان این رمان را دوست نداشتند. عدهای گفتند که کمی کند است. برای خوانندگانی مثل من که به تفکیک پدیدهی اقتصادی ژاپن علاقهمند هستند، جالب است. این اثر کاپیتالیسم پیشرفته را با تمرکز بر گرایش آن بر مصرفگرایی و فروش بررسی میکند و روابط اولیهی انسانی مانند خانواده و دوستان را در بر میگیرد. برای آنهایی که داستانهای فانتزی مانند «شکار گوسفند وحشی» را ترجیح میدهند، این داستان بر اساس ماجرای پیدا کردن کیکی توسط بوکو ساخته شده است که در پایان آن داستان غیبش میزد.
ارسال دیدگاه