اگر نامش را در صدر فهرست بزرگان سینما ننویسند، به گواه اهالی فن یکی از سرآمدان بوده و هست در هنر هفتم. زمانی دوربین به دست میگرفت و فیلم میساخت که هنوز مدرنیته، تهران را نبلعیده بود. نخستین کارگردانی از ایران بود که جایزهای بین المللی گرفت و نگاهها را به سوی زادگاهش جلب کرد. جهان ایرانیان دیگر خلاصه نمیشد در شهر فرنگها، پردهای نقرهای گشوده بودند به رویشان و #ابراهیم_گلستان از برجستههایشان بود.
ملغمهای از نبوغ
کارگردان، داستاننویس، مترجم، روزنامهنگار و عکاس ایرانی. شاید بهترین توصیف را دخترش داشت در وصفش؛ «لیلی» که خود نقاشی است شهیر، مترجمی است نامدار، نگارخانه دارد و عضو کانون نویسندگان ایران است. تمام اعضای خانوادهاش شهرتی دارند نه به اندازهی پدر اما هر یک صاحبِ نامی هستند در عرصهی خود. برادرش «کاوه» روز سیزدهبدر سال 1382 هنگام تصویربرداری برای شبکهی خبری BBC در خط مقدم جنگ آمریکا علیه عراق، در شهر مرزی کفری در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک در عراق که تحت کنترل اتحاد میهنی کردستان بود، بر اثر انفجار مین کشته شد.
همسر «لیلی» هم چهرهای بود در سینما؛ #نعمت_حقیقی، فیلمبردار معروف و پسرشان هم #مانی_حقیقی که حالا کارگردانی شناخته شده است در سینمای ایران و حتی جهان. #لیلی_گلستان، پدرش را چونان ملغمهای میدانست که نباید زیاد درگیرش شد؛ چرا که ممکن است پسَش بزنی، باید جرعهای از دریایش نوشید و دور شد؛ دریایی طوفانی که در عمر 97 سالهاش سرشار از موجهای سهمگینی بوده که روانهی دیگر بزرگان ادبیات کرده است.
دریای خشمگین
ابایی نداشته و ندارد از صراحت لهجه، با تندترین الفاظ، #احمد_شاملو، #جلال_آل_احمد، #محمود_دولت_آبادی، #ناصر_تقوایی، #پرویز_ناتل_خانلری، #احسان_طبری و #نجف_دریابندری را از دم تیغ گذرانده. اخلاقش خاص بوده و هست. می گویند مانی حقیقی، نوهاش روزی به لندن سفر کرد و تصمیم گرفت پدربزرگش را نیز ملاقات کند اما وقتی زنگ در را به صدا درآورد و خود را معرفی کرد، در به رویش باز نشد؛ چرا که ابراهیم گلستان معتقد بود از قبل با او هماهنگ نکرده است. یک بار هم صراحتاً اعلام کرد فیلمهای مانی حقیقی را نمیبیند.
سخنوری پیشرو
تاثیرگذار بوده و هست، او و بعدش #بهرام_بیضایی را از اندک سخنوران ایرانی میدانند که هم در سینما و هم در ادبیات به یکسان پیشرو و سرآمد بودهاند. شاید جز این هم نباید میشد، او نخستین فرزند سید محمدتقی تقوی، روزنامهنگار و صاحب روزنامهی «گلستان» بود و ادبیات در رگهایش جریان داشت. آثار مکتوبش سبکی خاص دارد، بسیاری سبک گلستان را تأثیر پذیرفته از داستانهای کوتاه #ارنست_همینگوی میدانند، اما مرد خشمگین ادبیات هیچگاه زیر بارش نرفته و نمیرود، خود را مؤلف میداند و صاحب سبک.
از نخستین نویسندگان معاصر ایرانی است که برای زبان داستانی و استفاده از نثر آهنگین در قالبهای داستانی نوین، اهمیت قائل شد. نقشش در سیر پیشرفت داستان معاصر فارسی را میگذارند کنار #محمدعلی_جمالزاده و #صادق_هدایت. مجموعهداستانهای پیوسته هم بسیار خلق کرد، هر چند سالها قبلتر غربیها به سراغش رفتند اما در ایران با گلستان آغاز شد.
آغازگر موج نو سینمای ایران
«خشت و آینه»، فیلمی که در سال 1343 ساخت را آغازگر سینمای موج نوی ایران میدانند. در سینما و ادبیات به یک اندازه مهم بوده اما بسیاری معتقدند اگر شهرتی دارد، مدیون #فروغ_فرخزاد است و داستان عشقی رشکبرانگیزی که بعد از نزدیک به نیمقرن هنوز هم جذابیت دارد برای علاقهمندان به شعر، ادبیات و سینما.
شاعر جوانمرگ ایران دل در گرو مهر ابراهیم گلستان داشت، دو سال پیش نامههایی منتشرنشده از فروغ فرخزاد، بار دیگر داغ یک عشق قدیمی را تازه کرد. عاشقانههای «فروغ» انگار از زبان دخترکی شیدا بود به عاشقی مغرور؛ مردی نامدار که البته همسری داشت و فرزندانی. #فخری_گلستان در شناسنامه 60 سال همسرش بود اما سالهای پایانی عمر را جدا از پیرمرد مغرور زندگی کرد.
منتقد صریح بزرگان ادبیات
«من اعتقاد ندارم آثار #محمود_دولت_آبادی در جامعه اثری داشته، بلکه اعتقاد دارم آثارِ آقای #قاضی با این که به من فحش هم داده، بیشتر اثر داشته و حرف درستتر هم زده است. محمود دولتآبادی تعریف کرده بود با #شاملو رفتند فیلمی دیدند و گفتند چه فیلم بدی است، در حالی که فیلم خوبی بوده. شاملو درکِ سینما نداشت و سناریوی چندین فیلم قُزمیت را نوشت، بدون این که اسمش روی کار بیاید. میخواهند در سینما قصه بگویند، سینما که قصهگفتن نیست!» اینها بخشی از اظهار نظرهای تند و تیز ابراهیم گلستان است در نقد احمد شاملو، شاعر مشهور و محمود دولتآبادی که «کلیدر»ش را از ماندگارهای تاریخ ادبیات ایران میدانند. ابراهیم گلستان هنوز هست و فرسنگها دورتر از ایران نفس میکشد، شاید اگر مانند فروغ فرخزاد سالها پیش دنیا را ترک میگفت، حالا چهرهای درخشانتر از او میساختند و اسمش را میآوردند در کتابهای درسی اما ماند با خوب و بدش، مصاحبههای زهردار و بداخلاقیهای خاص خودش. او هنوز هم ابراهیم گلستان است؛ سینماگری نوپرداز و نویسندهای قابل اعتنا.
ارسال دیدگاه