فیلتر مقالات

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مقالات

درباره‌ی هنر

درباره‌ی هنر

نویسنده : راینر ماریا ریلکه، علی عبداللهی

(1)
هنر، آرزوی مبهمی است که همه‌ی اشیاء دارند. کلمات سرگشته مشتاق‌اند به شعر وارد شوند، مناظر بی‌نوا، خود را در تصاویر کامل می‌کنند. بیماران در آن زیبا می‌شوند. چنین می‌شود: هنرمند اشیایی را که برای عرضه کردن برمی‌گزیند، از میان بسیاری روابط قراردادی‌شان از سر اتفاق بیرون می‌کشد. آن‌ها را گرد هم می‌آورد و اشیای منزوی را در آمد و شدی ناب و ساده می‌نهد. همین که به شیئی عشق بورزد، اقرارهای آرام بسیاری در پرتو آن می‌آورد و آن را به همراه صدها نگفته و چیز پنهان، مأنوس می‌کند؛ اما جوانه احساس‌های ظریف و خصوصی‌اش، تنها از پس شیء خرد و فشرده بیرون می‌زنند و او را وا می‌دارند، دستاویزی نو در کنار آن[ دستاویز] ظریف بیاورد و در پس[ دومی] ، سومی و چهارمی، حصاری بر پا کند که زندگی در پشت آن موج زند. در این حال او به ندرت خود را خویشاوند اشیاء حس می‌کند، اشیایی که رفته‌رفته توجیه خود او می‌شوند. این اشیاء هماهنگی‌هایی، حتی ناشناخته برای خود هنرمند، را با استحکام کنار هم می‌نهند. آن‌ها سخت به هم شبیه‌اند. طرح‌های مبهمشان… .
(2)
هنر اشتیاق مبهمی است که همه‌ی اشیاء دارند. آن‌ها می‌خواهند تصویرگر رازهای نهفته‌ی ما باشند و از سر شوق، مفهوم پلاسیده‌ی خود را وامی‌نهند. تا بار یکی از اشتیاق‌های سترگ ما را بکشند. اصرار دارند به حواس پریشان ما راه یابند و تشنه‌ی این هستند که دستاویزی برای احساس‌های ما باشند. از قانونمندی‌ها می‌گریزند. می‌خواهند همانی باشند که ما می‌پنداریم. سپاسگذار و آماده به خدمت. خواهان پذیرش نام‌های تازه‌ای هستند که هنرمند به آن‌ها می‌بخشد، همچون کودکانی که اصرار می‌کنند آن‌ها را با خود به سفر ببریم؛ قدر مسلم، آن‌ها [در این سفر] همه چیز را به تمامی در نخواهند یافت، اما هزاران احساس پراکنده و تصادفی به سادگی و زیبایی بر چهره‌شان نقش می‌بندد. همین‌طور، اشیاء می‌خواهند هنگامی که برای توجیه اثری برگزیده می‌شوند، از خواسته‌های هنرمند فرا باشند. آن‌ها، مبهم، اما هاله‌ی جان اویند، همچون چهره‌های بسیاری که جان او را به آواز می‌خوانند. آرزوی اشیاء این است که زبان هنرمند باشند و این بانگی است که هنرمند آن را می‌شنود. هم او بایستی آن‌ها را از چنبره‌ی روابط سخت ملال‌آور و بی‌معنی قراردادی به هماهنگی‌های سترگ سرشت خود برکشد.
بسا همیشه چنین بوده. شاید همیشه غربت بی‌کرانی میان هر دوره و هنر سترگ برخاسته از آن، وجود داشته است. شاید آثار هنری همواره چون امروز تنها بوده‌اند و شاید آوازه به راستی هرگز چیزی جز دست‌مایه‌ی همه‌ی آن سوءتفاهم‌هایی نبوده که پیرامون یک نام جدید چنبره می‌زنند. هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم زمانی اساساً قضیه به شکل دیگری بوده است. زیرا آنچه آثار هنری را از سایر اشیاء مجزا می‌سازد، وامدار بودن همه‌ی آن‌ها به آینده است و اینکه جملگی چیزهایی هستند که هنوز دوره‌ی آن فرا نرسیده است. آینده‌ی آبشخور آن‌ها بس دور است. اینان مربوط به آخرین قرنی هستند که روزگاری دایره‌ی وسیع همه‌ی راه‌ها و پیشرفت‌ها در آن فرو بسته می‌شود، همگی ، اشیای کمال‌یافته و هم‌عصر خداوندگاری هستند که آدمیان از ازل سرگرم شرح و پرداختش بوده‌اند و تا دیر زمانی نیز قادر به تکمیل کار خویش نخواهند بود. اما اگر با این همه، چنین باشد که آثار سترگ هنری دوران‮های گذشته، در بطن خیزش‌ها و غوغای دوران خویش شکل گرفته باشند، شاید بتوان قضیه را چنین توصیف کرد که آن آینده‌ی واپسین و شگفت‌انگیز، خاستگاه همه‌ی آثار هنری ، به آن روزهای بس دوری ( که ما از آن‌ها دانش بسیار اندکی داریم) نزدیک‌تر از امروز بوده است.
فردا نیز بخشی از فراخنای بی‌کران و ناشناخته‌ای بوده است، فردایی در پس گورها و شمایل خدایانی که سنگ‌چین‌های مرزی قلمرو کامیابی‌های عمیق بوده‌اند. رفته‌رفته این آینده خود را از آدمیان دورتر ساخت. ایمان و خرافه را به دوردست‌های بس دور راند، عشق و تردید را به ماوراء ستارگان و به قعر آسمآن‮ها افکند. عاقبت فانوس‌های ما پر فروغ و دوراندیش می‌شوند. ابزارهای ما از فرداها و پس‌فرداها می‌روند و ما با ابزارهای اکتشافی خویش فراز آمدن قرن‌های آینده را دردست می‌گیریم و آینده را به اکنونی نیاغازیده مبدل می‌سازیم. دانش، چون راهی فراخ و بی‌پایان می‌نماید، پیشرفت‌های دشوار و ملال‌انگیز آدمیان- چه در حیطه‌ی فردی و چه جمعی- سده‌های آتی را از نوعی وظیفه و کار پایان‌ناپذیر می‌آکند.
و خاستگاه آثار هنری فراتر، فراتر از این همه است. همان آثار به ندرت مسکوت و بردباری که بس بیگانه‌اند، در میان اشیای مصرفی روزمره، در میان آدمیان پرمشغله، در میان حیوانات اهلی و کودکان بازیگوش.


برگرفته از: کتاب زمان، ویژه‌ی راینر ماریا ریلکه

  • مذهبی
  • سبک زندگی
  • روان شناسی
  • نویسنده