#ایشی_گورو در سال ۱۹۵۴ در شهر ناگازاکی ژاپن متولد شده است. پدر و مادرش شاید فکر نمیکردند که مهاجرت به انگلستان همیشگی باشد و به همین خاطر کازئوی پنج ساله که به زبان ژاپنی مسلط بود، کاملاً با دو زبان و فرهنگ تربیت شد. زبان و فرهنگ ژاپنی در خانوادهی ایشیگورو در کنار فرهنگ انگلیسی همیشه حضور داشت اما کازئو که درواقع زندگی را بیشتر با زبان انگلیسی تجربه کرده بود، به ادبیات انگلیسی جذب شد و در این رشته تحصیل کرد. در مقطع کارشناسی ارشد هم نویسندگی خلاق را دنبال کرد تا با بنمایهی پشتکار ژاپنی که در تربیتش لحاظ شده بود، در انگلستان نویسندهی موفقی شود و نوبل ادبیات را هم از آن خود کند.
اگر بخواهیم برای آثار ایشیگورو ژانری تعریف کنیم، کار سختی در پیش گرفتهایم. او در ژانرهای علمیتخیلی و آیندهنگر چند رمان نوشته و در عین حال آثاری واقعگرایانه با پیشزمینهی تاریخی هم دارد. شاید او تعمداً نمیخواهد نویسندهای مرتبط با یک ژانر خاص باشد اما بههرحال او در نوشتن سبک خودش را دارد. بیشتر آثار او با زبان اول شخص روایت میشوند و در این روایت، هوشمندی نویسنده هم حضور پررنگی دارد. چرا که معمولاً محدودیتهایی درمورد راوی وجود دارد که نویسنده سخت به آنها پایبند است. ایشی گورو اصرار دارد که کمبودها و مشکلات شخصیتی را نه در ماجرایی که به شرح آن میپردازد، بلکه در زبان و نوع روایت او هم نشان دهد. اغلب این کاستیها منجر به تلاشهای بیسرانجام برای شخصیتهای داستان و پایانی ناامیدکننده برای داستانها میشوند. این شاید همان سبکی باشد که ایشیگورو برای خود ساخته تا دنیای کتابهایش برای مخاطبان قابل لمس و شناسایی باشند.
راز شیوایی نثر نویسندگانی مثل ایشی گورو همان خارجی بودنِ آنهاست؛ اینها توانستهاند از بیرون به زبان انگلیسی نگاه کنند و آن را بهصورت یک ابزار ظریف به کار ببرند.
ایشیگورو اولینبار با رمان «منظر پریدهرنگ تپهها» خودش را به دنیا شناساند. سال ۱۹۸۲ بود و او همراه با همسرش خانهای در زیرزمین یک ساختمان در لندن اجاره کرده بودند. برای تأمین هزینههای زندگی مشترک، کازئو و لورنا هر دو باید کار میکردند. با این تفاوت که محل کار لورنا فاصلهی زیادی با خانهشان داشت و او مجبور بود دو ساعتی زودتر راهی محل کارش شود. نویسندهی جوان به همین بهانه تصمیم میگیرد صبحها همزمان با همسرش از خواب بیدار شود و در فرصتی که در اختیار داشت، بنویسد. اما فشار کاری گرچه انگیزهی او را برای نوشتن کم نمیکرد، جلوی رسیدن به نتایج ایدئال را میگرفت. با این همه ایشیگورو صبحها مینوشت و رمان «منظر پریدهرنگ تپهها» همان روزها منتشر شد.
این کتاب موفقیت چشمگیری را برای ایشیگورو که در آن زمان ناامیدانه در تلاش برای نوشتن رمان «هنرمندی از جهان شناور» بود، به دنبال داشت. نام او با اولین رمانش در فهرست ۲۰ نویسندهی جوان برتر بریتانیا قرار گرفت و علاوه بر جوایزی که کتاب برایش به ارمغان آورد، چند ناشر آمریکایی هم از انتشار آن استقبال کردند. بهاینترتیب انگیزه و بارقهی امید جدیدی برای ایشیگورو ایجاد شد تا کارش را ترک کند و نویسندگی را بهعنوان شغل تماموقت ادامه دهد. تصمیمی که هیچوقت از عملی کردنش پشیمان نشد و وقتی در سال ۲۰۱۷ با شنیدن خبر برنده شدن جایزهی نوبل ادبیات غافلگیر شد، بیش از پیش به آن افتخار کرد.
بعد از این که «هنرمندی از جهان شناور» هم منتشر و برندهی جایزهی وایتبرد شد، موفقیت برای ایشیگورو روز به روز چهرهی جدیدی پیدا میکرد و با انتشار «بازماندهی روز» جایزهی بوکر را هم در کارنامهی او ثبت کرد. بعدها دو رمان «وقتی یتیم بودیم» و «هرگز ترکم مکن» هم به فهرست نامزدهای نهایی جایزهی بوکر راه یافتند.
ایشیگورو فقط رماننویس نیست و داستانهای کوتاه زیادی هم نوشته است. به اعتقاد منتقدان او را برخلاف بیشتر نویسندگان نمیتوان «رماننویسی که داستان کوتاه هم مینویسد» یا برعکس، «داستانکوتاهنویسی که رمان هم در کارنامهاش دارد» نامید. بهعبارتی ایشیگورو از معدود نویسندگانی است که در هر دو قالب رمان و داستان کوتاه خوش درخشیده است. او در کنار داستاننویسی و انتشار رمان، فیلمنامهنویسی هم میکند و گاهی برای تلویزیون هم نوشته است.
بهرغم فضاهای گاه عجیب و نامتعارفی که ایشیگورو در آثارش خلق میکند، زندگی و شخصیت او برخلاف خیلی از هنرمندان و نویسندگان مشهور دنیا وجه عجیب و بارزی ندارد. زندگی او حاشیهی چندانی ندارد و حتی پیوند ازدواجش با لورنا تا امروز پابرجاست. او حالا همراه با همسر و دخترش در لندن زندگی میکند. شاید ماجراجوییهای خاص هنرمندان که باعث میشود روح آنّها را در طلب چیزی فراتر از زندگی آرام و عادی قرار دهد، برای ایشیگورو در جوانی تمام شده باشد؛ یعنی آن دورهای که با لورنا پیرو گروههایی از جوانان بودند که زندگی را هیپیوار در خانههای موقت اطراف شهر میگذراندند و کاری به آینده و پیشرفت جهان نداشتند.
ایشیگورو خوشبختانه حتی پیش از نوبل ادبیات، برای فارسیزبانان هم نویسندهی شناختهشدهای بود. بیشتر آثار او به فارسی ترجمه شدهاند. مترجمان توانمندی مثل #نجف_دریابندری و #مهدی_غبرایی آثار ایشیگورو را از سالها پیش به فارسی ترجمه کردهاند.
ارسال دیدگاه