اشعار درخشان او در تمام دانشگاههای انگلیسی زبان در سراسر دنیا بررسی میشوند و آرمانهای وی به خصوص در آمریکا ریشه پروراندهاند. میلتون مدافع جدایی کلیسا از حکومت، آزادی دینی و القای سانسور از سوی دولت بود. او همچنین معتقد بود که بهترین نوع حکومت، جمهوری است، این ایدهای است که نه تنها در سرزمین مادری او بلکه در آمریکا نیز رواج یافته است.
#جان_میلتون و ثروتش
در واقع سیاستمدارانی چون بنجامین فرانکلین، توماس جفرسون و جان آدامز، از خوانش وسیعی که از میلتون داشتند، هم برای شکلدهی به آیین جمهوری خواهی خود و هم برای پرداختن به موضوعات خاصی از قبیل مالیاتبندی انگلیسی در آمریکا، قطع رابطه با کلیسا در ویرجینیا و شرارت حاکمان انگلیسی (که آدامز، نخوت و کبر آنها را با شیطان در آثار میلتون مقایسه کرده است) بهره گرفتند.
اما میلتون، همانند پایهگذاران قانون اساسی آمریکا و همانند شاعران آمریکایی یا انگلیسی، خانوادهای داشت که باید ملزومات آنها را فراهم میساخت و از این رو، میبایست درآمدش را براساس این نیاز مدیریت میکرد. مهارتهایی که او به کار میگرفت، از پدرش به ارث برده بود که ظاهراً نامهنویس بود، اما در واقع به دیگران پول قرض میداد و در املاک سرمایهگذاری میکرد. تعیین هزینههای آن دوران برحسب واحدهای پولی مدرن مشکل است، چرا که در آن زمان قیمتهای نسبی بسیار متفاوت بودند. به عنوان مثال، هزینهی لباس به قدری بالا بود که مدیر یک گروه نمایشی در آن زمان برای یک دست لباس، 50 پوند پرداخت میکرد، در صورتی که شکسپیر میتوانست با 50 پوند، خانهای بزرگ در استراتفورد بخرد. به همین صورت، لباسی که سوژههای هنرمند آلمانی، هانس هولبین میپوشیدند، گاهی اوقات در فهرستهای مختلف ذکر میشوند، اما نقاشیهای وی این طور نیستند؛ زیرا ارزش کمتری داشتند.
به هر حال، میلتون در زمان پیری، طبق هر استانداردی ثروتمند به حساب میآمد. وی برای دخترش، جهیزیهای 800 پوندی فراهم کرد که در آن زمان، مبلغ بسیار زیادی به حساب میآمد.
او همچنین هزینهی سفری 15 ماهه به ایتالیا را به پسر شاعرش پرداخت کرد که احتمالاً نزدیک به 100 پوند میشد. ظاهراً هزینهی سفر 39-1638، از محل فروش ملکی تأمین شده بود که متعلق به این پدر و پسر بوده است.
جان میلتون و ثروتش
میلتون بالاخره در مارس 1649، یعنی در سن 39 سالگی، شغلی پیدا کرد. منصب وی در یکی از وزارتخانههای کابینهی الیور کرامول ، حقوقی تقریباً معادل 300 پوند در سال برای وی به همراه داشت. او و اولین کسانی که زندگینامهی وی را نوشتند، گفتند که خدمت دولتیاش، به صورت ایثار و فداکاری شخصی بوده است، با این وجود او مبلغ بسیار خوبی دریافت میکرد.
میلتون در اواخر دهه 1650، شروع به متنوعسازی سرمایهگذاریهایش کرد. مثلاً وامی 500 پوندی (با بهره 6درصدی) به یک طلا فروش اهل لندن داد و به عنوان وثیقه، ضمانتی به میزان 1000 پوند از او گرفت. او این سرمایهگذاری را تا 7 ژوئن 1665 حفظ کرد و سپس تصمیم به فروش آن گرفت. دلیل این کار وی مشخص نیست، گرچه ممکن است به این خاطر بوده باشد که طاعون در آن زمان در حال نابود کردن لندن بود.
در 1660، دولت پیوریتن سقوط کرد و چارلز دوم دوباره به سلطنت رسید. این باعث شد که میلتون در کمتر از چند هفته، نزدیک به نیمی از داراییهای شخصیاش را از دست بدهد. وی بخش عمدهای از حقوقی که به عنوان کارمند دریافت میکرد را ذخیره نموده و مبلغ 2000 پوند را به دولت قرض داده بود.
وی طی دورانی که چارلز دوم به سلطنت بازگشت، تلاش کرد تا از سرمایههایش محافظت کند و از آن جا که پیشبینی میکرد سمپاتهای جمهوریخواهها، آن داراییهایی که بیشتر از همه آشکار و مشخص بوده و در دسترس باشند را مصادره خواهند کرد، وثیقهها را به دوستانش که از لحاظ سیاسی خدشهدار نشده بودند، واگذار نمود. اما این تلاشهای وی کاملاً با موفقیت همراه نبود.
میلتون، حقوق دولتی و نیز سرمایهای با قابلیت کسب سالانه 160پوند سود را از دست داد. با این وجود قدرت مالی او تحلیل نرفت. وی بیش از 1000 پوند را پنهان کرده بود و نیز اجارهخانه دوران کودکیاش را نیز دریافت میکرد. در سال 1666 و در جریان «آتشسوزی بزرگ لندن» این ملک نابود شد.
با این وجود، میلتون توانست در پایان عمر خود، ارثیهی چشمگیری را برای خانوادهاش به جا بگذارد. او از ورشکستگی سال 1660 مصون مانده بود.
اما اگر میلتون واقعاً به این اندازه دربارهی پول، زیرکانه عمل میکرد، چرا حقوق معنوی، «بهشت گمشده» را به مبلغ 20 پوند و با چهار قسط 5 پوندی به فروش رساند؟
و اگر واقعاً درگیر کاری با چنین شکوه و جلال خارقالعادهای بود، چگونه میتوانست انرژیهای خلاقانه خود را فارغ از این مانع آشکار جستوجوی پول و رها از آن، آزاد سازد؟
این تناقضها آن قدر آشکارند که نمیتوانند واقعیت داشته باشند. کتاب تجاری لندن در آتشسوزی بزرگ، نابود شده بود و بسیاری از خوانندگان بالقوه آن به گونهای مشغول راهاندازی دوباره کسب و کار بیمه نشده خود بودند.
تحت چنین شرایطی، 20پوند احتمالاً مبلغ منصفانهای بود. با این حال، این مبلغ تنها اندکی به منابع شخصی میلتون اضافه کرد.
به زبان ساده، میلتون نمیتوانسته بدون ثروت مستقلش، از پس نوشتن اشعار خود برآید. آنچه قابل توجهتر است، این است که، اگر میلتون ثروتمند نمیبود، نمیتوانست این گونه فارغ از اجبار به تعریف و تمجید، بنویسد و با این اطمینان و به گونهای ساختارشکنانه، بهترین مدلهای کلاسیک زبان مادری خود را پیوند دهد.
وابستگی نویسنده به حمایت و کمک شدید دیگران، سبب میشود که وی هم در رابطه با شکل اثر و هم در رابطه با محتوای آن، تسلیم آنها گردد. این، استقلال مالی میلتون بود که به بیان خود وی به او اجازه داد که در قلمرو متعالی خیالش، در حالی که ردای آوازخوانی به تن دارد، به سرعت بالا رود.
ارسال دیدگاه