#ازرا_پاوند Ezra Pound شاعر و منتقد ادبی آمریکاییتبار است که به واسطهی تاثیرات عمیقی که بر ادبیات انگلیسی قرن بیستم برجای گذاشته است، به او لقب «شاعر شاعران» دادهاند. او هنر سرایش شعر را برترین هنرها میدانست و در این راه با بسیاری باورهای ادبی و دیدگاههای انتقادی مبارزه کرد. این شاعر بزرگ آمریکایی ۱۲ سال از زندگی خود را در آسایشگاه روانی گذراند. بزرگترین اثر ادبی او «سرود» نام دارد که در ۱۰ جلد از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۶۹ به چاپ رسید و در آخر نسخهی کامل آن با نام «سرودهای ازرا پاوند» Cantos of Ezra Pound به چاپ رسید. «ازرا لومیس پاوند» در ۳۰ اکتبر ۱۸۸۵ در «هایلی» منطقهی «آیداهو» چشم به جهان گشود و دوران کودکی خود را در فیلادلفیا در کنار پدرش که در ضرابخانه مشغول به کار بود گذراند. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی به دانشگاه پنسیلوانیا رفت و به تحصیل زبانهای خارجه پرداخت و در همین دوران با #ویلیام_کارلوس_ویلیامز آشنا شد که بعدها به عنوان یکی از ارکان گروه شاعران نوگرا و پیشرو نیویورک صاحب شهرت شد. در خلال سالهای ۱۹۰۳ تا ۱۹۰۶ «پاوند» به یادگیری زبانهای «انگلوساکسون» و «رومی» در کالج هامیلتون اهتمام ورزید. «پاوند» از سال ۱۹۰۸ سلسله سفرهای خود به سراسر اروپا را در مقام یک خبرنگار آغاز کرد و در همان سال اولین کتاب شعر خود با نام «A Lume Spento» را به چاپ رسانید و پس از آن در لندن سکنی گزید و به همراه «ریچارد آلدینگتون» و دیگر ادیبان مکتب شعر جدید «تصویرگرایی» Imagism را بنیان نهادند و اولین نسخه آن را تحت عنوان «مکتب تصویرگرایی» در ۱۹۱۴ به چاپ رساندند. این مکتب ادبی سرآغاز جنبشی در عالم ادبیات بود که از اندیشههای #رمی_دو_گورمونت صاحب کتاب «فلسفهی طبیعی عشق» و #تی_یی_هولم نشأت میگرفت. «پاوند» بعدها کتاب «فلسفهی طبیعی عشق» «گورمونت» را ترجمه کرد. در بیان اندیشههای «تی پی هولم» به این نکته اکتفا میکنیم که وی تاکید بسیاری بر «تازگی» زبان و درک صحیح از طبیعت داشت. «پاوند» در این باب مینویسد: «هرگز از ترکیبی مانند "سرزمین تاریک صلح" استفاده نکنید که تصویر طبیعی صلح را خدشهدار میکند و به همین دلیل هیچ تاثیری بر تخیلات خواننده ندارد و این از عدم درک شاعر از مفاهیم وابسته به طبیعت سرچشمه میگیرد.» چندی نگذشت که «پاوند» علاقهی خود نسبت به مکتب «تصویرگرایی» را از دست داد و پس از آن که با «امی لاول» Amy Lowell دچار اختلاف و مشاجره شد، جنبش ادبی خود را نه «Imagism» که «Amygism» خواند و پس از این به همراه «ویندهام لوئیس» و مجسمهسازی به نام «گودیر برزسکا» مکتب «Vorticism» را که نوعی کوبیسم ادبی به شمار میآمد تأسیس کردند و نشریهای به نام «بلاست» را نیز در شرح دیدگاههای این مکتب منتشر کردند. در همین نشریه بود که #تی_اس_الیوت و #جیمز_جویس موفق به چاپ آثار خود شدند و بعدها به مدد آن در مجلات «پوئتری» و «اگوئیست» نیز موفق به انتشار آثارشان شدند. «پاوند» در این دوران با «جیمز جویس» مکاتبه داشت و حتی طی مکاتباتی مبالغی پول و لباس برای او جمعآوری کرد و فرستاد. «پاوند» در ویرایش و انتشار کتاب «سرزمین از دست رفته» اثر «الیوت» نیز نقش بهسزایی داشت و نویسندهی اثر کتابش را به «پاوند» تقدیم کرد. بسیاری در زمان ما «پاوند» را مخترع و مبدع شعر چینی میدانند. او از سال ۱۹۱۳ با الهام از یادداشتهای زبانشناس معروف «ارنست فئولوسا» که عمری را در تحقیق متون باستانی چینی گذرانده بود موفق شد بسیاری از نوشتههای کنفوسیوس را ترجمه کند و مجموعهی آنها را در کتابی با عنوان (Cathey) به چاپ رسانید. در سال ۱۹۲۰ «پاوند» به پاریس مهاجرت کرد و سرزمین انگلستان را «فاحشهی پیر» خواند. چهار سال بعد به ایتالیا رفت و بیش از ۲۰ سال از زندگی خود را در آنجا گذراند. در سال ۱۹۳۳ موفق به ملاقات با موسولینی شد و بر سر عقاید ضدیهودی خود احساس قرابت کردند. در سال ۱۹۴۵ او به دست نیروهای آمریکایی دستگیر شد و این در حالی بود که او هنوز یک شهروند آمریکایی به شمار میآمد. «پاوند» را به محاکمه کشیدند و او را «مجنون» اعلام کردند و ۱۲ سال او را به جرم جنون در آسایشگاهی روانی در واشینگتن محبوس کردند. او در خلال همین سالها موفق به دریافت جایزهی ادبی «بولینگن» شد. پس از آنکه «پاوند» از آسایشگاه مرخص شد به ایتالیا بازگشت و تا آخر عمر در این سرزمین ماند. او در اول نوامبر ۱۹۷۲ در ونیز درگذشت. آنان که او را میشناختند همگی بر این اعتقادند که پاوند بیتکلف و دور از غرور زندگی کرد و به واسطهی رک گوییاش به تعداد دوستانش، دشمن داشت.
ارسال دیدگاه