فیلتر مقالات

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مقالات

تلماسه‌ی فرانک هربرت

تلماسه‌ی فرانک هربرت

نویسنده : علیرضا مجیدی

فرانکلین پاتریک هربرت پسر، معروف به #فرانک_هربرت، در هشتم اکتبر سال ۱۹۲۰ میلادی در شهر تاکوما در ایالت واشنگتن آمریکا دیده به جهان گشود. پدر او در آن زمان راننده اتوبوس خطی بین تاکوما و آبردین بود و بعدها به شغل‌هایی مانند فروشندگی لوازم برقی، فروشندگی خودرو و گشت موتوری پلیس روی آورد.
هربرت از کودکی علاقه‌ی زیادی به نویسندگی داشت و آن را به عنوان پیشه‌ی آتی خود در نظر گرفته بود. او در سال ۱۹۳۸ از دبیرستان سیلم فارغ‌التحصیل شد و یک سال بعد موفق شد تا با مخفی کردن سن واقعی‌اش، در نشریه گلندیل استار به نخستین شغل روزنامه‌نگاری خود مشغول شود. در گرفتن جنگ جهانی دوم وقفه کوتاهی در پیشرفت حرفه‌ای او ایجاد نمود و او را ناچار کرد تا به مدت شش ماه تا زمان اخذ معافیت پزشکی، به عنوان عکاس در گردان سی‌بیز نیروی دریایی آمریکا مشغول به خدمت شود.
هربرت در سال ۱۹۴۱ با شخصی به نام فلورا پارکینسون ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ناموفق که چهار سال بعد به طلاق انجامید، دختری به نام پنی بود. او پس از پایان جنگ در دانشگاه واشنگتن مشغول به تحصیل شد و در کلاس نویسندگی خلاق این دانشگاه با دختری به نام بورلی آن استوارت آشنا شد. این دو تنها دانشجویان کلاس بودند که تا آن زمان موفق به فروش نوشته‌های خود برای چاپ شده بودند؛ دو داستان ماجرایی عامه‌پسند هربرت در نشریه اسکوایر و یک داستان استوارت در مجله «مادرن رومنس» به چاپ رسیده بود. این دو در سال ۱۹۴۶ در شهر سیاتل ایالت واشنگتن ازدواج کردند و دو فرزند پسر هربرت، برایان و بروس، حاصل این ازدواج هستند.
هربرت هرگز از دانشگاه فارغ‌التحصیل نشد. دلیل این امر به گفته پسرش -برایان- آن است که او تنها به مطالعه دروسی که برایش جذاب بودند می‌پرداخت و به سایر دروس اهمیتی نمی‌داد. او پس از ترک تحصیل به حرفه روزنامه‌نگاری بازگشت و در نشریات سیاتل استار و اورگان استیتس من مشغول به کار نویسندگی و ویراستاری شد.
هربرت در دهه‌ی چهل وقت زیادی را به مطالعه‌ی آثار علمی-تخیلی اختصاص داد و در دهه‌ی پنجاه تصمیم گرفت تا این ژانر ادبی را برای نوشته‌های خود برگزیند. در سال ۱۹۵۲، اولین داستان علمی-تخیلی او با نام «در جستجوی چیزی» در مجله‌ای بنام استارتلینگ استوریز به چاپ رسید.
زندگی حرفه‌ای هربرت به عنوان یک رمان‌نویس با انتشار کتاب اژدهایی در دریا در سال ۱۹۵۵ آغاز شد. او در این کتاب از محیط یک زیردریایی قرن بیست و یکمی به عنوان ابزاری برای کنکاش در عوالم جنون و عقل سلیم استفاده کرد و نیز پیش‌بینی‌هایی درباره جنگ‌های عالم‌گیر بر سر تولید و مصرف نفت نمود. گرچه این کتاب توانست نظر موافق منتقدان را جلب کند، ولی موفقیت مالی چندانی در پی نداشت.
در سال ۱۹۵۹، بورلی نقش نان‌آور اصلی خانواده را بر عهده گرفت و با پرداختن به کار تمام وقت نویسندگی تبلیغاتی برای فروشگاه‌ها به مدت یک دهه هربرت را قادر ساخت تا وقت خود را به تمامی وقف نویسندگی کند. در همین زمان بود که او کار تحقیق و جمع‌آوری مطلب برای شاهکار ادبی‌اش «تلماسه» را آغاز کرد. او بعدها در مصاحبه‌ای، الهام‌بخش اولیه‌ی خود در نوشتن این کتاب را مقاله‌ای درباره‌ی تپه‌های شنی اورگان دونز در نزدیکی شهر فلورانس ایالت اورگان دانست که بنا بود آن را برای چاپ در مجله‌ای بنویسد، ولی آن‌چنان در موضوع مقاله غرق شد که مطالب خامی بسیار بیشتر از آنچه برای یک مقاله کوتاه مورد نیاز بود، جمع آوری کرد. گرچه این مقاله که بنا بود عنوانش «افسار زدن بر شن‌های روان» باشد، هرگز به چاپ نرسید، ولی سرچشمه‌ای شد برای افکار و ایده‌هایی که سرانجام در تلماسه تجلی یافت.
کار تحقیق و نگارش تلماسه شش سال به طول انجامید. پس از پایان کار، این کتاب در سال‌های ۱۹۶۳ و ۱۹۶۵ به صورت داستان دنباله‌دار و در دو بخش با نام‌های «دنیای تلماسه» و «پیشگوی تلماسه»، به مدتی بسیار طولانی‌تر از آنچه در آن زمان برای نوشته‌های علمی-تخیلی رایج بود، در نشریه‌ی آنالوگ به چاپ رسید. پس از آن، در حدود بیست ناشر از قبول چاپ این کتاب خودداری کردند. یکی از این ناشران در نامه‌ای پیش از دادن جواب منفی خود به هربرت چنین نوشته بود: «این کار من احتمالاً بزرگ‌ترین اشتباه قرن خواهد بود ولی... »
سرانجام ناشر خرده‌پایی در فیلادلفیا به نام شیلتون که اغلب آن را با کتابچه‌های راهنمای تعمیر خودرو می‌شناختند، با چاپ تلماسه موافقت کرد و چیزی نگذشته بود که این کتاب توانست نظر مثبت جمع کثیری از منتقدان را به خود جلب کند. با این حال، مدتی طول کشید تا تلماسه در رسته پرفروش‌ترین کتاب‌های آمریکا قرار بگیرد. گرچه عواید هربرت از فروش این کتاب بسیار بیشتر از عواید دیگر رمان‌نویسان علمی – تخیلی هم دوره‌ی خود بود، ولی حتی این امر هم نتوانست او را قادر به پرداختن به رمان‌نویسی تمام وقت کند. با این حال، انتشار این کتاب درهای بسیاری را به روی او گشود. او از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ مشغول به نوشتن مطالب آموزشی در نشریه‌ی سیاتل پست اینتلیجنسر و همچنین تدریس در زمینه‌ی مطالعات عمومی و مطالعات بین رشته‌ای در دانشگاه واشنگتن شد. در ۱۹۷۲ به کار مشاور اجتماعی و بوم‌شناختی در ویتنام و پاکستان پرداخت و در ۱۹۷۳ کارگردانی و فیلم‌برداری یک برنامه مستند تلویزیونی با عنوان «کشت‌کاران» را بر عهده گرفت که بر اساس مطالعات و تحقیقات محلی خود او و همکارش -روی پراسترمن- در پاکستان، ویتنام و چند کشور دیگر تدوین شده بود.
از ۱۹۷۲ به بعد، هربرت با کنار گذاشتن روزنامه‌نگاری به رمان‌نویسی حرفه‌ای و تمام وقت مشغول شد و در دو دهه بعد، به موفقیت‌های مالی چشمگیری در مقام نویسنده دست یافت. او بخشی از زندگی‌اش را در خانه‌اش در جزایر هاوایی می‌گذراند و بخش دیگر را در خانه‌ای در بندر تاونسند که آن را با دست خود به وسایل تولید برق از منابع پاک انرژی (مانند نور خورشید) مجهز کرده بود و قصد داشت آن را به عنوان یک «طرح بوم شناختی نمادین» در معرض دید عموم قرار دهد.
او در این دوران موفق به نوشتن چندین رمان شد و در آن‌ها به تبلیغ و ترویج نظریات و دیدگاه‌های بوم شناختی و فلسفی پرداخت. سه کتاب بعدی مجموعه‌ی تلماسه، یعنی مسیحای تلماسه ، فرزندان تلماسه و ایزدشاه تلماسه حاصل همین دوران هستند. از دیگر آثار چاپ شده معروف او در این دوران می‌توان به آزمایش دوسادی، خداسازان، طاعون سفید و نیز کتاب‌هایی که به صورت مشترک با بیل رانسوم نوشت – یعنی واقعیسوی ، اثر لازاروس و عامل عروج که هر سه آن‌ها دنباله‌ی کتاب مقصد: عدم بودند، اشاره کرد.
در سال ۱۹۷۴، ابتلای بورلی به سرطان ریه بر شادمانی هربرت از موفقیت‌های حرفه‌ای‌اش سایه افکند. بورلی پس از عمل جراحی به مدت ده سال به زندگی خود ادامه داد، ولی زندگی‌ای پر از درد و رنج، چرا که عوارض عمل سلامت او را شدیداً مختل کرده بود. او سرانجام در روز هفتم فوریه ۱۹۸۴ درگذشت، سالی که پنجمین کتاب از مجموعه «حماسه تلماسه»، یعنی مرتدان تلماسه در آن به چاپ رسید. هربرت در پایان چیترهاوس: تلماسه، ششمین کتاب «حماسه‌ی تلماسه» که در سال ۱۹۸۵ به چاپ رسید، متنی پراحساس و تأثیرگذار در ستایش شریک ۳۸ ساله‌ی زندگی‌اش نوشت.
سال ۱۹۸۴ سالی پر فراز و نشیب در زندگی هربرت بود. در همان سال درگذشت بورلی، اکران اقتباس سینمایی #دیوید_لینچ از تلماسه به زندگی حرفه‌ای هربرت جانی دوباره بخشید. گرچه این فیلم، بر خلاف توقع همگان و با وجود بودجه‌ی کلان تولید و بازیگران زبردستش، نتوانست نظر مثبت منتقدان آمریکایی را جلب کند ولی موفقیت‌های مالی و هنری گسترده‌ای در اروپا و ژاپن به دست آورد و خود هربرت نیز از آن ابراز رضایت کرد. بعدها، در سال ۲۰۰۰، نسخه‌ای تلویزیونی و دنباله‌دار نیز بر اساس سه کتاب تلماسه، مسیحای تلماسه و فرزندان تلماسه ساخته شد.
هربرت در سال ۱۹۸۵ با زنی به نام ترزا شکلفورد ازدواج کرد. چپرهاوس: تلماسه نیز در همین سال منتشر شد؛ کتابی که می‌توان آن را نقطه‌ی تلاقی بسیاری از خطوط داستانی مجموعه تلماسه دانست و آخرین اثر مستقل هربرت به شمار می‌آید.
او در یازدهم فوریه سال ۱۹۸۶ و در سن ۶۵ سالگی به دلیل عارضه‌ی انسداد سرخرگ ریوی در شهر مدیسون در ایالت ویسکانسین چشم از جهان فروبست. مادر او در سنین کودکی تلاش کرد تا او را یک مسیحی کاتولیک تربیت کند، ولی خود او در بزرگسالی مکتب ذن بودایی را به عنوان کیش خود برگزید.
فرانک هربرت نوشته‌های علمی-تخیلی خود را اسبابی برای سیر و سیاحت در عوالم ایده‌ها و اندیشه‌های پیچیده فلسفی، روان‌شناختی، سیاسی، بوم‌شناختی و بسیاری حوزه‌های دیگر قرار داد و از این راه موجب علاقه‌مند شدن بسیاری از خوانندگان آثارش به این علوم و حوزه‌ها شد. عامل پیشران نوشته‌های او را می‌توان شیفتگی‌اش به مسئله بقا و تکامل نوع بشر دانست. طرفداران آثار او گاه به پیروان متعصب او تبدیل می‌شدند، تمامی کتاب‌هایش را می‌خواندند و او را در مقام مرجع بلامنازع موضوعاتی که در این کتاب‌ها مطرح کرده بود می‌نشاندند. شدت تعصب خوانندگان گاهی به قدری می‌شد که بعضی تصور می‌کردند هربرت در صدد تشکیل یک فرقه و مکتب فکری است، تصوری که هربرت، کسی که همواره تلاش می‌کرد تا با زیرکی از ارائه پاسخ‌های نظام‌مند و فرمول‌وار به سؤال‌های مطرح شده در کتاب‌هایش خودداری کند. با تمام قدرت با آن مخالفت می‌کرد.

شاید بتوان درون‌مایه‌های کلیدی آثار هربرت را در فهرست زیر خلاصه کرد:
دغدغه نسبت به پیشوایان جوامع بشری:
هربرت در بسیاری از آثارش به بررسی تمایل نوع بشر به پیروی کورکورانه و برده‌وار از پیشوایان کاریزماتیک و نیز بررسی عمیق کاستی‌ها و توانایی‌های بالقوه نظام دیوان‌سالاری و حاکمیت دولت‌ها پرداخت.

شاید هربرت اولین رمان‌نویس علمی-تخیلی باشد که به ترویج ایده‌های مربوط به بوم‌شناسی و تفکر سیستمی در آثار خود پرداخت. او تأکید ویژه‌ای بر نیاز انسان‌ها به تفکر به هر دو شیوه‌ی نظام‌مند و بلندمدت داشت.
بقا و تکامل نوع بشر: هربرت از حره مردان، ساردو کارها و دوسادی‌ها می‌نویسد، اقوامی که با وفق دادن خود با شرایط وحشتناک محیط زندگی‌شان به ابر نژادهایی مخوف تبدیل شده‌اند.
استعدادها و توانایی‌های بالقوه نوع بشر: هربرت از مادران روحانی بنه جسریت، رایمندها و ناوبران اتحادیه‌ی فضاپیمایی سخن می‌گوید، گروه‌هایی از انسان‌ها که قدرت‌های نهفته‌ی بشری در هر یک از آن‌ها به نحوی متجلی شده است.
ماهیت عقل سلیم و جنون: فرانک هربرت علاقه‌ی خاصی به کارهای توماس زاز و جنبش ضد روان‌درمانی نشان می‌داد. او در کارهای خود به صورت ضمنی این سؤال را مطرح می‌کند که «عقل سلیم به چه معناست؟» و گرچه بعضی از شخصیت‌های او به وضوح رفتارهای روان‌پریشانه و بیمارگون از خود نشان می‌دهند (مانند پایتر دو وریز در تلماسه)، ولی او در کل سعی در پیش نهادن این دیدگاه دارد که عبارات «عادی» و «غیرعادی» عباراتی نسبی هستند و انسان‌ها معمولاً حق نسبت دادن آن‌ها به یکدیگر را، به ویژه بر پایه‌ی نظم آماری، ندارند.
تأثیرات و عواقبی که استفاده از مواد ادراک‌گردان ، مانند «ادویه» در تلماسه، می‌تواند بر انسان داشته باشد.
چگونگی شکل یافتن افکار به دست زبان مبحث معناشناسی عمومی آلفرد کورزیبسکی تأثیر ویژه‌ای بر نظرات هربرت در این زمینه داشت.
زیست‌شناسی اجتماعی و تأثیر ناخودآگاه غرایز بر رفتار و روابط اجتماعی ما.
آموزش، یادگیری و تفکر.
مجموعه‌کتاب‌های تلماسه از پرفروش‌ترین و معروف‌ترین کتاب‌های دنباله‌ای علمی-تخیلی جهان به شمار می‌روند. به ویژه اولین کتاب این مجموعه -تلماسه- که در سال ۱۹۶۵ موفق به کسب نخستین جایزه‌ی نبولا برای بهترین رمان علمی-تخیلی شد، در سال ۱۹۶۶ جایزه هوگو را به صورت مشترک با کتاب «…راستی، اسمم کنراد است» -نوشته‌ی راجر زلازنی- از آن خود کرد و در سال ۲۰۰۳ لقب پرفروش‌ترین رمان علمی-تخیلی تمام اعصار را به خود اختصاص داد، از موفقیت انتقادی و مالی چشمگیری برخوردار بوده و هست.
هربرت در این کتاب که شاید بتوان آن را نخستین رمان علمی-تخیلی بوم‌شناختی جهان به حساب آورد، درون‌مایه‌هایی گوناگون و فراگیر را از دید شخصیت‌های مختلف کتاب بررسی کرده و آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد، تکنیکی که در بسیاری از آثار دیگر او نیز به چشم می‌خورد.

چرا تلماسه نقطه‌ی عطفی در تاریخ رمان‌نویسی علمی -تخیلی به حساب می‌آید؟
کتاب تلماسه، همانند کتاب غریبه‌ای در سرزمینی غریب نوشته #رابرت_هاینلاین ، نماینده‌ی حرکتی بود به سمت رویکردی ادبی‌تر به رمان‌نویسی علمی‌تخیلی.
پیش از این کتاب غالباً گفته می‌شد که داشتن ایده‌ای جالب از نظر علمی با تکنولوژیک تنها عامل مهم موفقیت یک رمان علمی-تخیلی است و شخصیت‌پردازی و داستان‌پردازی را دارای جایگاهی فرعی و کم اهمیت می‌دانستند.
تلماسه را می‌توان طلایه‌دار رمان‌های علمی-تخیلی غیرتخصصی به حساب آورد. هربرت به عمد تکنولوژی را در جهان تلماسه محدود کرد تا بتواند به جای پرداختن به آینده‌ی تکنولوژی بشری، بر آینده‌ی نوع بشر و نحوه‌ی تغییر و تحول بشر و تشکیلات بشری در طول زمان تمرکز کند.
تلماسه اولین رمان علمی-تخیلی است که به صورت جامع به مبحث بوم‌شناسی پرداخت.
فرانک هربرت به طور کلی یکی از بزرگ‌ترین مروجان ایده‌ها و نظرات علمی بود و بسیاری از دوستدارانش او را عامل اصلی آشنایی خود با مباحثی همچون فلسفه و روان‌شناسی می‌دانند. هربرت در تلماسه کوشید تا خوانندگانش را تا حد توان با بوم‌شناسی و بسیاری از جوانب این علم آشنا کند و به نوعی آن‌ها را متوجه سیاره‌ای سازد که در آن زندگی می‌کنند.
هم‌زمان با افزایش محبوبیت تلماسه، هربرت شروع به ارائه‌ی خطابه‌ها و سمینارهایی در دانشگاه‌های سرتاسر آمریکا کرد تا مخاطبان را متوجه شباهت دغدغه‌های زیست محیطی ساکنان تلماسه با مشکلات نوع بشر در جهان واقع کند.
تلماسه یکی از بارزترین و درخشان‌ترین نمونه‌های جهان‌آفرینی ادبی به شمار می‌آید.
در نشریه‌ی لایبراری ژورنال آمده است که: «مقام تلماسه در ادبیات علمی-تخیلی هم‌سنگ مقام ارباب حلقه‌ها در ادبیات فانتزی است.» هربرت به یاری ذهن خلاقش هیچ گوشه‌ای از جهانی را که در صدد آفرینش آن بود از قلم نینداخت و عاشقانه کوشید تا با افزودن دانشنامه‌ها و لغت‌نامه‌ها، نقل قول‌ها، اسناد و وقایع تاریخی، آن را برای خوانندگانش زنده و زنده‌تر کند.
در سال‌های اخیر، پسر بزرگ هربرت، برایان -که خود نیز یک رمان‌نویس است- تلاش کرده تا با همکاری رمان‌نویس دیگری به نام کوین جی اندرسون و با کمک یادداشت‌های به جا مانده از پدرش -که به گفته او وجودشان پس از گذشت بیش از یک دهه از مرگ هربرت فاش شد- جهان تلماسه را گسترش دهد. حاصل این تلاش عبارتست از دو سه‌گانه‌ی مقدمه‌وار. سه‌گانه‌ی «پیش‌درآمد تلماسه»، شامل خاندان آتریدیز، خاندان هارکونن و خاندان کورینو و سه‌گانه‌ی «افسانه‌های تلماسه» که به کاوش در تاریخ جهان تلماسه پیش از وقایع اولین کتاب مجموعه می‌پردازد و دو رمان دیگر (شکارچیان تلماسه و ماسه کرم‌های تلماسه ) که سیر داستانی مجموعه را تکمیل می‌کنند و بر پایه‌ی یادداشت‌های فرانک هربرت از طرح کلی مورد نظرش برای ادامه‌ی داستان نوشته شده‌اند.

  • روان شناسی
  • مذهبی
  • کتاب
  • داستان
  • نقد و بررسی
  • مرور آثار
  • نویسنده